معرفی 15 تا از بلندترین کوه های جهان که باید بشناسید!

- تیم ایوار
- 1403/12/4
- 0 دیدگاه
بلندترین کوه های جهان به عنوان قله های طبیعی با ارتفاعات بی نظیر شناخته می شوند که نمادهایی از شجاعت و قدرت طبیعت هستند.
بلندترین کوه های جهان نه تنها مرزهای طبیعی میان کشورها را تعیین میکنند، بلکه نمادهایی از قدرت و زیبایی طبیعت هستند که همواره انسانها را به خود جذب کردهاند. این قلههای مرتفع، که اغلب به عنوان چالشهایی برای کوهنوردان حرفهای شناخته میشوند، در مناطق مختلف دنیا از هیمالیا تا آند پراکندهاند. برخی از این کوهها مانند اورست، نه تنها از نظر ارتفاع، بلکه به دلیل تاریخچهها و افسانههای خود نیز در میان مردم مشهورند. در این مقاله، به بررسی برجستهترین قلههای جهان و ویژگیهای منحصر به فرد هرکدام میپردازیم. اگر شما هم علاقهمند به کشف این غولهای طبیعی و داستانهای پشت آنها هستید، همراه ما باشید تا دنیای هیجانانگیز و رازآلود بلندترین کوه های جهان را بیشتر بشناسید.
بلندترین کوه های جهان
۱. کوه اورست
کوه اورست (Mount Everest) بلندترین قله جهان است که در رشتهکوه هیمالیا، در مرز میان نپال و چین (تبت) واقع شده است. این کوه با ارتفاع ۸,۸۴۹ متر از سطح دریا، به عنوان بلندترین نقطه زمین شناخته میشود و یکی از معروفترین و چالشبرانگیزترین مقاصد صعود کوهنوردان در جهان است. این کوه نام خود را از سر جرج اورست (George Everest)، یک افسر نقشهبرداری بریتانیایی، گرفته است. در نپال، این کوه به نام «ساگارماتا» (Sagarmatha) شناخته میشود که به معنای «سر از آسمان بیرون زده» است، در حالی که در تبت به نام «چومولونگما» (Chomolungma) معروف است که به معنای «مادر جهان» میباشد.
اولین صعود موفق به قله اورست در تاریخ ۲۹ مه ۱۹۵۳ توسط سر ادموند هیلاری از نیوزیلند و تنزینگ نورگی از نپال انجام شد. از آن زمان، اورست به یکی از نمادهای مبارزه با طبیعت و حداکثر توان انسانی تبدیل شده است. صعود به اورست به دلیل شرایط جوی بسیار سخت، کمبود اکسیژن، بادهای شدید، دمای بسیار پایین و خطرات دیگر، چالش بزرگی برای کوهنوردان است. هر ساله صدها نفر تلاش میکنند تا به قله اورست برسند، اما خطرات زیادی مانند سقوط به یخچالها، بهمنها و ارتفاع زیاد در این مسیر وجود دارد. اورست به دلیل موقعیت ویژهاش در هیمالیا و زیبایی مناظر اطرافش، یکی از جاذبههای مهم گردشگری و کوهنوردی در جهان محسوب میشود. همچنین این کوه در زمینههای مختلف علمی مانند تحقیقات جغرافیایی و جوی نیز اهمیت زیادی دارد. در نهایت، کوه اورست نمادی از بلندپروازی انسانها، قدرت طبیعت و زیباییهای طبیعی زمین است.
۲. کوه کی ۲
کوه کی ۲ (k2) دومین قله بلند جهان است و در مرز میان پاکستان و چین در رشتهکوه قراقروم قرار دارد. این کوه با ارتفاع ۸،۶۱۱ متر از سطح دریا، یکی از چالشبرانگیزترین و خطرناکترین قلهها برای صعود است. این کوه اولین بار در سال ۱۸۵۶ توسط سر هنری هافمن و تیمش از بریتانیا شناسایی شد، اما این قله نسبت به اورست، به دلیل موقعیت جغرافیایی دورافتادهتر و شرایط جوی بسیار سخت، کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. از آن زمان، به تدریج به عنوان یک هدف سختتر و دشوارتر برای کوهنوردان شناخته شد.
صعود به کی ۲ به دلیل شرایط سخت جوی، بادهای شدید، یخچالهای بزرگ، بهمنها و ارتفاع بالا، بسیار پرخطر است. این کوه به شدت به چالش کشیدن توان بدنی و ذهنی کوهنوردان میپردازد. به همین دلیل، این قله لقب «کوه قاتل» را به خود اختصاص داده است، زیرا آمار مرگ و میر در آن نسبت به اورست بیشتر است. اولین صعود موفق به کی ۲ در سال ۱۹۵۴ توسط یک تیم ایتالیایی به رهبری آنتونیو دماستری و کمپانی «اگستو گاندینی» انجام شد. از آن زمان، بسیاری از کوهنوردان حرفهای و غیرحرفهای برای صعود به کی ۲ تلاش کردهاند، اما به دلیل شرایط سخت، فقط تعداد کمی از آنها موفق به رسیدن به قله شدهاند. کی ۲ به عنوان یکی از نمادهای قدرت طبیعت و توان انسانی شناخته میشود و همچنان یکی از بزرگترین چالشهای دنیای کوهنوردی به شمار میرود.
۳. کوه کنگچن جونگا
کنگچنجونگا (Kangchenjunga) سومین قله بلند جهان است که در مرز میان نپال و هند واقع شده است. این کوه با ارتفاع ۸،۵۸۶ متر از سطح دریا، به عنوان یکی از بزرگترین و برجستهترین قلههای هیمالیا شناخته میشود. این کوه در زبان تبت به معنای «پنج گنجینه برف» است، که اشاره به پنج قله اصلی آن دارد که در کنار یکدیگر به شکل یک مجموعه قرار گرفتهاند. این قلهها، به جز قله اصلی، دارای ارتفاعات ۸،۴۸۰ متر و ۸،۴۹۴ متر هستند. این ویژگی باعث میشود که کنگچنجونگا نه تنها به عنوان یک قله، بلکه به عنوان یک مجموعه قله با ویژگیهای جغرافیایی منحصر به فرد شناخته شود.
اولین صعود موفق به قله اصلی کنگچنجونگا در سال ۱۹۵۵ توسط یک تیم بریتانیایی به رهبری جوک هانت انجام شد. این قله به دلیل موقعیت دورافتادهاش، به خصوص در مناطق مرزی هند و نپال، کمتر از اورست و کی ۲ شناخته شده است. همچنین، از آن زمان که به کوهنوردان توصیه شده است که به دلیل باورهای مذهبی مردم محلی در نپال و هند، پس از رسیدن به قله، به پایین برگردند، این قله از نظر فرهنگی ارزش ویژهای دارد. صعود به کنگچنجونگا به دلیل شرایط سخت، ارتفاع بالا و خطرات طبیعی همچون بهمنها و طوفانهای شدید، یکی از بزرگترین چالشها برای کوهنوردان است. با وجود این، بسیاری از کوهنوردان برای رسیدن به این قله در جستجوی تجربهای خاص و چالشی بزرگ هستند.
۴. کوه لوتسه
لوتسه (Lhotse) چهارمین قله بلند جهان است که در مرز میان نپال و تبت قرار دارد و ارتفاع آن ۸،۵۱۶ متر از سطح دریا است. این قله به عنوان یکی از مهمترین قلههای هیمالیا، در نزدیکی اورست واقع شده و تنها چند کیلومتر از اورست فاصله دارد. نام لوتسه به معنای «کوه جنوب» در زبان تبت است. این قله به دلیل نزدیکیاش به اورست، اغلب به عنوان یک هدف فرعی برای کوهنوردان اورست در نظر گرفته میشود، اما با وجود این نزدیکی، صعود به لوتسه همچنان چالشبرانگیز و دشوار است. اولین صعود موفق به قله لوتسه در سال ۱۹۵۶ توسط یک تیم سوئیسی به رهبری هلموت شافتر انجام شد. با این حال، برای بسیاری از کوهنوردان حرفهای، صعود به لوتسه همچنان یکی از اهداف مهم به شمار میرود. لوتسه دارای ویژگیهای خاصی است که آن را از سایر قلههای هیمالیا متمایز میکند، از جمله شیبهای بسیار تند و دسترسی به جبههای سنگی و یخی.
همانند بسیاری از قلههای بلند هیمالیا، لوتسه نیز دارای شرایط جوی بسیار سخت، ارتفاع بالا و خطرات طبیعی همچون بهمنها، طوفانهای شدید و کمبود اکسیژن است که صعود به آن را به یک چالش واقعی تبدیل میکند. این قله از نظر فنی نسبت به اورست پیچیدگی کمتری دارد، اما همچنان به دلیل ارتفاع و شرایط جوی، صعود به آن نیازمند آمادگی و تجربه بسیار بالا است.
۵. کوه ماکالو
ماکالو (Makalu) پنجمین قله بلند جهان است که در مرز نپال و تبت واقع شده است و ارتفاع آن ۸،۴۵۸ متر از سطح دریا است. این قله که جزو قلههای برجسته هیمالیا به شمار میآید، به دلیل ویژگیهای جغرافیایی و صعود دشوار خود، از نظر فنی یکی از چالشبرانگیزترین قلهها در جهان است. نام ماکالو در زبان تبت به معنای «کوه بزرگ» است و این نام کاملاً مناسب است، زیرا ماکالو یکی از قلههای بسیار برجسته و قدرتمند هیمالیا است. ماکالو به عنوان یک قلهای با فرم مخروطی و شیبهای تند شناخته میشود و به همین دلیل صعود به آن نیاز به مهارتهای فنی پیشرفته و تجربه کوهنوردی بالا دارد.
اولین صعود موفق به قله ماکالو در سال ۱۹۵۵ توسط یک تیم فرانسوی به رهبری ژان کوک در پی یک تلاش مشترک با تیمهای مختلف از کشورهای دیگر انجام شد. این صعود موفق بعد از تلاشهای متعدد و چالشهای بسیار در شرایط سخت آب و هوایی و محیطی صورت گرفت. ماکالو از آن دسته قلههایی است که برخلاف قلههای مشهوری مانند اورست، کمتر شناخته شده است و به همین دلیل از ترافیک کوهنوردان زیادی برخوردار نیست. با این حال، صعود به ماکالو همچنان به دلیل ارتفاع بالا، شرایط دشوار و بهمنها، یکی از اهداف مهم برای کوهنوردان حرفهای است که به دنبال چالشهای بزرگ در دنیای کوهنوردی هستند.
۶. کوه چو اویو
چو اویو (Cho Oyu) ششمین قله بلند جهان است که در مرز نپال و تبت قرار دارد و ارتفاع آن ۸،۱۸۸ متر از سطح دریا است. نام چو اویو در زبان تبت به معنای «الهه یزرگ» است، که به زیبایی این قله اشاره دارد. این قله یکی از قلههای نسبتا دستیافتنیتر در میان قلههای هشت هزار متری هیمالیا محسوب میشود و به همین دلیل برای کوهنوردانی که قصد دارند تجربه صعود به قلههای بلندتر را کسب کنند، انتخابی محبوب است. به دلیل قرار گرفتن در نزدیکی اورست و نسبت به قلههایی مانند اورست و کی ۲، چو اویو به طور معمول کمتر از سایر قلههای هیمالیا مورد توجه قرار میگیرد، اما همچنان به عنوان یک مقصد چالشبرانگیز برای کوهنوردان حرفهای شناخته میشود.
اولین صعود موفق به قله چو اویو در سال ۱۹۵۴ توسط یک تیم اتریشی به رهبری هرمان بول در شرایط سخت آب و هوایی انجام شد. این صعود یکی از موفقیتهای مهم در تاریخ کوهنوردی به شمار میرود و بر شهرت جهانی چو اویو افزوده است. از آن زمان تاکنون، این قله همچنان مقصدی محبوب برای کوهنوردان حرفهای است که به دنبال چالشهای بزرگ در دنیای هیمالیا هستند. چو اویو از لحاظ فنی نسبت به قلههایی مانند اورست پیچیدگی کمتری دارد، به همین دلیل تعداد کوهنوردانی که موفق به صعود به این قله میشوند، بیشتر است. به رغم این که صعود به چو اویو همچنان نیازمند تجربه و آمادگی بالا است، دسترسی به آن نسبت به سایر قلهها راحتتر است و شرایط عمومی آن برای کوهنوردان فنی کمتر پیچیده است. همچنان که سایر قلههای بلند، چو اویو نیز دارای شرایط سخت و خطرات طبیعی مانند بهمنها، طوفانها و کمبود اکسیژن است که صعود به آن را چالشبرانگیز میکند. این قله در میان کوهنوردان حرفهای به عنوان یک قله ایدهآل برای آمادهسازی قبل از صعود به اورست شناخته میشود.
۷. کوه دائولگری
دائولگری (Dhaulagiri) هفتمین قله بلند جهان است که در مرز نپال و تبت قرار دارد و ارتفاع آن ۸،۱۶۷ متر از سطح دریا است. نام دائولگری در زبان سانسکریت به معنای «کوه سفید» است، که به دلیل پوشش برفی دائمی و یخچالی که این قله را احاطه کرده است، انتخاب شده است. این کوه یکی از قلههای برجسته و چالشبرانگیز هیمالیا به شمار میآید و برای کوهنوردانی که به دنبال چالشهای جدی هستند، مقصدی محبوب است. این قله بهویژه به دلیل دشواری مسیرهای صعود و خطرات طبیعی مانند بهمنها، طوفانهای ناگهانی و شرایط بسیار سخت آب و هوایی، شناخته شده است. مسیر صعود به این قله شامل بخشهای مختلفی از سنگهای سخت، یخچالهای یخ و دامنههای بسیار شیبدار است، که به مهارتهای فنی بالا و آمادگی جسمانی عالی نیاز دارد.
اولین صعود موفق به قله دائولگری در سال ۱۹۶۰ توسط یک تیم اتریشی به رهبری پروفسور والتر بونهفانت صورت گرفت. این صعود یکی از مهمترین دستاوردهای تاریخ کوهنوردی به شمار میرود و به دلیل شرایط پیچیده و دشوار این قله، موفقیت در صعود به آن یک افتخار بزرگ برای تیمها بود. دائولگری یکی از قلههایی است که با وجود شهرت جهانی، هنوز هم تعداد زیادی از کوهنوردان به دلیل خطرات زیاد و پیچیدگیهای فنی به صعود آن نپرداختهاند. بهطور کلی، صعود به دائولگری برای کوهنوردان آماتور و مبتدی غیرممکن است و تنها کسانی که تجربه کافی در صعود به قلههای بلند دارند، قادر به موفقیت در صعود به این قله خواهند بود. در مقایسه با سایر قلههای هشت هزار متری هیمالیا، دائولگری به دلیل شرایط جغرافیایی و عدمترافیک کوهنوردی زیاد، به یکی از قلههای کمتر صعود شده تبدیل شده است. این موضوع باعث میشود که صعود به آن تجربهای منحصر به فرد و آرامشبخش برای کسانی باشد که آماده پذیرفتن چالشهای عظیم این قله هستند.
۸. کوه ماناسلو
ماناسلو (Manaslu) هشتمین قله بلند جهان است که در رشتهکوههای هیمالیا در نپال قرار دارد و ارتفاع آن ۸،۱۶۳ متر از سطح دریا است. نام ماناسلو از واژهای در زبان سانسکریت به معنای «کوه روح» یا «کوه ذهن» گرفته شده است، که نشاندهنده عظمت و ارادت خاص مردم محلی به این قله است. این قله بهعنوان یکی از مسیرهای مشهور برای کوهنوردان حرفهای شناخته میشود و هر ساله تعدادی از کوهنوردان با هدف صعود به این قله میآیند. مسیر صعود به ماناسلو از دشواریهای خاصی برخوردار است و کوهنوردان باید در شرایط سخت آب و هوایی، بهمنها، طوفانهای ناگهانی و چالشهای فنی مسیرهای سنگی و یخچالی روبرو شوند. علاوه بر این، به دلیل موقعیت جغرافیایی دورافتاده آن، لوجیستیک و تأمین منابع برای کوهنوردان به چالشهای خاص خود تبدیل میشود.
ماناسلو برای اولینبار در سال ۱۹۵۶ توسط یک تیم ژاپنی به سرپرستی یوشیرو فوجینو (Yoshitaro Fuji) صعود شد. این قله همچنین بهعنوان یکی از اهداف اصلی کوهنوردان ژاپنی به شمار میآید و این موضوع بهویژه بعد از صعود موفق تیم ژاپنی، به شهرت جهانی این قله افزوده است. دلیل اصلی چالشبرانگیز بودن این قله، مسیرهای سخت و فنی آن است که اغلب نیاز به مهارتهای ویژه کوهنوردی دارد. یکی دیگر از ویژگیهای برجسته ماناسلو، خطرات ناشی از بهمنها و یخچالهای یخ است که در سالهای اخیر تعداد زیادی از کوهنوردان را به کام خود کشیدهاند. همچنین به دلیل ارتفاع بالا و کمبود اکسیژن در این قله، شرایط به شدت دشوارتر از دیگر قلههای هشت هزار متری هیمالیا است. در حال حاضر، ماناسلو یکی از مقاصد کوهنوردی پرطرفدار در نپال به شمار میآید، اما با وجود اینکه تعداد زیادی از کوهنوردان برای صعود به این قله تلاش میکنند، به دلیل خطرات موجود، این صعود تنها به کسانی که تجربه و آمادگی لازم را دارند، توصیه میشود.
۹. کوه نانگا پاربات
نانگا پاربات (Nanga Parbat) نهمین قله بلند جهان و یکی از مشهورترین و در عین حال خطرناکترین قلهها در رشتهکوههای هیمالیا است. این قله در شمال پاکستان و در ناحیه گیلگیت-بالتیستان قرار دارد و ارتفاع آن ۸،۱۲۶ متر از سطح دریا است. نانگا پاربات بهطور خاص به دلیل چالشهای فنی و شرایط دشوار صعود خود شناخته میشود و کوهنوردان زیادی را به خود جذب میکند. این قله بهعنوان «کوه قاتل» یا «کوه قاتل کوهنوردان» معروف است؛ زیرا شمار زیادی از کوهنوردان برای صعود به آن جان خود را از دست دادهاند. یکی از ویژگیهای بارز نانگا پاربات، شیبهای بسیار تند و خطرات ناشی از بهمنها، سقوط سنگها، طوفانهای شدید و کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا است که آن را به یکی از چالشبرانگیزترین قلهها برای کوهنوردان تبدیل کرده است. یکی دیگر از چالشهای عمده نانگا پاربات، بهویژه در مسیرهای شمالی، صعود به دلیل کمبود منابع و امکانات لوجیستیکی است که شرایط صعود را بهشدت دشوار میکند.
برای اولینبار در سال ۱۹۵۳، کوهنورد اتریشی، هرمان بوناتی (Hermann Buhl)، موفق به صعود به قله نانگا پاربات شد. این صعود بهویژه بهخاطر شرایط بسیار سخت و شب ماندن در قله معروف است. بوناتی موفق شد بهتنهایی و بدون استفاده از اکسیژن کمکی، قله را فتح کند که این موفقیت شجاعانه در تاریخ کوهنوردی ثبت شد. نانگا پاربات در سراسر تاریخ خود شهرت زیادی بهدست آورده است. بسیاری از کوهنوردان بزرگ تلاش کردند تا این قله را فتح کنند و برخی از آنها جان خود را در این راه از دست دادند. یکی از مشهورترین حوادث، مرگ کوهنورد معروف آلمانی، کورت دِیمن (Kurt Diemberger)، در سال ۱۹۷۰ بود که در تلاش برای صعود نانگا پاربات جان خود را از دست داد.
۱۰. کوه آنالوپونا
آنالوپونا (Annapurna) یکی از بلندترین قلهها در رشتهکوه هیمالیا است که در نپال قرار دارد. این قله بهعنوان دهمین قله بلند جهان با ارتفاع ۸،۰۹۱ متر از سطح دریا شناخته میشود. آنالوپونا بهطور خاص به دلیل دشواریهای بسیار زیاد صعود به آن و میزان بالای خطرات برای کوهنوردان شناخته میشود و بهویژه در دنیای کوهنوردی بهعنوان یکی از قلههای مرگبار معروف است. این قله بخشی از مجموعه کوههای آنالوپونا است که شامل چندین قله بزرگ و معروف است. در سال ۱۹۵۰، اولین صعود موفق به قله آنالوپونا توسط کوهنوردان فرانسوی صورت گرفت. این اولین صعود به یک قله بالاتر از ۸،۰۰۰ متر بود و بهعنوان یکی از دستاوردهای بزرگ در تاریخ کوهنوردی ثبت شد.
آنالوپونا بهدلیل شرایط بسیار سخت صعود به آن، در کوهنوردان حرفهای و کسانی که به چالشهای بزرگ علاقه دارند، شهرت زیادی دارد. یکی از چالشهای اصلی در صعود به این قله، خطر بهمنها، سقوط سنگها، طوفانهای شدید و شرایط نامساعد هوا است. همچنین، صعود به آنالوپونا به دلیل ارتفاع بسیار زیاد و کمبود اکسیژن در فواصل بالاتر از ۷،۰۰۰ متر بسیار دشوار و خطرناک است. این قله بهویژه در سالهای اخیر در بین کوهنوردان حرفهای شناخته شده است، اما درصد بالایی از کسانی که تلاش کردهاند تا این قله را فتح کنند، موفق به انجام این کار نشدهاند. آمارهای کوهنوردی نشان میدهد که آنالوپونا یکی از بالاترین میزان مرگومیر در بین کوههای بالای ۸،۰۰۰ متر دارد و بسیاری از کوهنوردانی که سعی کردهاند به این قله صعود کنند، جان خود را از دست دادهاند.
۱۱. کوه گاشر بروم ۱
گاشر بروم ۱ (Gasherbrum I)، یکی از قلههای بلند رشتهکوههای قراقروم در مرز بین پاکستان و چین است. این قله با ارتفاع ۸،۰۸۰ متر از سطح دریا، بهعنوان پانزدهمین قله بلند جهان شناخته میشود. گاشر بروم ۱ در ناحیهای دورافتاده و صعبالعبور قرار دارد و یکی از قلههای دشوار برای صعود بهشمار میرود. این کوه به دلیل قرارگیری در منطقهای کوهستانی و دور از مسیرهای معمول صعود، بسیار چالشبرانگیز است. این قله برای اولین بار در سال ۱۹۵۸ توسط یک تیم کوهنوردی آمریکایی فتح شد. برخلاف برخی دیگر از قلههای بلند هیمالیا که بهطور نسبی بیشتر شناختهشده هستند، گاشر بروم 1 در بین کوهنوردان حرفهای و علاقهمندان به کوهنوردی بالای ۸،۰۰۰ متر، شهرت کمتری دارد. چالشهای اصلی در صعود به این قله شامل خطرات طبیعی مانند بهمنها، طوفانهای شدید و بادهای بسیار قوی است. همچنین، از آنجا که گاشر بروم ۱ بهعنوان یکی از قلههای واقع در منطقه قراقروم شناخته میشود، صعود به آن نیازمند مهارتهای خاص در شرایط کوهستانی دشوار است. کوهنوردان باید علاوه بر توان فیزیکی بالا، توانایی عبور از مسیرهای یخی، سنگی و برفی را نیز داشته باشند.
این قله، بهویژه برای کوهنوردانی که به چالشهای جدید علاقهمندند و به دنبال فتح قلههای کمتر شناختهشده هستند، جذابیت دارد. باوجود اینکه گاشر بروم ۱ از نظر فنی صعود دشواری دارد، میزان مرگومیر در آن نسبت به دیگر قلههای بالای ۸،۰۰۰ متر کمتر بوده است.
۱۲. کوه برود پیک
برود پیک (Broad Peak) یکی از قلههای بلند و مشهور جهان است که در رشتهکوههای قراقروم در مرز پاکستان و چین قرار دارد. این قله با ارتفاع ۸،۰۵۱ متر از سطح دریا، بهعنوان دهمین قله بلند جهان شناخته میشود. برود پیک بهدلیل موقعیت مکانیاش در منطقهای دورافتاده و دشوار، یکی از چالشبرانگیزترین قلهها برای صعود محسوب میشود. این کوه بهعنوان یکی از قلههای محبوب کوهنوردان حرفهای در دنیای کوهستانها شناخته میشود، اگرچه همچنان صعود به آن نیازمند مهارتهای پیشرفته در کوهنوردی در ارتفاعات بالا است. یکی از ویژگیهای منحصر بهفرد برود پیک، عرض وسیع قله آن است. این قله برخلاف بسیاری از قلههای دیگر، از یک نوک تیز برخوردار نیست و سطح بزرگی دارد. این ویژگی به کوهنوردان این امکان را میدهد که برای رسیدن به قله، چندین مسیر مختلف را تجربه کنند.
برود پیک مانند بسیاری از قلههای دیگر بالای ۸،۰۰۰ متر، با چالشهای طبیعی زیادی روبهرو است. صعود به این قله با خطراتی همچون بهمنها، بادهای شدید، یخها و سنگهای سقوطی همراه است. دماهای بسیار پایین و نوسانات جوی میتواند به سرعت شرایط را خطرناک کند. برای صعود به این قله، کوهنوردان باید از تجهیزات تخصصی و تجربه کوهنوردی در شرایط سخت استفاده کنند. در مقایسه با برخی دیگر از قلههای مشهور قراقروم، برود پیک کمتر از نظر ترافیک کوهنوردان شلوغ است، که ممکن است برای کسانی که به دنبال یک چالش کمتر تردد شده هستند، جذابیت داشته باشد. با این حال، برود پیک همچنان یکی از هدفهای مهم در دنیای کوهنوردی به شمار میرود. برود پیک بهدلیل موقعیت کوهستانی خود، یک مقصد جذاب برای کوهنوردانی است که میخواهند در ارتفاعات بسیار بالا و در شرایط دشوار به چالش بپردازند. این قله یکی از کوههای برجسته در رشتهکوه قراقروم است و برای کوهنوردانی که در جستجوی دستاوردهای بزرگ در دنیای کوهنوردی هستند، جذابیت خاصی دارد.
۱۳. کوه گاشربروم ۲
گاشربروم ۲ (Gasherbrum II) یکی از قلههای بلند و معروف در مرز بین پاکستان و چین قرار دارد. این قله با ارتفاع ۸،۰۳۵ متر از سطح دریا، دومین قله بلند در گروه گاشربروم و دوازدهمین قله بلند جهان محسوب میشود. این کوه بهعنوان یکی از قلههای معروف در قراقروم، بهدلیل ویژگیهای خاص خود، از جمله مسیرهای دشوار صعود و شرایط جوی سخت، یکی از چالشبرانگیزترین قلهها برای کوهنوردان حرفهای به شمار میآید. این قله در کنار سایر قلههای بلند منطقه مانند گاشربروم 1، برود پیک و کی2 قرار دارد و به همین دلیل یکی از مقصدهای اصلی برای کسانی است که به دنبال فتح قلههای بالای ۸،۰۰۰ متر هستند.
اولین صعود موفق به گاشربروم ۲ در سال ۱۹۵۶ توسط یک تیم اتریشی صورت گرفت. این قله برخلاف گاشربروم ۱، که بهدلیل صعودهای دشوارتر و شرایط جوی سختتر شهرت دارد، تا حدی مسیرهای صعود کمتری را پیش روی کوهنوردان قرار میدهد. با این حال، همچنان خطراتی مانند بهمنها، شرایط یخزده، بادهای شدید و سنگهای سقوطی وجود دارد که کوهنوردان باید از آنها مراقب باشند. یکی از ویژگیهای جذاب گاشربروم ۲، موقعیت استراتژیک آن است که میتواند تجربهای منحصر به فرد از صعود به کوهستانهای بلند و دشوار قراقروم ارائه دهد. کوهنوردانی که به دنبال صعود به قلههای مرتفع و همچنین تجربه شرایط زندگی در ارتفاعات بالا هستند، این قله را بهعنوان هدفی مهم در نظر میگیرند.
۱۴. کوه شیشاپانگما
شیشاپانگما (Shishapangma) یا گوساینتان (Gosainthan) یکی از قلههای مشهور و بلند در رشتهکوههای هیمالیا است که در مرز بین نپال و تبت قرار دارد. این قله با ارتفاع ۸،۰۲۷ متر از سطح دریا، چهاردهمین قله بلند جهان و یکی از قلههای بالای ۸،۰۰۰ متر به شمار میآید. این کوه بهدلیل موقعیت جغرافیایی و شیبهای تند خود، یکی از چالشبرانگیزترین قلهها برای کوهنوردان محسوب میشود. این قله بهطور خاص برای افرادی که به دنبال فتح قلههای هشتهزار متری هستند، جذابیت زیادی دارد. این کوه با توجه به شرایط آب و هوایی و دشواریهای صعود، یکی از مقاصد مورد علاقه برای کوهنوردان حرفهای است.
اولین صعود موفق به شیشاپانگما در سال ۱۹۶۴ توسط یک تیم چینی انجام شد، که این امر بهعنوان یکی از دستاوردهای مهم کوهنوردی در تاریخ هیمالیا شناخته میشود. باوجود اینکه این قله از بسیاری از قلههای هشتهزار متری دیگر نظیر اورست و کی ۲ شهرت کمتری دارد، همچنان بهدلیل دسترسی نسبی آسانتر به آن، کوهنوردان زیادی را جذب خود میکند. گوساینتان، که در واقع نام دیگر شیشاپانگما است، در زبانهای مختلف برای این قله استفاده میشود. این نام بهویژه در مناطق تبت و هند به کار میرود. در نپال، بیشتر از نام شیشاپانگما استفاده میشود. یکی از ویژگیهای خاص شیشاپانگما این است که، برخلاف بسیاری از قلههای دیگر هیمالیا، صعود به آن بهطور معمول از سمت تبت امکانپذیر است. این ویژگی باعث شده تا این قله در مقایسه با برخی از قلههای مشابه در نپال، صعود آسانتری داشته باشد. اما در عین حال، دشواریهای خاص خود را دارد، از جمله ارتفاع بسیار بالا، سرمای شدید، و خطر بهمن و سنگهای سقوطی که باید به دقت مدیریت شوند.
۱۵. کوه گیاچونگ کانگ
گیاچونگ کانگ (Gyachung Kang) یکی از قلههای بلند رشتهکوه هیمالیا است که در مرز بین نپال و تبت واقع شده است. این قله با ارتفاع ۷،۹۵۲ متر از سطح دریا، پنجمین قله بلند نپال و شانزدهمین قله بلند جهان بهشمار میآید. این قله در منطقهای دورافتاده و دستنیافتنی قرار دارد که عبور از آن نیازمند تجربه و آمادگی فنی بالای کوهنوردان است. این کوه در نزدیکی قله معروف دیگری به نام لوتسه (Lhotse) قرار دارد و بهدلیل نزدیکی به قلههایی همچون اورست و لوتسه، بسیاری از کوهنوردانی که قصد صعود به این منطقه را دارند، این قله را یکی از اهداف خود قرار میدهند. این کوه بهویژه بهدلیل ارتفاع بالا، یخچالها، شیبهای شدید و خطرات بهمنی که در فصلهای مختلف بهوجود میآید، بهعنوان یکی از قلههای چالشبرانگیز در میان کوهنوردان شناخته میشود.
اولین صعود موفق به این قله در سال ۱۹۶۴ انجام شد. تیم کوهنوردان ژاپنی توانستند به قله رسیدند، اما صعود به این قله از آن زمان تا به حال همچنان بهدلیل شرایط آب و هوایی سخت و مسیرهای دشوار، نیازمند آمادگیهای ویژه است. در حالی که این قله بهاندازه قلههایی مانند اورست یا کی ۲ شهرت جهانی ندارد، برای بسیاری از کوهنوردان حرفهای که تجربه فتح قلههای بلند هیمالیا را دارند، یه هدف جدی به شمار میآید. یکی از ویژگیهای خاص این قله این است که علیرغم ارتفاع بالای آن، هنوز هم در مقایسه با برخی از قلههای دیگر در این منطقه کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما برای کسانی که میخواهند از چالشهای بزرگتری در هیمالیا عبور کنند، صعود به گیاچونگ کانگ میتواند تجربهای منحصر به فرد باشد.
پرسشهای متداول

{{totalCount}} دیدگاه