معماری کلاسیک، همه چیز درباره معماری ۲۵۰۰ ساله
- رقیه عینلو
- 1404/1/9
- 0 دیدگاه
معماری کلاسیک بر ۳ اصل استحکام، سودمندی و زیبایی استوار است. اصولی که با گذشت هزاران سال هنوز هم الهام بخش معماران جهان است.
وقتی حرف از «معماری کلاسیک» (Classical Architecture) به میان میآید، ستونهای کندهکاریشده بزرگ و نمای متقارن اغلب اولین چیزی است که به ذهن خطور میکند. این دو نشانه هزاران سال است که معرف معماری کلاسیک هستند. سبکی که آزمون خود را پسداده و با گذشت هزاران سال هنوز هم الهامبخش معماران و طراحان است. اما معماری کلاسیک از کجا سرچشمه گرفته و چطور در طول قرنها تکامل پیدا کرده است؟ اگر این سوالات ذهن شما را نیز درگیر کرده است، در این مقاله سفری به تاریخ معماری کلاسیک، از یونان و روم باستان تا کاربردهای امروزی آن، خواهیم داشت. در این سفر دلنشین همراه ما باشید.
معماری کلاسیک چیست
وقتی از معماری کلاسیک صحبت میکنیم، معمولا سبک معماریای مد نظر است که از اصول معماری یونانی و روم باستان پیروی میکند. منظور از معماری یونان و روم باستان، بهطور دقیق معماری یونان از قرن پنجم پیش از میلاد و معماری روم تا قرن سوم پس از میلاد است.
اصول معماری کلاسیک بهطور خاص ریشه در کتاب «در باب معماری» (De architectura) دارد. کتاب در باب معماری اثر «مارکوس ویترویوس پولیو» (Marcus Vitruvius Pollio)، معمار و مخترع معروف رومی، است. پولیو معتقد بود که همه ساختمانها باید فرمیتاس (Firmitas)، یوتیلیتاس (Utilitas) و ونوستاس (Venustas) باشند که بهترتیب بهمعنی استحکام (Strength)، سودمندی (Utility) و زیبایی (Beauty) است. ویترویوس کتاب خود را به امپراتور وقت، سزار آگوستوس، تقدیم کرده و هدف از نگارش آن را تدوین راهنمایی برای ساختوساز عنوان کرده است. این کتاب یکی از مهمترین منابع در دسترس جهان است که به شرح روشهای ساختوساز رومیها میپردازد.
اصول معماری رومی در معماری کلاسیک
در معماری کلاسیک، اصول معماری رومی با فلسفه طراحی یونانیان باستان ترکیب شده است. یونانیان معتقد بودند معماری باید منطق و نظم داشته و از تقارن و تناسب کامل برخوردار باشد. ترکیب اصول معماری رومی و یونانی در نهایت مکتب معماری کلاسیک را پدید آورد. تصویر ساده و رایجی که بعد از شنیدن نام سبک کلاسیک در ذهنها نقش میبندد، معبدی مستطیل شکل است که چندین ستون در روبهرو یا اطراف آن قرار دارد. ستونهایی که برای تحمل وزن اِسپَر یا همان پیشانیِ این معابد در نظر میگرفتند، انعطافپذیری بالایی داشتند. در واقع تا قرنها به این ویژگیِ سبک کلاسیک به عنوان راز زیبایی ساختمانها و تناسب آن نگاه میشد.
ساختمانهای چوبی در این دوره جای خود را به ساختمانهای سنگی و مرمر دادند. این سبک بر روی استفاده از ستونها و سنتوری یا همان آذین بالای درب تأکید داشت و در واقع از ستون به عنوان مقیاسی برای تمامی ابعاد یک معبد استفاده میشد. یونانیها و رومیها به اعتقاد بسیاری از مردم، در هنر و مجسمهسازی به درجهی کمال رسیده بودند و جهان غرب نیز تحت تأثیر معماری آنها قرار داشت. سبک کلاسیک دوباره از طریق معماری رنسانس در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی احیا شد و استفاده از آن به همراه بعضی دیگر از سبکهای احیا شده از جمله گوتیک در قرن ۱۹ ادامه پیدا کرد. حتی در قرن ۲۰ میلادی که معماری مدرن در سراسر جهان رواج داشت، ساخت بناهایی به سبک کلاسیک هیچگاه بهطور کامل پایان نیافت. لازم به ذکر است که اصطلاح معماری کلاسیک با معماری سنتی (traditional) یا معماری بومی (Vernacular Architecture) تفاوت دارند؛ اگرچه ممکن است در اصول اولیه با یکدیگر اشتراکاتی داشته باشند.
تاریخچه معماری کلاسیک
مکتب معماری کلاسیک در سفری چند هزار ساله، از زمان یونان و روم باستان تا به امروز، در طول تاریخ به پیش آمده و هنوز هم هنر معماری را تحت تاثیر قرار میدهد. بیایید نگاه کوتاهی به تاریخچه این سبک معماری مهم و اثرگذار بیندازیم:
- یونان باستان (۷۰۰ تا ۴۸۰ پیش از میلاد): یونانیان شروع به ساخت معابد با ستونهای سادهای کردند که پایه و تزئینات نداشت. در این دوره معماران یونان حاشیه زینتی یا «افریز» (Frieze) را به جهان معماری معرفی کردند. یک نوار افقی که بالای ستونها قرار داشت و معمولا محل قرارگرفتن مجسمهها یا تزئینات ستون بود.
- دوره هلنیستی (۳۲۳ تا ۳۱ پیش از میلاد): در دوره هلنیستی (Hellenistic) معابد یونانی، ساختمانهای عمومی و خانهها، همچنان به سبک کلاسیک ساخته میشدند اما ستونها باریکتر شده بود و معماران از طرح ها و تزئینات بیشتری روی ستونها و سرستونها استفاده میکردند. در این دوران روشهای معماری توسعه پیدا کردند و بشر قادر به ساختن ساختمانهایی با ابعاد بزرگتر شد.
- امپراتوری روم (۲۷ پیش از میلاد تا ۴۷۶ پس از میلاد): رومیها (Roman Empire) به سبک معماری یونانی علاقه زیادی داشتند و از آن در ساخت بناها استفاده میکردند. اما این بناها از نظر رومیها خیلی ساده و بیپیرایه بود. بنابراین شروع به افزودن تزئینات بیشتری کردند. رومیها همچنین در این دوران بتنی را اختراع کردند که سبکتر از سنگ بود. این اختراع به آنها امکان ساخت سازههای پیچیدهتر مثل طاق و سقف طاق ضربی را میداد.
- دوره بیزانس (۳۳۰ تا ۴۷۶ پس از میلاد): در این دوران پایتخت امپراتوری روم به شهر «بیزانس» منتقل شد. معماران رومی در این دوران با گنبد و موزاییک آشنا شدند و شروع به استفاده از مصالحی مانند آجر و سنگ کردند.
- دوره رمانسک (۱۰۰۰ تا ۱۱۵۰ پس از میلاد): همزمان با رشد امپراتوری روم در سراسر اروپا، معماری کلاسیک نیز در سراسر این قاره گسترش یافت و عناصر جدیدی مثل قوسهای گرد، دیوارهای ضخیمتر و کوتاه اسکلهها و برجهای بلند در بناها ظاهر شدند.
- دوره گوتیک (۱۱۰۰ تا ۱۴۵۰ پس از میلاد): کشف و رونق روشها و مصالح کارآمدتر، ساخت ساختمانهای بلندتر با سبکهای جدید مثل طاق و تویزه، طاقهای نوک تیز، پشتبند معلق، شیشههای رنگی و مجسمههایی مانند گارگویل (Gargoyle) یا آبپران توسعه پیدا کرد. آبپران مجسمههای کوچکی بودند که معمولا بهشکل حیوانات یا موجودات خیالی ترسناک ساخته میشدند. این مجسمهها روی ناودان نصب میشدند و در صورت بارش باران، آب از دهان مجسمه بیرون میزد.
- رنسانس ایتالیایی (۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ پس از میلاد): با فرارسیدن دوران رنسانس ایتالیایی، اصول معماری کلاسیک بار دیگر احیا شد و معماران را مجبور کرد تا نگاهی دوباره به اصول اساسی معماری کلاسیک بیندازند. معماران در این دوران بار دیگر شروع به ساخت ساختمانهای عمومی و خانهها با معماری کلاسیک کردند.
- دورههای باروک و روکوکو (۱۶۰۰ تا ۱۸۳۰ بعد از میلاد): سبک معماری باروک عناصر معماری کلاسیک را با آیتمهای پرزرقوبرق و اشکال بیقاعده و دراماتیک ترکیب می کرد. در همین دوران، سبک روکوکو نیز رونق گرفت. روکوکو رنگهای سفید و خنثی، اشکال هندسی ساده و آرایههای معماری با طرح پیچک، تاک و صدف ها را به عناصر معماری کلاسیک اضافه کرد تا طرحی نو دراندازد.
- دوره نئوکلاسیک (۱۷۳۰ تا ۱۹۲۵ میلادی): با فرارسیدن قرن نوزدهم، معماران دوباره به سبک ساده و روشنفکرانه معماری نئوکلاسیک متمایل شدند و کمتر کسی به سبک معماری پرزرقوبرق روکوکو و باروک علاقه داشت. ساختمانهای این دوران نیز به اشکال کلاسیک و مبنی بر اصول ریاضی دوران باستان بازگشتند.
- دوره مدرن (از دهه ۱۹۰۰ تا امروز): با فرا رسیدن عصر مدرن، معماران بار دیگر بر کاربرد و استفاده از طراحی ریاضی علاقهمند شدند. با پیشرفت فناوری و تکنولوژی، سبکهای معماری بهسرعت تغییر میکنند. با رونق معماری پست مدرنیسم، هر روز شاهد ساخت بناهایی با اشکال شگفتانگیز و غیرمعمول هستیم اما اگر خوب نگاه کنید معماری مدرن امروز هنوز ریشه در اصول معماری کلاسیک دارد.
در ادامه بیشتر با سرچشمه و سرگذشت معماری کلاسیک در طول تاریخ تا بهامروز آشنا میشویم.
معماری کلاسیک چطور پدید آمد
معماری کلاسیک برگرفته از معماری یونان و روم باستان است. این سبک معماری با گسترش قلمرو امپراتوری روم، در اغلب نقاط اروپا گسترده شده بود. تا اینکه با فروپاشی بخش غربی امپراتوری روم در سال ۴۷۶ میلادی، نفوذ سبک معماری رومی در بخشهای وسیعی از اروپای غربی متوقف شد. با اینحال اوضاع در امپراتوری روم شرقی یا همان امپراتوری بیزانس متفاوت بود. قسطنطنیه، استانبول امروزی، پایتخت امپراتوری بیزانس بود. معماران بیزانسی از همان اصول معماری باستانی رومی استفاده میکردند اما نزدیکی به مشرق زمین سبب شد تا معماری غربی کلاسیک تحت تاثیر معماری شرقی قرار بگیرد و سبک معماری جدید بهنام سبک بیزانسی بهوجود آید.
معماری بیزانسی، درست مانند معماری رومی، شامل عناصر و جزئیات معماری کلاسیک بود اما تفاوتهایی نیز بین این دو مکتب معماری وجود داشت. بهعنوان مثال، در معماری بیزانسی تناسبات کلاسیک در ستونها رعایت نمیشد. اولین تلاشها برای بازگرداندن فرم باستانی معماری غربی یا همان معماری کلاسیک را میتوان در دوران «رنسانس کارولنژی» در اواخر قرن هشتم و نهم میلادی، جستجو کرد. یکی از نمونههای برجسته معماری کلاسیک در رنسانس کارولنژی، «صومعه لرش ابی» (Lorsch Abbey) در آلمان امروزی است که با سیستمی از ستونها و طاقهای پیوسته متناوب شناخته میشود. این صومعه را میتوان شبیهترین سازه معماری رنسانس کارولنژی به کولوسئوم در رم دانست.
رنسانس و احیای معماری کلاسیک
پس از افول معماری کلاسیک در قرونوسطی، این سبک معماری بار دیگر در دوره رنسانس تجدید حیات کرد. تا جایی که استفاده از فرمها و نقوش کلاسیک و همچنین تمرکز بر تقارن، تناسب و پرسپکتیو تبدیل به مشخصههای اصلی معماری دوره رنسانس شد. فیلیپو برونلسکی، لئون باتیستا آلبرتی و آندره پالادیو معماران رنسانسی بودند که غبار نشسته روی اصول معماری کلاسیک را کنار زدند و این اصول را دوباره در طرحهای خود به کار بردند. ماجرا از اینجا آغاز میشود که در دوران رنسانس ایتالیا در قرن ۱۴ میلادی، کمکم سبک معماری گوتیک محبوبیت خود را در نزد معماران از دست داد. در این زمان معماران بزرگی مانند لئون باتیستا آلبرتی، سباستیانو سرلیو و جاکومو باروزی دا ویگنولا با بازگشت بهسوی اصول معماری کلاسیک درصدد احیای معماری باستانی در ایتالیا برآمدند.
مطالعه رساله معماری رومی «در باب معماری» اثر ویترویوس و بررسی بقایای ساختمانهای روم باستان در ایتالیا، از جمله اقدامات این معماران در راستای احیای معماری کلاسیک بود. معماران ایتالیایی شروع به تئوریزه کردن اصول معماری باستان با زبانی ساده کردند. این تئوری همچنین شامل تفسیر اشکال (Form) مختلف معماری کلاسیک از زمان پیدایش تا آن زمان و شرح قوانین معماری بود که در دوران باستان وضع شده بود. با این وجود، معماری کلاسیک رنسانس از همان ابتدای شکلگیری بیانگر تفسیری بسیار خاص از اصول و ایدههای کلاسیک و باستانی بود. ساختمان «بیمارستان بیگناهان» (Ospedale Degli Innocenti) در فلورانس که بین سالهای ۱۴۱۹ تا ۱۴۴۵ میلادی توسط معمار فیلیپو برونلسکی ساخته شده، یکی از اولین ساختمانهای رنسانس است که بهسبک معماری کلاسیک رنسانس ساخته شده است. بهعنوان مثال، ستونهای این بنا هیچ ارتباطی با اصول معماری روم باستان ندارند.
توسعه معماری کلاسیک
«سر جان سامرسون» (Sir John Summerson) معمار برجسته بریتانیایی در قرن بیستم میلادی، در کتاب «زبان کلاسیک معماری» (The Classical Language of Architecture) گفته است که بیشتر سبکهای معماری که در اروپای پس از رنسانس به وجود آمدهاند را میتوان در دسته معماری کلاسیک طبقهبندی کرد. با این وجود، بررسی دقیق سبکهای معماری این دوران نشان میدهد، در اروپای پس از رنسانس، عناصر معماری کلاسیک در زمینههای معماری کاملا متفاوتی نسبت به کاربرد اولیه خود به کار گرفته شدهاند. بهعنوان مثال، معماری باروک یا روکوکو سبکهایی هستند که اگرچه ریشه در معماری کلاسیک دارند اما زبان معماری مختص خود را به نمایش میگذارند و تغییراتی را در شیوه اجرای بنا به نمایش میگذارند. در یک کلام سبکهای معماری پس از رنسانس نسبت به دوره رنسانس وفاداری کمتری به اصول معماری کلاسیک دارند.
از قرن ۱۷ میلادی تا اوایل قرن ۱۹ میلادی، اروپا صحنه جولان سبک معماری پالادیان (Palladian Architecture) بود که از طراحیهای معمار ایتالیایی، آندره پالادیو، الهام گرفته شده بود. معماری پالادیان نیز بهداشتن عناصر معماری کلاسیک یونانی و رومی مشهور بود و این عناصر کلاسیک را با سبکی خاص پیادهسازی میکرد. پالادیو در آثار خود اهمیت زیادی به تقارن و حجمنمایی میداد که از مشخصههای بارز معماری کلاسیک است. این سبک تا مدتها پس از مرگ او نیز تاثیر زیادی بر طراحی معماران، بهویژه در بریتانیا، داشت.
ظهور معماری نئوکلاسیک
دهه ۱۷۵۰ میلادی بود که نظریهپردازان معماری واژه «نئوکلاسیسم» (Neoclassicism) را وارد ادبیات معماری کردند. نئوکلاسیسم جنبشی برای بازگرداندن اصول معماری دوران باستان بود. پیشرفت در باستانشناسی کلاسیک و تمایل به اجرای طرحهای معماری مبتنی بر قوانین شفاف و منطقی نیز ازجمله دلایل اصلی آغاز این جنبش بود. کلود پرو، مارک-آنتوان لوژیه و کارلو لودولی نخستین نظریهپردازان «معماری نئوکلاسیک» بودند و نقش بسزایی در پایهگذاری این سبک معماری داشتند.
اصول معماری نئوکلاسیک ترکیبی از اصول معماری ویترویوس و نظریات آندرا پالادیو است. این سبک همچنین نقطه تقابلی در برابر تزئینات پرطمطراق سبک روکوکو و بینظمی سبک باروک است. به هر روی، معماری نئوکلاسیک از سال ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ میلادی جایگاه ویژهای در معماری داشت.
معماری کلاسیک تا معماری مدرن
با وجود محبوبیت سبک معماری نئوکلاسیک، در اوایل دهه ۱۸۰۰ میلادی معماری نئوگوتیک نیز به محبوبیت رسید. تا اواخر قرن نوزدهم میلادی نیز سبکهای معماری دیگری مثل آرت نوو روی کار آمدند که اغلب یا تمایلی به کلاسیک گرایی (classicism) نداشتند یا اگر تمایلی داشتند این ردپا بسیار کمرنگ بود.
از اواخر قرن نوزدهم میلادی به بعد نیز معماری کلاسیک همواره نقش مهمی در صحنه معماری ایفا کرده است. حتی در برخی دورههای زمانی حداقل بهصورت منطقهای سبک غالب معماری بوده است. مثل معماری کلاسیک اسکاندیناوی (Nordic Classicism) که در طول دهه ۱۹۲۰ میلادی فراگیر بود. با این وجود با ظهور مدرنیسم در اوایل قرن بیستم، معماری کلاسیک دیگر سبک غالب معماری جهان نبود اما هنوز هم بسیاری از سبکهای معماری ریشه در معماری کلاسیک دارند.
انواع سبک های معماری کلاسیک
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، سامرسون، معمار برجسته انگلیسی، در توصیف معماری کلاسیک گفته بود بیشتر سبکهای معماری در اروپای پس از رنسانس را میتوان در دسته معماری کلاسیک قرار داد. این جمله نشان میدهد معماری کلاسیک دامنه وسیعی دارد و طیف گستردهای از سبکهای معماری را پوشش میدهد. این سبکها اگرچه بسیار متفاوت هستند اما همه آنها از «واژگان مشترکی» مثل «عناصر تزئینی» (Decorative) و «ساختگرا» یا کانستراکتیو (Constructive) استفاده میکنند.
پیش از این اشاره کردیم که پیدایش سبکهای مختلف معماری کلاسیک به دوران رنسانس کارولنژی (Carolingian Renaissance) در قرن ۸ میلادی و بهطور ویژه به دوران رنسانس ایتالیا برمیگردد. بهطور کلی میتوان گفت سبکهای معماری غرب، از زمان رنسانس تا دوران جنگ جهانی دوم و ظهور مدرنیسم تحت تاثیر معماری کلاسیک بود. بهعبارتی معماری دوران باستان حداقل در تئوری، منبع اصلی الهام معماران غربی بود. بههمین دلیل اغلب سبکهای معماری غربی در این دوران، ریشه در معماری کلاسیک دارد.
معمارانی که به اصول معماری کلاسیک علاقهمند بودند، در طول تاریخ تفاسیر و برداشت شخصی خود را از این سبک معماری داشتند و این اصول را با پیشرفتهای زمان خود تطبیق میدانند تا طرحی نو دراندازند. این تلاش سبب ایجاد سبکهای معماری شد که بهطور مستقیم از معماری کلاسیک الهام میگرفتند. معماری نئو-پالادین (Neo-Palladian) که از آثار معمار ایتالیایی آندریا پالادیو الهام گرفته است، یکی از نمونههای اصلی این سبکها است. پالادیو خود از معماری روم باستان الهام میگرفت اما برداشت شخصیاش را نیز در طراحیهایش اعمال میکرد. علاوه بر این، حتی سبکهای معماری مثل گوتیک که معمولا کلاسیک در نظر گرفته نمیشوند، نیز اغلب حاوی عناصر کلاسیک است. این گستردگی، ترسیم مرزهای سبک معماری کلاسیک را بسیار دشوار میکند. معماری کلاسیک حتی امروزه نیز در سبکهای معماری اثرگذار است و طرفداران زیادی دارد.
اما بهطور کلی برای تشخیص سبکهای معماری کلاسیک باید بهدنبال مشخصهها یا اصول نظریاتی باشید که از معماری یونان یا روم باستان نشات میگیرند.
انواع شیوه های معماری کلاسیک
ستون یکی از مشخصههای اصلی بناهایی است که به شیوه معماری کلاسیک باستانی طراحی و ساخته شدهاند. معماری کلاسیک بر مبنای نحوه طراحی ستونها و سرستونها، به دستههای مختلفی تقسیم میشود که از آنها بهعنوان «شیوه» (Order) یاد میشود. شیوهها تناسب، شکل و تزئینات ستونها و اجزای مرتبط با آنها را تعیین میکنند.
یونانیها اولین کسانی بودند که سه شیوه معماری کلاسیک «دوریسی» (Doric Order)، «ایونی» (Ionic Order) و «کورینتی» (Corinthian Order) را توسعه دادند. این شیوههای کلاسیک اصیل، امروزه نیز در معماری کلاسیک استفاده میشود. همانطور که پیش از این اشاره کردیم، آنچه این سبکها را از یکدیگر متمایز میکند، نوع طراحی ستونها، اسپر و دیگر عناصر معماری است.
تفاوت سه شیوه اصلی معماری کلاسیک یونانی به این شرح است:
- دوریسی (Doric): سادهترین و قدیمیترین شیوه با ستونهای بدون پایه و سرستونهای ساده. در این شیوه افریز ستونها با تریگلیف یا همان طرح سه شیاری و متوپ تزئین شده است. متوپ یا متوپی (Metope) فضایی مستطیل شکل است که بین دو تریگلیف افریز را پر میکند. شیوه دوریسی قدیمیترین و محبوبترین شیوه کلاسیک در یونان و مستعمرات غربی آن بود.
- ایونی (Ionic): ظریفتر از شیوه دوریسی، با ستونهای باریکتر، پایهدار و سرستونهای پرآذین حلزونی شکل که حکاکیهایی از برگها و دیگر عناصر طبیعی دارند. شیوه ایونی ریشه در شرق یونان دارد. این شیوه اغلب در معابد و فضاهای داخلی کوچک استفاده میشد.
- کورینتی (Corinthian): پیچیدهترین شیوه با سرستونهای تزئینشده.
رومیها که اصول معماری کلاسیک یونانیان باستان را دریافت کرده بودند، با سادهسازی شیوه دوریسی سبکی جدید خلق کردند که آن را «توسکانی» (Tuscan Order) نامیدند. رومیها همچنین با افزودن تزئینات چشمگیر به شیوه کورینتی، «شیوه آمیخته» (Composite Order) یا همان شیوه ترکیبی را به دوستداران معماری کلاسیک معرفی کردند.
ستون در معماری کلاسیک
ستون، شناختهشدهترین جزء معماری کلاسیک به حساب میآید و وزن سقف را تحمل میکند. ستونها به خصوص از لحاظ بصری، در نمای ساختمان نقش مهمی بازی میکردند و معمولاً از مجسمه و نقش برجسته برای دکور آنها کمک میگرفتند. یونانیها تقریباً تمامی ساختمانهایشان را با ستونهای عمودی و سقفهای مسطح میساختند؛ اما رومیها این سبک را توسعه داده و با استفاده از طاق توانستند تعداد ستونهای حامل را کاهش داده و فضای بیشتری را به نمای داخلی بنا اختصاص بدهند. شیوهی دوریک (Doric order) از جمله سبکهای مورد علاقهی یونان و مستعمرههای غربی آنها به حساب میآمد و شیوهی ایونی (Ionic order) در یونان شرقی توسعه پیدا کرد که با سرستونهای پیچخورده (حلزونی شکل) خود شناخته میشود. هر دوی این شیوهها در بهترین دستاورد معماری یونانی، یعنی آکروپولیس شهر آتن قابل مشاهده است. این شیوهها در اواخر قرن پنجم قبل از میلاد بیشتر برای ساخت ایوان و سالن تئاتر کاربرد داشتند.
در عصر هلنیستی معمولاً ساختمانهای بسیار بزرگی ساخته میشد و به جزئیات و دکور معماری نیز توجه بیشتری نشان میدادند. در این دوره، بسیاری از ساختمانها غیر مذهبی بودند و شیوهی ستونسازی ایونی و به خصوص شیوهی جدیدتر کورینتی (Corinthian order) رواج پیدا کردند. رومیها از ستونبندی معماری یونانیها وام گرفتند و دو شیوهی جدید دیگر را به نام شیوهی آمیخته یا همان ترکیبی (Composite order) و شیوهی توسکانی (Tuscan order) نیز به آن اضافه کردند؛ اما شیوهی کورینتی همچنان شهرت بیشتری نسبت به آنها داشت. معماران رومی نه تنها از ستونها برای تحمل وزن ساختمان، بلکه به عنوان بخشی از دکور آن هم کمک گرفتند. آنها همچنان به تقارن در معماری وفادار بودند اما از گونههای متنوعتری استفاده میکردند. معابد یونانی به صورت تک افتاده و تقریباً همیشه به سمت شرق-غرب ساخته میشدند؛ در حالیکه در تعیین جهت معابد رومی، ساختمانهای اطراف آنها را نیز در نظر میگرفتند. کشف بتُن تا حد زیادی روند ساخت و ساز را به همراه گنبد و طاق آسانتر کرد (مانند ساختمان پانتئون). باسیلیکا، حمامها، طاقهای پیروزی و آمفیتئاترها از جمله بناهای عمومی به شمار میرفتند که برای ساختشان از این سبک استفاده میشد.
استفاده از سنگ در معماری کلاسیک
پیش از این گفتیم که ویترویوس، بنیانگذار معماری کلاسیک معتقد است که استحکام یکی از وجوه اصلی معماری کلاسیک است. یکی از نظریات اصلی در مطالعات معماری کلاسیک این است که نخستین معابد یونان باستان از جنس چوب بوده است. در حدود قرن ششم و اوایل قرن پنجم قبل از میلاد، یونانیها در ساخت معابد شروع به استفاده از سنگهای تراشیده و صیقلی بهجای چوب کردند. این تغییر در زبان معماری «تحجر» (Petrification) یا سنگشدگی نامیده میشود.
اگرچه مصالح ساخت بنا عوض شده بود اما فرم و تزئینات بنای چوبی عینا به سنگها منتقل میشد. تکنیکی که از آن با «اسکئومورفیسم» (Skeuomorphism) یاد میشود. درست مثل اینکه سازههای چوبی به سنگ تبدیل شدهاند. بههمین دلیل معماران برای توصیف این تغییر از واژه «سنگسازی» (Petrification) یا «نجاری سنگ» (Petrified Carpentry) استفاده میکنند.
برخی از مورخین معتقدند، اصرار به حفظ ظاهر چوبی بنا در بافت سنگی ممکن است ریشههای مذهبی داشته باشد و توسط مقامات مذهبی به معماران دیکته شده باشد. با این وجود، ساخت بناهای سنگی درست مطابق سازههای چوبی قدیمی در دوران هلنی (Hellenic) متوقف شد.
مشخصه اصلی معماری کلاسیک
ستونها تنها یکی از مشخصههای اصلی معماری کلاسیک هستند. دیگر ویژگیهای معماری کلاسیک عبارتند از:
- تقارن و تناسب: در معماری کلاسیک همه عناصر یک سازه باید از نظر ریاضی تناسبات کامل و تقارن داشته باشند.
- نما و سنتوری: در معماری کلاسیک نمای جلویی سازه، یا همان جلوخان، بهطور مشهودی شامل ستونها و تزئینات روی ستون است. همچنین ممکن است در قسمت بالایی نما ساختاری سهگوش بهنام «سنتوری» (Pediments) تعبیه شده باشد که گاهی اوقات با انواع کندهکاریها آراسته شده است.
- مصالح ساختمانی: سازههای کلاسیک با مصالح محکم و بادوام مانند سنگ، آجر، مرمر و بتن ساخته میشوند.
معماری، یکی از مهمترین هنرهای تمدن باستان به شمار میرفت و قوانین مخصوصی را برای آن در نظر میگرفتند. همانطور که پیش از این گفتیم، معمار معروف رومی یعنی ویترُویوس (Vitruvious)، سه مورد از سادهترین قوانینی را مطرح کرد که یک ساختمان بینقص باید از آنها پیروی کند: داشتن دوام و استحکام، کاربردی و زیبا بودن. زیبایی سبک کلاسیک در سادهترین حالت خود معمولاً با تقارن و چیدمان مرتب و منطقی شناخته میشود. شاید برایتان سؤال پیش بیاید که چطور میتوان بنایی را ساخت که حس منطقی بودن را در بیننده القا کند. در یک کلمه میتوان گفت: ریاضی. یونانیها معتقد بودند که از طریق معادلات ریاضی میتوان به کمال رسید و این معادلات در قالب شکلها و سبکهای معماری، خود را به نمایش میگذاشتند.
پایه و اساس این منطق از نسبت طلایی (Golden Ratio) نشأت میگیرد که طبق آن، نسبت بین ۲ جسم برابر است با نسبت کل به بخش بزرگتر آنها (۱.۶۱۸). شاید به نظرتان کمی پیچیده به نظر برسد اما این نسبت طلایی را میتوان در سراسر طبیعت و حتی بدن خود انسان نیز پیدا کرد. بسیاری از اعضای بدن شما بر اساس نسبت طلایی با یکدیگر مرتبط هستند و در واقع معماران این دوره، یک بدن ایدهآل از لحاظ نسبتهای ریاضی را برای اندازهگیریهای معماری کلاسیک خود اساس قرار میدادند. اما دقیقاً چه ویژگیهایی باعث میشود بگوییم یک ساختمان به سبک کلاسیک ساخته شده است؟ پاسخ این سؤال را نمیتوان در یک جمله داد اما بهطور کلی میتوان گفت که بیشتر بناهای این سبک حداقل یکی از ویژگیهای زیر را در برمیگیرند:
- استفاده از یک یا چند مورد از شیوههای معماری کلاسیک که از اشکال و ابعاد رایج برای ستونها و اسپرها پیروی میکند؛ این نقشهی مقبول، همان طرح افقی است که گچبریها و برجستهکاریهای مختلفی در قسمت بالای آنها استفاده میشود.
- استفاده از ویژگیهای متداول دیگری همچون سنتوری (آذین بالای درب) و نردههای پلکان
- ترجیح دادن طرحها و نماهای متقارن به نقشههای بیقاعده و نامنظم
البته همهی بناهای کلاسیک و به خصوص ساختمانهای بزرگ و پیچیده از این ۳ قانون پیروی نمیکنند و سبکهای کلاسیک را به شکلهای گوناگون و جالبی به کار میگیرند. در این صورت نتیجهی کار، ساختمانی میشود که با شکل رایج معابد کلاسیک تفاوت بسیاری دارد. حتی بعضی از آنها که به ساختمانهای بیستون (astylar building) معروف هستند، در مجموع از هیچ ستونی در ساخت بنای کلاسیک خود استفاده نمیکنند. شیوههای دیگری معروف به «سبکهای ترکیبی»، ویژگیهای کلاسیک را به عنوان دکور با روشهای قدیمیتر ترکیب میکنند. در شیوههای غیر اروپایی این سبک معماری، از ستونها به شکلهای گوناگون و مخصوص به خود استفاده میشود. ساختمانهای کلاسیکِ چندانی از دورهی رومیها در انگلیس باقی نمانده است؛ بنابراین معماران میبایست برای اطلاعات بیشتر از جزئیات آن یا به سایر نقاط دنیا سفر کرده یا به مشاهدات غیر مستقیم خود از کتابها و تصاویر بسنده میکردند. با گذشت زمان، آنها اطلاعات بیشتری راجع به ساختمانهای دوران باستان به دست آوردند و در عین حال روشهای جدیدی را کشف کردند تا بتوانند دانش خود را در راهی به کار گیرند که برای نیاز دورهی خود مناسب باشد.
نمونه هایی از معماری کلاسیک
بسیاری از سازههای تاریخی برجایمانده از دوران یونان و روم باستان، در دسته معماری کلاسیک قرار میگیرند. بهطور مثال هر دو شیوه دوریسی و ایونی در آکروپولیس آتن، بزرگترین دستاورد معماری یونان، به چشم میخورد. برخی از ین سازهها که شهرتی جهانی دارند، عبارتند از:
- پارتنون (Parthenon): یونانیان باستان معبد پارتنون را در قرن پنجم پیش از میلاد در آتن ساختند. این اثر معماری کلاسیک با شیوه دوریسی یا دوریک ساخته شده است و مشخصه اصلی آن ستونهای ساده و بدون تزئین است. پارتنون در طول زمان بارها آسیب دیده است اما معماران آن را بههمان شیوه نخستین، بازسازی کردهاند و امروزه میتوان از آن بازدید کرد.
- معبد ارکتیون (Erechtheion): ارکتیون نام یک معبد یونان باستان است که برای نگهداری مجسمه آتنا ساخته شده است. مجسمهها و ستونهای دوریسی از ویژگیهای بارز این بنا است. هوازدگی از دلایل اصلی آسیب این بنای زیبای تاریخی است اما هنوز هم میتوان بخشهای اصلی این بنا را مشاهده کرد. معبد یونانی ارکتیون، بین سال ۴۲۱ و ۴۰۶ قبل از میلاد مسیح و در دوران طلایی شهر آتن تأسیس شد. علاوه بر ستونبندیهای شیوهی ایونی آن، نقطهی عطف این معبد «ستونهای زنپیکر» یا همان «کاریاتید» (Caryatid) در بخش جنوبی ساختمان به حساب میآید. این ستونها نسخهی کپی بوده و از ۵ مورد از کاریاتیدهای اصلی آن در موزه آکروپولیس و یک مورد دیگر در موزه بریتانیا نگهداری میکنند.
- پانتئون (Pantheon): پانتئون، یکی از بهترین آثار معماری کلاسیک برجایمانده از دوران روم باستان است. این بنا که در دوران امپراتوری روم ساخته شده است، شامل ستونهای شیوه کورینتی و یک گنبد بتنی بزرگ است. بسیاری بر این باورند که این بنا یک معبد است اما هنوز هم مشخص نیست که کاربری اصلی پانتئون چیست. معبد پانتئون رم که امروزه کاربری آن به کلیسا تغییر کرده، ساختمانی استوانهای شکل دارد و رواق یا همان پیشگاهخانهی بزرگی از ستونهای کورینتی را در برمیگیرد که سنتوری ساختمان بر روی آنها قرار گرفته است. درونخانهی (Cella) دایره شکل و گنبددار این بنا، الهامبخش بسیاری از سبکهای احیایی بعدی بوده است.
- معبد زئوس (Temple of Olympian Zeus): در مرکز شهر آتن واقع شده و تأسیس آن پس از مدت بسیار طولانی (حدود ۶۳۸ سال بعد از شروع ساخت و ساز) در دوران امپراطور هادریان و در قرن ۲ میلادی به پایان رسید. این معبد در زمان خود، یکی از بزرگترین معابد یونان به حساب میآمد و در ساخت آن از ستونهای شیوهی کورینتی کمک گرفتهاند.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه