داستان پشت نقاشی دختری با گوشواره مروارید چیست؟
- رضا رجب پور
- 1399/3/7
- 0 دیدگاه
نقاشی دختری با گوشوارهی مروارید یکی از بحثبرانگیزترین نقاشیهای یوهانس ورمیر محسوب میشود. تاریخنگاران و منتقدان هنری هر یک نظری متفاوت نسبت به این اثر دارند.
شایعات پیرامون نقاشی یوهانس ورمیر با نام «دختری با گوشوارهی مروارید» از زمان کشف آن از اواخر قرن نوزدهم تا به امروز وجود داشته است. بهعلاوه، این نقاشی منحصربهفرد همچنان جرقهای برای شعلهور شدن بحثها و حدس و گمانها است.
این مقاله به بررسی نقاشی دختری با گوشوارهی مروارید پرداخته و داستان پشت این اثر معروف را روایت میکند.
اگرچه ورمیر در قرن هفدهم میلادی در زمرهی موفقترین هنرمندان شاغل در دلفتِ هلند بود، اما او پس از مرگش در سال ۱۶۷۵ بهکلی فراموش شد. تأثیر ورمیر حتی در دوران حیات وی عمدتاً محدود به دلفت میشد و او در این شهر بهعنوان یک نقاش و یک فروشندهی آثار هنری، زندگی معقولی داشت. از این گذشته، نام ورمیر بهندرت در اسناد تاریخی آمده و کمتر به حرفه و زندگی شخصی وی اشاره شده است.
اطلاعات اندکی در مورد تابلوی دختری با گوشوارهی مروارید وجود دارد، زیرا هیچکسی به فکر ثبت تلاشهای ورمیر در آن زمان نبود. بااینحال، تاریخنگاران هنری به چندین حقیقت مهم در مورد این نقاشی و ترکیب و مواد بهکاررفته در آن دست یافتهاند.
تحقیقات اخیر نشان میدهد که فضای تاریک و اندوهناک در پشت سر دخترِ تابلوی ورمیر اساساً به رنگ سبز تیره است. بسیاری دیگر از هنرمندان معاصر از این تکنیکهای مشابه بهمنظور تأکید بیشتر بر رنگهای متضاد و تاریک یا تصاویر مرکزی شارپ استفاده میکردند و به نظر میرسد که ورمیر این تکنیک چارچوببندی را با اضافه کردن یک جلوهی نیلیرنگ به پسزمینهی نقاشی بهبود بخشیده است؛ تکنیکی که به اثر عمق میدهد.
مطالب مرتبط
بهترین ایرلاین های دنیا در سال ۲۰۲۴ کدامند؟ جعبه سیاه هواپیما، شاهد خاموش و رازگشای حوادث هوایی ترمینال های فرودگاه مهرآباد، صفر تا صد امکانات و پروازهابد نیست به این موضوع اشاره کنیم که این اثر در بیشتر طول حیات خود با نام «دختری با سربند» یا صرفاً «دختر جوان» شناخته شده و تنها در قرن گذشته چنین نامی به خود دیده است. ورمیر نیز بهمانند اکثر هنرمندان عصر خود، از کشیدن شخصیتهایی با پوشش شرقی لذت میبرد. دلیل این علاقه، بیگانگی و مرموز بودن چنین شخصیتهایی بود که به جوامع غیراروپایی منتسب میشد.
ازآنجاییکه مدل این اثر سربندی به سر دارد، بسیاری از تاریخنگاران هنری معتقدند که نقاشی ورمیر بههیچوجه نباید در دستهی پرترهها جای بگیرد؛ زیرا این سبک از نقاشی در حال بزرگ جلوه دادن جایگاه اجتماعی شخصیت نقاشی از طریق نمایش اجزای مرتبط با منطقهی نفوذ آن است.
از طرفی دیگر، اکثر فرهیختگان معتقدند که اثر «دختری با گوشوارهی مروارید» به ژانری از نقاشی تعلق دارد که ترونی (Tronie) نامیده میشود. این سبک، از کشورهای فقیر در زمان ورمیر نشات میگیرد. این نوع از کار هنری بهجای توجه به افراد واقعی، اغلب کاراکترها یا مدلهایی خیالی را به تصویر میکشد و معمولاً حول مدلهایی با پوششهای خیالی با ژستهایی اغراقآمیز تمرکز دارد.
درحالیکه تشخیص هویت مدل ورمیر، به دلیل فقدان شواهد و مدارک، غیرممکن است، او ممکن است از یکی از ۷ دختر خود برای نشستن در مقابل بوم وی درخواست کرده باشد. نقاشی دختری با گوشوارهی مروارید از سال ۱۹۰۲ تاکنون در کلکسیون موریتشو (Mauritshuis) در شهر لاهه نگهداری میشود و همچنان در بخش نمایشهای دائمی موزه قرار دارد.
{{totalCount}} دیدگاه