همه چیز درباره ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه

محسن مرادی
  • محسن مرادی
  • 1403/12/25
  • 0 دیدگاه
{{selectedRate}}

ناپلئون بناپارت، فرمانده ای نابغه و امپراتوری جاه طلب، سرنوشت اروپا را برای همیشه دگرگون کرد.

فهرست مطالب

    تورهای بهار و تابستان 1404

    ناپلئون بناپارت یکی از جنجالی‌ترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ جهان است که زندگی و کارنامه‌اش به‌عنوان فرمانده‌ای نظامی و امپراتوری بزرگ، همواره موضوع بحث و پژوهش‌های گسترده‌ای بوده است. متولد ۱۵ اوت ۱۷۶۹ در جزیره کرت، ناپلئون با نبوغ نظامی و رهبری قوی خود توانست به سرعت در ارتش فرانسه صعود کند و در طول جنگ‌های ناپلئونی، سرزمین‌های وسیعی را تحت سلطه خود درآورد. او نه‌تنها به تغییرات سیاسی و اجتماعی فرانسه کمک کرد، بلکه تأثیرات عمیق و ماندگاری بر تاریخ اروپا و جهان گذاشت.  اصلاحات او در زمینه حقوق، آموزش، و اداری، به‌خصوص کد ناپلئون، هنوز هم در نظام‌های قانونی بسیاری از کشورها مشاهده می‌شود. اما به دنبال پیروزی‌های بزرگ، ناپلئون با چالش‌های زیادی روبه‌رو شد و سرانجام در سال ۱۸۱۵ پس از شکست در جنگ واترلو به تبعید رفت. مطالعه زندگی و کارنامه ناپلئون بناپارت، نمایانگر تقابل قدرت، استراتژی و انسانیت است و نشان می‌دهد که چگونه یک فرد می‌تواند تاریخ را تحت تأثیر قرار دهد. برای آشنایی با ناپلئون بناپارت تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

    ناپلئون بناپارت کیست؟

    ناپلئون بناپارت (متولد ۱۵ اوت ۱۷۶۹ – درگذشته ۵ مه ۱۸۲۱) یکی از بزرگ‌ترین رهبران نظامی جهان و اولین امپراتور فرانسه بود. وی در جزیره کُرسیکا، واقع در دریای مدیترانه، به دنیا آمد و تحصیلات نظامی خود را در فرانسه گذراند و به تدریج فرانسه را به عنوان میهن دوم خود پذیرفت. بناپارت در زمان انقلاب فرانسه به سرعت در صحنه‌های نظامی و سیاسی اوج گرفت و در سال ۱۷۹۹ با کودتا به قدرت رسید. او در سال ۱۸۰۲ به عنوان کنسول مادام‌العمر انتخاب شد و در سال ۱۸۰۴ خود را امپراتور فرانسه اعلام کرد.

    ناپلئون بناپارت کجایی بود

    به عنوان یک رهبر سیاسی، او تغییرات زیادی در جامعه فرانسه ایجاد کرد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به وضع «قانون ناپلئون» اشاره کرد. این قانون هنوز هم به عنوان پایه‌ای برای بسیاری از قوانین مدنی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در طول جنگ‌های متعدد، او موفق شد قلمرو فرانسه را گسترش دهد، اما در نهایت پس از شکست‌های پی در پی، مجبور به تبعید شد. وی آخرین سال‌های زندگی خود را در جزیره سنت هلنا، جایی دورافتاده در اقیانوس اطلس، سپری کرد و در سن ۵۱ سالگی در آنجا درگذشت.

    از همسران او می‌توان به ژوزفین بوهرنه و آرشیدوشس ماری لوئیز اشاره کرد و از فرزندان او ناپلئون دوم شناخته شده‌ترین آنهاست. ناپلئون با قد ۱.۷۰ متر، به عنوان یک استراتژیست نظامی و سیاستمدار تأثیر عمیقی بر تاریخ اروپا گذاشت.

    ناپلئون بناپارت کیست؟

    ناپلئون بناپارت قد

    ناپلئون با قدی حدود ۵ فوت و ۷ اینچ (تقریباً ۱۷۰ سانتی‌متر)، کمی بلندتر از میانگین قد مردان فرانسوی زمان خود بود. با این حال، بحث‌های زیادی پیرامون قد او شکل گرفته است و افسانه‌هایی ناپلئون را به عنوان فردی بسیار کوتاه قد معرفی کرده‌اند. این موضوع باعث شده اصطلاح «عقده ناپلئون» رایج شود؛ که به نوعی عقده حقارت اشاره دارد که گاهی به افراد با قد کوتاه نسبت داده می‌شود.

    برخی مورخان این افسانه‌ها را نتیجه تبلیغات منفی بریتانیا علیه ناپلئون می‌دانند. بریتانیا، به عنوان دشمن اصلی ناپلئون در آن دوران، از روش‌های مختلفی از جمله تحریف حقایق برای تضعیف و تمسخر او استفاده کرد، و این باعث شد تصور نادرستی از قد ناپلئون در ذهن عموم شکل بگیرد.

    ناپلئون بناپارت قد

    زندگی کودکی ناپلئون بناپارت

    ناپلئون بناپارت یا بهتر بگوییم «ناپولئونه بووناپارته» در ۱۵ اوت ۱۷۶۹ در آژاکسیو، جزیره کورسیکا که به تازگی تحت اشغال فرانسه درآمده بود، متولد شد. او چهارمین فرزند از خانواده‌ای هشت نفره و دومین فرزند زنده ‌مانده از پدرش کارلو بووناپارته، وکیل و مادرش لتیزیا رامولینو بود. خانواده او در آغاز مخالف اشغال فرانسه بودند و پدر ناپلئون از جنبش مقاومت ملی‌گرای کورسیکا به رهبری پاسکواله پائولی حمایت می‌کرد. اما بعد از شکست پائولی و فرار او از جزیره، کارلو بووناپارته وفاداری خود را به فرانسه اعلام کرد و به عنوان مشاور قضایی منطقه آژاکسیو منصوب شد، که این موقعیت به او امکان داد تا پسرانش، ژوزف و ناپلئون، را در کالج اتون فرانسه ثبت نام کند.

    در سال ۱۷۷۹، ناپلئون جوان وارد کالج نظامی برین شد، جایی که به مدت پنج سال به تحصیل پرداخت. او به عنوان یک دانش‌آموز ممتاز شناخته شد اما در میان هم‌کلاسی‌هایش که از خانواده‌های اشرافی فرانسوی بودند، به دلیل اصالت کورسیکایی خود با مشکلاتی مواجه بود و مورد تمسخر قرار می‌گرفت.

    در سن ۱۵ سالگی، ناپلئون تحصیلات خود را در آکادمی نظامی پاریس ادامه داد. در طول دوران تحصیلش، پدرش در سال ۱۷۸۵ به دلیل سرطان معده درگذشت و ناپلئون به عنوان بزرگ‌ترین پسر مسئولیت خانواده را به عهده گرفت. او از آکادمی نظامی با رتبه ستوان دوم در بخش توپخانه فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۷۸۶ به کورسیکا بازگشت.

    پس از بازگشت، ناپلئون به گروه مقاومت کورسیکا علیه اشغال فرانسه پیوست و از پائولی، متحد سابق پدرش، حمایت کرد. اما روابط بین ناپلئون و پائولی به سرعت تیره شد و پس از آغاز جنگ داخلی در کورسیکا در آوریل ۱۷۹۳، ناپلئون که حالا دشمن پائولی بود، همراه خانواده‌اش به فرانسه نقل مکان کرد. در این زمان، آن‌ها نام خانوادگی خود را به نسخه فرانسوی یعنی «بناپارت» تغییر دادند.

    زندگی کودکی ناپلئون بناپارت

    به قدرت رسیدن ناپلئون

    قدرت‌گیری ناپلئون بناپارت به عنوان یک رهبر سیاسی و نظامی یکی از مهم‌ترین وقایع تاریخ فرانسه و اروپا است. این مسیر با بازگشت او به فرانسه در سال ۱۷۹۳ آغاز شد، زمانی که او به واحد نظامی خود در شهر نیس پیوست. انقلاب فرانسه که از سال ۱۷۸۹ آغاز شده بود، شرایطی پر از آشفتگی و فرصت برای رهبران جاه‌طلب نظامی مانند ناپلئون ایجاد کرد. ناپلئون به سرعت حمایت خود را از ژاکوبن‌ها، یک جنبش سیاسی چپ‌گرا که در دوران انقلاب فرانسه محبوب‌ترین گروه سیاسی بود، اعلام کرد.

    در ژانویه ۱۷۹۳، حدود یک سال پس از اعلام جمهوری در فرانسه، شاه لویی شانزدهم اعدام شد. این رویدادها به قدرت‌گیری ماکسیمیلیان روبسپیر و تبدیل کمیته امنیت عمومی به یک دیکتاتوری تمام‌عیار منجر شد. سال‌های ۱۷۹۳ و ۱۷۹۴ به عنوان «دوران وحشت» شناخته می‌شوند که طی آن حدود ۴۰,۰۰۰ نفر کشته شدند. با این حال، پس از مدتی ژاکوبن‌ها از قدرت کنار زده شدند و روبسپیر نیز اعدام شد.

    از سال ۱۷۹۲، دولت انقلابی فرانسه درگیر جنگ‌های نظامی با کشورهای مختلف اروپایی بود. در این میان، ناپلئون در سال ۱۷۹۶ فرماندهی یک ارتش فرانسوی را بر عهده گرفت و در یک سری نبردهای موفقیت‌آمیز در ایتالیا ارتش‌های بزرگ‌تر اتریش را شکست داد. این پیروزی‌ها به امضای پیمان «کامپو فورمیو» میان فرانسه و اتریش در سال ۱۷۹۷ انجامید، که به موجب آن فرانسه توانست دستاوردهای سرزمینی قابل توجهی را به دست آورد.

    در سال بعد، حکومت وقت فرانسه که به نام «دیرکتوار» (Directoire) شناخته می‌شد و شامل پنج نفر بود، به ناپلئون پیشنهاد کرد تا رهبری حمله به انگلستان را بر عهده بگیرد. با این حال، ناپلئون به این نتیجه رسید که نیروی دریایی فرانسه هنوز توان مقابله با نیروی دریایی قدرتمند بریتانیا را ندارد. در عوض، او پیشنهاد حمله به مصر را مطرح کرد تا مسیرهای تجاری بریتانیا به هند را از بین ببرد. در ژوئیه ۱۷۹۸، نیروهای ناپلئون موفق به شکست ارتش حاکمان مصر در «نبرد اهرام» شدند. اما مدت کوتاهی پس از این پیروزی، نیروی دریایی ناپلئون در نبرد دریایی نیل در اوت ۱۷۹۸ توسط نیروی دریایی بریتانیا تقریباً به طور کامل نابود شد و نیروهای او در مصر به دام افتادند.

    در اوایل سال ۱۷۹۹، ناپلئون به امپراتوری عثمانی حمله کرد و سوریه را که در آن زمان تحت حکومت عثمانیان بود، مورد تهاجم قرار داد. این حمله با محاصره ناکام شهر عکا (در فلسطین کنونی) به پایان رسید. در تابستان همان سال، با وجود وضعیت سیاسی نامشخص در فرانسه، ناپلئون که همواره بلندپرواز و هوشمند بود، تصمیم گرفت ارتش خود را در مصر رها کرده و به فرانسه بازگردد.

    این بازگشت ناپلئون به فرانسه و بهره‌گیری او از شرایط بحرانی سیاسی منجر به کودتای ۱۸ برومر (۹ نوامبر ۱۷۹۹) شد، که در طی آن ناپلئون قدرت را به دست گرفت و به عنوان اولین کنسول فرانسه، پایه‌های امپراتوری خود را بنا نهاد.

    به قدرت رسیدن ناپلئون

    تبدیل شدن ناپلئون به رهبر کاریزماتیک در فرانسه

    قدرت‌گیری ناپلئون بناپارت به عنوان یکی از چهره‌های برجسته نظامی و سیاسی فرانسه، با اتفاقات مهمی همراه بود که او را به رأس قدرت رساند.

    تبدیل شدن ناپلئون به رهبر کاریزماتیک در فرانسه

    فرمانده‌ای مورد اعتماد

    در سال ۱۷۹۵، حکومت انقلابی فرانسه قدرت را در دست گرفت. ناپلئون، که پس از سقوط روبسپیر از محبوبیت افتاده بود، در همان سال بار دیگر به دلیل نجات حکومت از نیروهای ضد انقلاب، به دیرکتوار نزدیک شد. به دلیل این موفقیت، او به عنوان فرمانده ارتش داخلی منصوب شد و به عنوان مشاور مورد اعتماد دیرکتوار در امور نظامی شناخته شد.

    در سال ۱۷۹۶، ناپلئون به فرماندهی ارتش ایتالیا رسید، پستی که مدت‌ها آرزوی آن را داشت. این ارتش که تنها ۳۰,۰۰۰ نفر نیرو داشت و از نظر تجهیزات و تدارکات در شرایط سختی قرار داشت، تحت فرماندهی ناپلئون به سرعت تقویت شد. او با رهبری دقیق خود موفق به پیروزی‌های بزرگی در برابر اتریشی‌ها شد، که این امر منجر به گسترش قلمرو فرانسه و سرکوب تهدیدات داخلی توسط طرفداران سلطنت شد. این پیروزی‌ها ناپلئون را به عنوان درخشان‌ترین ستاره نظامی فرانسه مطرح کرد.

    فرمانده‌ای مورد اعتماد

    شکست در کمپین مصر

    در ۱ ژوئیه ۱۷۹۸، ناپلئون و ارتش او به مصر سفر کردند تا امپراتوری بریتانیا را تضعیف کنند و مسیرهای تجاری آن را به هند قطع کنند. با این حال، این کمپین به یک فاجعه تبدیل شد. در ۱ اوت ۱۷۹۸، ناوگان ناپلئون توسط ناوگان بریتانیایی تحت فرماندهی دریاسالار هوراتیو نلسون در نبرد نیل تقریباً به طور کامل نابود شد. این شکست بزرگ به شدت به تصویر ناپلئون و فرانسه آسیب رساند.

    این شکست باعث شد تا دشمنان فرانسه جسورتر شوند. بریتانیا، اتریش، روسیه و ترکیه علیه فرانسه متحد شدند و در بهار ۱۷۹۹، ارتش‌های فرانسه در ایتالیا شکست خوردند و مجبور به عقب‌نشینی از بیشتر مناطق شبه‌ جزیره ایتالیا شدند. با وجود اینکه نیروهای او هنوز درگیر جنگ بودند، ناپلئون در اکتبر همان سال به فرانسه بازگشت.

    شکست در کمپین مصر

    کودتای ۱۸ برومر

    پس از بازگشت ناپلئون به فرانسه در سال ۱۷۹۹، او با بحران‌های سیاسی و اجتماعی روبرو بود. دولت جدید تحت کنترل جاکوبن‌ها، به نام دایرکتوری، با مشکلات جدی مواجه شده بود و ناپلئون به عنوان یک فرمانده نظامی محبوب، موقعیت خود را در این زمان تقویت کرده بود.

    در تاریخ ۹ نوامبر ۱۷۹۹ (۱۸ برومر سال VIII به تقویم جمهوری فرانسه)، ناپلئون در یک کودتای بدون خونریزی که به‌طور عمده توسط امانوئل ژوزف سی‌یه‌س (Emmanuel Joseph Sieyès) طراحی شده بود، شرکت کرد. این کودتا به هدف سرنگونی دایرکتوری و ایجاد یک حکومت جدید به نام کنسول‌گری (Consulate) انجام شد.

    در پی موفقیت این کودتا، ناپلئون به عنوان نخستین کنسول (First Consul) منصوب شد و عملاً به رهبر سیاسی اصلی فرانسه تبدیل گردید. این موقعیت به او اختیارات گسترده‌ای برای انتصاب وزرا، فرماندهان، کارمندان دولت و اعضای مجمع‌های قانون‌گذاری می‌داد. دیگر اعضای کنسول‌گری، یعنی سی‌یه‌س و پی‌یر-راجر دیکو (Pierre-Roger Ducos)، به مقام‌های ظاهری کاهش پیدا کردند.

    در فوریه ۱۸۰۰، یک قانون اساسی جدید به راحتی مورد قبول قرار گرفت که ساختار قدرت را به نفع ناپلئون و کنسول‌گری تنظیم کرده بود.

    ناپلئون در نبرد مارنگو در ژوئن ۱۸۰۰ موفق به شکست دادن نیروهای اتریش شد و سلطه خود را بر ایتالیا تحکیم کرد. او همچنین اصلاحات وسیعی در اقتصاد، سیستم قضایی، آموزشی و کلیسای کاتولیک انجام داد.

    با اجرای این اصلاحات، ناپلئون در سال ۱۸۰۲ به عنوان کنسول برای زندگی انتخاب شد و در سال ۱۸۰۴ به عنوان امپراتور فرانسه اعلام گردید. تاج‌گذاری او در ۲ دسامبر ۱۸۰۴ در کلیسای نوتردام برگزار شد و بدین ترتیب ناپلئون به عنوان یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ فرانسه شناخته شد.

    کودتای ۱۸ برومر به‌طور قابل توجهی روند تاریخ فرانسه و آینده سیاسی آن را تحت تأثیر قرار داد و مسیر ناپلئون را به سوی قدرت مطلق هموار کرد.

    کودتای ۱۸ برومر

    ناپلئون بناپارت و دزیره

    ناپلئون بناپارت، امپراتور قدرتمند فرانسه، و دزیره کلاری، دختری از یک خانواده بورژوای مارسی، داستانی پر از عشق، سیاست و سرنوشت‌های متقاطع دارند. دزیره در جوانی با ناپلئون آشنا شد و این آشنایی منجر به نامزدی آن‌ها شد. اما با اوج گرفتن قدرت ناپلئون و دگرگونی‌های سیاسی فرانسه، این نامزدی به سرانجام نرسید و ناپلئون با ژوزفین ازدواج کرد.

    دزیره بعدها با ژان باپتیست برنادوت، یکی از فرماندهان نظامی فرانسه، ازدواج کرد. برنادوت به دلیل شایستگی‌هایش، از سوی مردم سوئد به عنوان ولیعهد انتخاب شد و سپس به پادشاهی این کشور رسید. دزیره، که هرگز علاقه‌ای به دربار سوئد نداشت، بیشتر عمر خود را در فرانسه گذراند اما سرانجام به عنوان ملکه سوئد و نروژ تاج‌گذاری کرد.

    سرنوشت این دو شخصیت نشان‌دهنده پیچیدگی‌های روابط انسانی و تأثیر قدرت و سیاست بر زندگی شخصی افراد است. ناپلئون به سوی امپراتوری و جنگ‌های بی‌پایان کشیده شد، در حالی که دزیره، زنی که روزی نامزد او بود، ملکه کشوری دیگر شد. داستان آن‌ها الهام‌بخش رمان‌های بسیاری، از جمله «دزیره» نوشته آنماری سلینکو، شده و همچنان یکی از روایت‌های جذاب تاریخ است.

    ناپلئون بناپارت و دزیره

    زندگی مشترک و فرزندان ناپلئون بناپارت

    داستان زندگی مشترک و فرزندان ناپلئون بناپارت نشان‌دهنده پیچیدگی‌های عاطفی و سیاسی زندگی او است. در ادامه، این داستان به تفصیل شرح داده می‌شود:

    ژوزفین همسر اول ناپلئون بناپارت

    نابوئن در سال ۱۷۹۶ با ژوزفین دبوهرن (Josephine de Beauharnais) ازدواج کرد. او زنی باکلاس و بیوه‌ای بود که شش سال بزرگ‌تر از ناپلئون بود و دو فرزند نوجوان داشت. این ازدواج در ۹ مارس ۱۷۹۶ در یک مراسم غیرمذهبی انجام شد. رابطه آن‌ها از همان ابتدا طوفانی بود؛ زیرا ناپلئون به دلیل جنگ‌هایش مجبور بود به مدت طولانی از خانه دور باشد.

    با وجود دوری‌های مکرر و همچنین داشتن روابط خارج از ازدواج از سوی هر دو طرف، ناپلئون و ژوزفین با یکدیگر باقی ماندند. ناپلئون در نامه‌هایش از میدان جنگ به ژوزفین محبت می‌ورزید و او نیز به خاطر برگزاری مهمانی‌های مجلل و ولخرجی‌هایش بر سر لباس و املاک، به محبوبیت عمومی خود ادامه داد.

    با بالا رفتن سن ژوزفین و عدم توانایی او در به دنیا آوردن یک پسر قانونی برای ناپلئون، فشارها از طرف خانواده ناپلئون به او افزایش یافت. در دسامبر ۱۸۰۹، ناپلئون ازدواجشان را باطل کرد تا بتواند همسری جدید پیدا کند و یک وارث داشته باشد.

    ژوزفین همسر اول ناپلئون بناپارت

    همسر دوم ناپلئون بناپارت، ماری لویی

    پس از طلاق، ناپلئون به سرعت به دنبال همسر جدیدی بود. انتخاب اول او، آنا پاولونا، خواهر ۱۵ ساله تزار الکساندر اول روسیه بود، اما به دلایل مختلف این ازدواج انجام نشد. در نهایت، او با ماری لویی، دختر امپراتور اتریش و ‌نوه بزرگ ماری آنتوانت، ازدواج کرد. این ازدواج به دلایل سیاسی نیز انجام شد.

    ماری لویی که تنها ۱۸ سال داشت، به این ازدواج دلسرد بود و در روزنامه‌اش نوشت که فقط نگاه کردن به ناپلئون برای او «بدترین نوع شکنجه» است. با این حال وی در مارس ۱۸۱۰، با ناپلئون ازدواج کرد

    ماری لویی به ناپلئون آن چیزی را که او می‌خواست، یعنی یک وارث، داد. آن‌ها در تاریخ ۲۰ مارس ۱۸۱۱، فرزندشان ناپلئون فرانسوا ژوزف شارل بناپارت (Napoleon François Joseph Charles Bonaparte) را به دنیا آوردند که به ناپلئون دوم معروف شد.

    با وجود ازدواج با ماری لویی، ناپلئون به ارتباط خود با ژوزفین ادامه داد و حتی به‌ صورت غیرمنتظره به دیدن او در ملک مالماسیون رفت. در سال ۱۸۱۳، او پسر جوانش را به دیدن ژوزفین برد تا یادآور دردها و اشک‌هایی باشد که او به خاطر ناتوانی در به دنیا آوردن وارث متحمل شده بود. این مسئله حسادت ماری لویی را برانگیخت، اما او تا زمان مرگ ناپلئون به ازدواجش با او ادامه داد.

    همسر دوم ناپلئون بناپارت، ماری لویی

    کد ناپلئون یا قانون مدنی فرانسه چیست؟

    کد ناپلئون یا قانون مدنی فرانسه در سال ۱۸۰۴ توسط ناپلئون بناپارت معرفی شد و به عنوان بخشی از اصلاحات اجتماعی او، نظام فئودالی را از میان برداشت. این کد مجموعه‌ای جامع از قوانین بود که به موضوعاتی چون حقوق مالکیت، قانون خانواده و آزادی‌های فردی پرداخت و اصول برابری افراد را با لغو امتیازات ناشی از تولد، ترویج کرد. همچنین، آزادی‌های مذهبی را برای مردان تضمین و مسئولیت خانواده را به آنان واگذار نمود.

    این قوانین نه‌ تنها در فرانسه بلکه در سرزمین‌های تحت کنترل ناپلئون اعمال شد و تأثیرات جهانی بر سیستم‌های حقوقی داشت. هرچند حقوق زنان در آن بسیار محدود بود، اما در مواردی نظیر طلاق، برخی آزادی‌های قانونی به آنان اعطا شد. این کد به عنوان میراث مهم ناپلئون شناخته شده و پایه‌گذار بسیاری از قوانین مدنی مدرن در اروپا و آمریکای شمالی شد.

    کد ناپلئون یا قانون مدنی فرانسه چیست؟

    جنگ های ناپلئون بناپارت

    جنگ‌های ناپلئون مجموعه‌ای از جنگ‌های اروپا بود که از سال ۱۸۰۳ تا زمان کناره‌گیری نهایی او در سال ۱۸۱۵ ادامه داشت. ناپلئون با هدف گسترش امپراتوری فرانسه و تأمین منابع مالی، با کشورهای مختلف اروپایی وارد جنگ شد. در سال ۱۸۰۳، برای تأمین بودجه جنگ، او سرزمین لوزیانا را به آمریکا فروخت. پس از این معامله، ناپلئون جنگ را با بریتانیا، روسیه و اتریش از سر گرفت. در نبرد ترافالگار در سال ۱۸۰۵، نیروی دریایی بریتانیا پیروزی مهمی بر فرانسه به دست آورد که باعث شد ناپلئون از برنامه‌های خود برای حمله به انگلستان دست بکشد و به جای آن به اتریش و روسیه حمله کند و در نبرد آسترلیتز به پیروزی بزرگی دست یابد.

    پیروزی‌های ناپلئون در این نبردها موجب گسترش قابل توجه امپراتوری فرانسه شد. او وفاداران خود را در کشورهایی چون هلند، ایتالیا، ناپل، سوئد، اسپانیا و وستفالیا منصوب کرد. با این حال، شکست سنگین ناپلئون در سال ۱۸۱۲ در تهاجم به روسیه نقطه عطفی بود که سرنوشت او را تغییر داد. از ارتش بزرگ او که شامل ۶۰۰,۰۰۰ نفر بود، تنها ۱۰,۰۰۰ نفر توانایی نبرد داشتند. این شکست به دشمنان ناپلئون در داخل و خارج از فرانسه نیروی تازه‌ای بخشید. در نهایت، ناپلئون در سال ۱۸۱۴ تسلیم نیروهای متحد شد و به جزیره البا تبعید گردید.

    ناپلئون مدت کوتاهی در تبعید ماند و در مارس ۱۸۱۵ به فرانسه بازگشت و دوباره قدرت را به دست گرفت. اما شکست او در نبرد واترلو در ۱۸ ژوئن ۱۸۱۵ توسط نیروهای بریتانیا و پروس به پایان نهایی سلطنت او منجر شد. او بار دیگر از قدرت کناره‌گیری کرد و تلاش کرد پسرش، ناپلئون دوم، را به عنوان امپراتور منصوب کند، اما نیروهای متحد این پیشنهاد را رد کردند و ناپلئون به جزیره سنت هلن تبعید شد.

    جنگ های ناپلئون بناپارت

    سقوط ناپلئون بناپارت

    سقوط ناپلئون و اولین کناره‌گیری او از قدرت با مجموعه‌ای از شکست‌ها آغاز شد. در سال ۱۸۱۰، روسیه از سیستم قاره‌ای که توسط ناپلئون برای تحریم بریتانیا ایجاد شده بود، خارج شد. ناپلئون برای تلافی، در تابستان ۱۸۱۲ ارتشی عظیم به روسیه فرستاد. با این حال، روس‌ها به جای درگیر شدن در یک نبرد تمام‌عیار، استراتژی عقب‌نشینی را پیش گرفتند و نیروهای ناپلئون را به عمق روسیه کشاندند. در نبرد بورودینو در سپتامبر همان سال، هر دو طرف تلفات سنگینی متحمل شدند، اما نبرد به نتیجه قطعی نرسید. ناپلئون به مسکو رسید اما با شهری خالی و سوزانده شده مواجه شد و پس از یک ماه انتظار بی‌ثمر برای تسلیم روس‌ها، با فرارسیدن زمستان و کمبود غذا مجبور به عقب ‌نشینی شد. در طول این عقب ‌نشینی، ارتش ناپلئون به طور مداوم از سوی ارتش روسیه مورد حمله قرار گرفت و از ۶۰۰,۰۰۰ سرباز، تنها حدود ۱۰۰,۰۰۰ نفر توانستند زنده از روسیه خارج شوند.

    هم‌زمان با این شکست فاجعه‌بار در روسیه، نیروهای فرانسوی در جنگ شبه‌جزیره (۱۸۰۸-۱۸۱۴) درگیر بودند که با کمک نیروهای بریتانیا، اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها، فرانسوی‌ها را از شبه‌ جزیره ایبری بیرون راندند. پس از این شکست، در سال ۱۸۱۳ ناپلئون در نبرد لایپزیک، معروف به نبرد ملت‌ها، از نیروهای ائتلاف شامل اتریش، پروس، روسیه و سوئد شکست خورد و مجبور به عقب‌نشینی به فرانسه شد. در مارس ۱۸۱۴، نیروهای ائتلاف پاریس را تصرف کردند و ناپلئون در ۶ آوریل ۱۸۱۴ مجبور به کناره‌گیری از تاج و تخت شد. طبق پیمان فونتن ‌بلو، او به جزیره البا در دریای مدیترانه تبعید شد و اختیار اداره این جزیره کوچک را به دست آورد، در حالی که همسر و فرزندش به اتریش رفتند.

    سقوط ناپلئون بناپارت

    تبعید به جزیره دورافتاده سنت هلن

    پس از کناره‌گیری ناپلئون از قدرت در سال ۱۸۱۵، دولت بریتانیا برای جلوگیری از بازگشت او، وی را به جزیره دورافتاده سنت هلن در اقیانوس اطلس جنوبی تبعید کرد. ناپلئون تا پایان عمرش در این جزیره زندگی کرد. او در ابتدا به زندگی آزادانه در سنت هلن عادت کرد، روزهای خود را به خواندن، نوشتن و انجام فعالیت‌های روزمره سپری می‌کرد، اما به مرور زمان از یکنواختی زندگی در این تبعیدگاه خسته شد و بیشتر وقت خود را در خانه گذراند.

    ناپلئون در طول تبعیدش همچنان به همسر سابقش ژوزفین، که در سال ۱۸۱۴ درگذشت، علاقه زیادی داشت و تصاویر او را در سراسر اقامتگاهش قرار داده بود. او حتی از ظروفی استفاده می‌کرد که تصویر ژوزفین بر روی آن‌ها نقش بسته بود. از سال ۱۸۱۷ به بعد، سلامتی ناپلئون رو به وخامت گذاشت و در اوایل سال ۱۸۲۱ او به بستر افتاد و روز به روز ضعیف‌تر شد. در آوریل همان سال، وصیت‌نامه خود را نوشت و در آن اظهار داشت که می‌خواهد خاکسترش در کنار مردم فرانسه که عاشق آن‌ها بوده، بر روی سواحل رود سن به خاک سپرده شود. او همچنین انگلیسی‌ها را مسئول مرگ زودهنگام خود دانست.

    تبعید به جزیره دورافتاده سنت هلن

    درگذشت ناپلئون بناپارت

    ناپلئون در ۵ می ۱۸۲۱ در سن ۵۱ سالگی در جزیره سنت هلن درگذشت. گفته می‌شود که آخرین کلماتی که بر زبان آورد، نام همسر سابقش ژوزفین بود. در هفته‌های آخر زندگی، او از علائمی مانند استفراغ، سکسکه‌های مداوم و لخته‌های خونی رنج می‌برد. پزشکان پس از کالبدشکافی علت مرگ را سرطان معده اعلام کردند که با زخم‌های عمیق تشدید شده بود. سابقه خانوادگی او نیز احتمال سرطان معده را تأیید می‌کرد.

    با این حال، نظریات دیگری نیز درباره مرگ ناپلئون مطرح شده است. در سال ۱۹۶۱، استن فورشوفود، دندان‌پزشک سوئدی، به همراه دو پزشک دیگر، با تحلیل نمونه‌ای از موی ناپلئون، نظریه مسمومیت با آرسنیک را مطرح کردند، اما این نظریه توسط بسیاری از کارشناسان رد شد. این نظریه منجر به گمانه‌زنی‌های زیادی پیرامون مرگ او شد.

    با وجود درخواست ناپلئون برای دفن در فرانسه، او ابتدا در ۹ می ۱۸۲۱ در دره ژرانیوم در سنت هلن به خاک سپرده شد. اما در سال ۱۸۴۰ به دستور پادشاه لوئی فیلیپ، جسد ناپلئون به فرانسه بازگردانده شد و در ۱۵ دسامبر به پاریس رسید. آرامگاه ناپلئون اکنون در پاریس (Les Invalides) قرار دارد، که در ابتدا به عنوان کلیسای سلطنتی ساخته شد و سپس به یک آرامگاه نظامی تبدیل گردید. در این مکان علاوه بر ناپلئون، افراد برجسته‌ای مانند پسرش ناپلئون دوم، برادرانش ژوزف و ژروم بناپارت و چندین ژنرال و مارشال فرانسوی نیز دفن شده‌اند.

    درگذشت ناپلئون بناپارت

    ناپلئون بناپارت دوم

    ناپلئون دوم، که با نام کامل ناپلئون فرانسوا ژوزف شارل بناپارت شناخته می‌شود، در ۲۰ مارس ۱۸۱۱ در فرانسه به دنیا آمد و در ۲۲ ژوئیه ۱۸۳۲ درگذشت. او پسر ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه و ماری لوئیز، دوشس پارما، بود.

    از بدو تولد، ناپلئون دوم لقب شاه روم را داشت و در دوران کوتاهی، دومین امپراتور فرانسه شد. دوران کودکی او بیشتر در اتریش گذشت، جایی که مادرش، ماری لوئیز، پس از جدایی از ناپلئون، به یک افسر دربار وین عشق ورزید و از فرزندش غافل شد.

    او در ۲۲ ژوئیه ۱۸۳۲ به دلیل بیماری سینه‌پهلو درگذشت. پس از مرگش و در ۱۵ دسامبر ۱۹۴۰، آدولف هیتلر دستور داد تا جسد او از وین به پاریس منتقل شود و در کنار قبر پدرش، ناپلئون یکم، در لزنولید دفن گردد. اگرچه ناپلئون دوم هرگز پدرش را ملاقات نکرد، اما مدتی پس از دفن در کنار او، جسدش به یک کلیسا در لزنولید منتقل شد.

    ناپلئون بناپارت دوم

    ناپلئون بناپارت چگونه کشته شد

    معمای مرگ ناپلئون بناپارت یکی از پیچیده‌ترین و اسرارآمیزترین معماهای تاریخ است که به نظر می‌رسد ناپلئون در تبعیدگاه سنت هلن به مرگ طبیعی نرسیده، بلکه به ضرب گلوله کشته شده است. این فرضیه باعث شده تا مورخان و دانشمندان تلاش کنند تا حقیقت را کشف کنند. یکی از مستندات مهم در این زمینه توسط پیتر مک رون، مورخ اسکاتلندی، جمع ‌آوری شده است که به مدارکی در دهکده «بالی مور» در فرانسه اشاره دارد. در این مدارک نام مردی به نام «فرانسوا اوژن ربو» ذکر شده که در جزیره سنت هلن درگذشته و ممکن است تاریخ مرگ او جعلی باشد، به این معنا که او در حقیقت همان ناپلئون واقعی بوده است.

    ناپلئون به دلایل مختلف از جمله شباهت به افرادی که به عنوان هم شکل‌هایش در کنار او بودند، توانسته بود در صدد فرار از جزیره سنت هلن برآید. در بین این کپی‌ها، «فرانسوا اوژن ربو» وجود داشت که در زمان ناپدید شدنش در سال ۱۸۱۸ به زندگی عادی خود ادامه می‌داد. اما در پی ناپدید شدن ربو و خواهرش، شایعاتی در مورد ارتباط آن‌ها با فرار ناپلئون شکل گرفت. در این میان، یک مرد ناشناس به نام «ریوار» در ایتالیا ظاهر می‌شود که شباهت شگفت‌انگیزی به ناپلئون دارد و به شایعات درباره فرار ناپلئون دامن می‌زند.

    با گذشت زمان و بررسی‌های بیشتر، شواهدی مبنی بر اینکه ریوار ممکن است ناپلئون واقعی باشد به دست آمد. در سال ۱۹۵۶، دولت بریتانیا اعلام کرد که قسمتی از روده ناپلئون را در اختیار دارد که نشان می‌دهد او نه به دلیل سرطان معده، بلکه به دلیل اصابت گلوله درگذشته است. این شواهد به همگان این امکان را می‌دهد که بار دیگر به این معما بپردازند و نتیجه‌گیری کنند که مردی که در سنت هلن درگذشت، در واقع «فرانسوا اوژن ربو» بوده است و ناپلئون بناپارت واقعی پس از فرار از جزیره به زندگی خود ادامه داده است.

    ناپلئون بناپارت چگونه کشته شد

    جنایات ناپلئون بناپارت

    جنایات ناپلئون بناپارت، به‌ویژه در وقایع یافا، به‌طور گسترده‌ای در تاریخ ثبت شده و نمایانگر خشونت و بی‌رحمی او در زمان اشغال سرزمین‌های دیگر است. در تاریخ ۶ مارس ۱۷۹۹، ناپلئون به دنبال تصرف یافا، فرماندار عثمانی آن، عبدالله بیگ، را به تسلیم واداشت، و با وجود تسلیم بدون جنگ، او دستور کشتار ۲۰۰۰ اسیر را صادر کرد که نشان‌دهنده بی‌رحمی و نقض قوانین جنگ و حقوق بشر بود.

    سربازان ناپلئون در حین کشتار، به شکنجه‌های وحشتناکی مانند بریدن سر و گوش اسیران و تجاوز به ساکنان بی‌دفاع یافا دست زدند و اجساد اسیران را به دریای مدیترانه انداختند که باعث آلودگی محیط زیست و شیوع طاعون شد و به مرگ حدود ۲۵ هزار نفر از سربازان ناپلئون انجامید. پس از این کشتار، ناپلئون به ‌دلیل گسترش طاعون از یافا عقب‌نشینی کرده و در حمله به عکا شکست خورد؛ این جنایات او را به‌عنوان یک دیکتاتور بی‌رحم در تاریخ ثبت نمود و تأثیرات منفی جنگ بر انسانیت و محیط زیست را به وضوح نمایان ساخت.

    جنایات ناپلئون بناپارت

    پرسش‌های متداول

    ناپلئون بناپارت کجایی بود؟
    ارز مسافرتی برای سفرهای هوایی و دارای ویزا ۵۰۰ یورو و برای سفرهای زمینی، ریلی و دریایی و بدون نیاز به ویزا معادل ۳۰۰ یورو است.
    ناپلئون چه تأثیری بر تاریخ داشت؟
    ناپلئون تأثیرات عمیقی بر تاریخ اروپا و جهان گذاشت. او باعث گسترش ایده‌های ملی‌گرایی و حقوق بشر شد و بسیاری از اصلاحات قانونی و اجتماعی را در کشورهای مختلف به وجود آورد. همچنین، جنگ‌های ناپلئونی به تغییر مرزهای سیاسی و نظامی اروپا منجر شد.
    محسن مرادی محسن مرادی
    {{selectedRate}}
    پاریس

    تور فرانسه (پاریس)

    • 8 روز
    • هتل 5 و 4 ستاره
    • ترکیش
    قیمت از
    2,490

    بنر بلیط هواپیما ایوار

    تورهای بهار و تابستان 1404 ایوار

    {{totalCount}} دیدگاه

    {{nameError}}
    {{emailError}}
    {{commentViewData.commentLength - commentMessage.length}} کاراکتر باقی مانده
    {{commentMessageError}}
    {{responseMessage.text}}