به تماشای شاهکارهای سینمای آلمان بنشینید

سینمای آلمان عموما تحت تاثیر جراحت‌ها و تاریخ پرفرازونشیب این سرزمین، به موضوعات عمیقی چون روابط انسانی در خلال جنگ، ایثار، عشق و هیولای خفته‌ی فاشیسم می‌پردازد و ذهن‌ها را به چالش می‌کشد.

فیلم‌های آلمانی‌زبان یکی از پیچیده‌ترین آثار دنیا محسوب می‌شوند و به‌ویژه از سال 2000 تاکنون توانسته‌اند بیشترین تعداد اسکار فیلم‌های خارجی را نسبت به سایر زبان‌ها کسب کنند.

به همین دلیل فهرستی از بهترین فیلم‌های برتر آلمان را معرفی خواهیم کرد که اکثر آن‌ها نامزد جایزه اسکار شده‌اند و بیننده را عمیقاً تحت تاثیر قرار خواهند داد.

حتی اگر به فیلم‌های برنده‌ی جوایز یا مورد تحسین منتقدان علاقه‌ی چندانی ندارید، در میان این فهرست فیلم‌های متفاوتی خواهید یافت که توجه شما را جلب خواهند کرد.

پیش از سفر با تور آلمان ایوار، بهترین فیلم‌های این سرزمین زیبا و تاریخی را حتما ببینید.

کشتی، محصول ۱۹۸۱

اجازه بدهید فهرست بهترین فیلم‌های آلمانی را با یک فیلم اصیل کلاسیک آلمانی آغاز کنیم. فیلم کِشتی که به فارسی، زیردریایی هم ترجمه شده، توسط ولفگانگ پترسون ساخته شده است.

این حماسه‌ی جنگی که هنوز هم امروزی به نظر می‌رسد، داستان یک زیردریایی یوبوت آلمانی را در خلال جنگ جهانی دوم روایت می‌کند که روی آب‌های اقیانوس اطلس شناور است.

گفته می‌شود برای فیلم‌برداری از نمای خارجی و نمای داخلی زیردریایی، دو مدل یوبوت در اندازه‌ی واقعی ساخته شده‌ و همین امر، این فیلم را به یکی از پرهزینه‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای آلمان تبدیل کرده است.

از آنجایی‌که بازیگران مجبور بودند برای ساخت این فیلم، در داخل یک زیردریایی شبه واقعی بازی کنند، صورت‌های رنگ‌پریده و ریش‌های به‌شدت خشن آن‌‌ها به ارزش هنری این اثر سینمایی افزوده است.

پیشنهاد می‌کنیم سکانس آغازین فیلم که یک کلوپ شبانه‌ی فرانسوی را نشان می‌دهد، از دست ندهید؛ صحنه‌هایی که حتی مهیج‌ترین و شلوغ‌ترین مهمانی‌ها هم در مقابل آن آرام و موقر جلوه می‌کنند.

سقوط، محصول ۲۰۰۴

فیلم سقوط نامزد جایزه اسکار شده و در خارج از مرزهای آلمان نیز شهرت زیادی دارد. یکی از نقاط قوت فیلم، بازی برونو گانتس در نقش هیتلر است که به طرز وحشتناکی باورپذیر به‌نظر می‌رسد.

اگر حرف ما را قبول ندارید؛ بهتر است نقل‌قول ایان کرشاو، مورخ مشهور و زندگینامه‌نویس هیتلر، را بخوانید که گفته است: «بین تمام فیلم‌هایی که برای پیشوای آلمان ساخته‌اند، این تنها فیلمی بود که مرا تحت تاثیر قرار داد.»

جالب است بدانید سکانسی از این فیلم که یکی از سخنرانی‌های خشم‌آلود هیتلر را نشان می‌دهد، در یوتیوب محبوبیت فراوانی پیدا کرده و بارها با زیرنویس‌های مختلف بارگذاری شده است.

این ویدیوها جالب بودند یا مضحک، قطعاً عده‌ای را به دردسر انداختند. یکی از این افراد، تام هریس نماینده‌ی پارلمان اسکاتلند بود که به خاطر ویدیوی هجوآمیزی که نخست‌وزیر اسکاتلند را با هیتلر مقایسه می‌کرد، مجبور به استعفا شد.

جاعلان، محصول ۲۰۰۷

اگرچه جاعلان به کارگردانی اشتفان روزویتسکی درواقع یک فیلم اتریشی به شمار می‌رود، اما به این دلیل که در آلمان ساخته شده و زبان آن هم آلمانی است، در این فهرست قرار دارد.

فیلم جاعلان با داستان جذاب، اما کمتر شناخته‌شده‌ی خود توانست اسکار بهترین فیلم خارجی را در سال ۲۰۰۸ از آن خود کند.

داستان فیلم درباره‌ی یک عملیات جنگی نازی به نام برنهارد است؛ عملیاتی که طی آن آلمان‌ها قصد داشتند با جعل پوند بریتانیایی، تورم بی‌سابقه‌ای را در انگلیس ایجاد کنند و اقتصاد این کشور را به ورطه‌ی نابودی بکشانند.

فیلم که بر اساس خاطراتی واقعی ساخته شده، سرگذشت یک جاعل یهودی به نام سالی سوروویچ را دنبال می‌کند که بالاجبار رهبری عملیات برنهارد را در اردوگاه زاکسن هاوزن به دست گرفته است.

ناکجاآبادی در آفریقا، محصول ۲۰۰۲

این فیلم کلاسیک زیبا یکی دیگر از برندگان اسکار به‌شمار می‌رود و اکثر سکانس‌های آن در کشور دورافتاده‌ی کنیا فیلم‌برداری شده‌اند. یکی از نقاط قوت فیلم که جذابیت آن را دوچندان کرده، استفاده‌ی ترکیبی از زبان‌های آلمانی، انگلیسی و سواحلی است.

فیلم ناکجاآبادی در آفریقا ساخته‌ی کارولین لینک، داستان یک خانواده‌ی پناهنده‌ی یهودی را بازگو می‌کند که قبل از شروع جنگ جهانی دوم، به روستایی کوچک در مرکز کنیا مهاجرت می‌کنند. این فیلم حول روابط اعضای خانواده با بومی‌ها می‌چرخد و حتماً نظر شما را جلب خواهد کرد.

خداحافظ لنین، محصول ۲۰۰۳

وقتی به آلمان شرقی و پایتخت آن فکر می‌کنید، تنها چیزی که به ذهنتان خطور نمی‌کند، کمدی است اما این فیلم در قالب طنز، نگاهی به تحولات جامعه‌ی آلمان می‌اندازد.

این اثر تراژدی-کمدی سرگذشت پسر جوانی به نام الکس از اهالی برلین شرقی را روایت می‌کند. تلاش او برای پنهان نگه‌داشتن فروپاشی دیوار برلین و پایان حکومت کمونیستی از مادر بیمارش که یک سوسیالیست دوآتشه است، جان‌مایه‌ی فیلم را شکل می‌دهد.

درحالی‌که نشانه‌های نظام سرمایه‌داری از گوشه و کنار سر برمی‌آورند، فیلم به نوستالژی‌های آلمان شرقی می‌پردازد.

خداحافظ لنین یکی از شاهکارهای تاریخ سینمای آلمان است که در عین اینکه لبخند را به لب‌های شما خواهد آورد، احساسات شما را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.

زندگی دیگران، محصول ۲۰۰۶

زندگی دیگران احتمالاً یکی از بهترین فیلم‌های آلمانی است که حضور دهشتناک اشتازی، پلیس مخفی آلمان شرقی، را در دهه‌ی ۱۹۸۰ به تصویر می‌کشد. فیلمی که وقتی به تماشای آن می‌نشینید، چشم از آن بر نخواهید داشت.

گِرد ویسلر، بازجوی اشتازی، مامور می‌شود تا علیه نمایشنامه‌نویس برلینی جاسوسی کند، اما رفته‌رفته حس ناخوشایندی از انجام این کار به او دست می‌دهد.

نکته جالب اینکه اولریش موئه، بازیگر اصلی فیلم که ستاره‌ی تئاتر آلمان شرقی بود، بعدها کشف کرد که توسط چهار همکار سابقش تحت نظر بوده و همسر قبلی او نیز به‌عنوان خبرچین با پلیس همکاری می‌کرده است.

پاسخ او به این سوال که چطور برای چنین نقشی آماده شدی، ساده و کوتاه بود: «به یاد آوردم.»

باربارا، محصول ۲۰۱۲

برای علاقه‌مندان به فیلم‌های هنری با ریتم آهسته، فیلم باربارا به کارگردانی کریستین پتسولد را پیشنهاد می‌کنیم. اگرچه داستان بیشتر فیلم‌های جنگ سرد آلمانی در برلین اتفاق می‌افتند، اما این فیلم به زندگی مردم در روستاهای آلمان شرقی می‌پردازد.

باربارا داستان پزشکی است که به خاطر درخواست مهاجرت به آلمان غربی مجازات شده و به بیمارستانی در روستایی دورافتاده تبعید شده است. در این فیلم خبری از انفجار و شلیک اسلحه وجود ندارد، بلکه شاهد قصه‌ای پراحساس خواهید بود که شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

گروه بادر-ماینهوف، محصول ۲۰۰۸

برای جوانانی که هیچ خاطره‌ای از دوران جنگ سرد ندارند، آلمان غربی در مقایسه با نیمه‌ی شرقی خود، به‌عنوان نماد رفاه و آرامش به‌تصویر کشیده شده است، اما این فیلم خلاف این ادعا را ثابت می‌کند.

فیلم گروه بادر-ماینهوف، یکی دیگر از شاهکارهای سینمای آلمان، روایتگر رشد جریان‌های تندرو در نیمه‌ی غربی است.

قصه‌ی فیلم حول شکل‌گیری گروه چپ افراطی بادر-ماینهوف می‌چرخد؛ گروهی که توسط دولت آلمان به‌عنوان سازمان تروریستی شناخته شد.

تماشای این فیلم زیبا که شما را با تفکرات گروه افراطی بادر-ماینهوف آشنا می‌کند، از دست ندهید.

موج، محصول ۲۰۰۸

فیلم مهیج موج از داستان واقعیِ یک معلم دبیرستان در کالیفرنیا الهام گرفته است. این معلم با طراحی آزمایشی قصد دارد تا ایدئولوژی نازیسم را به دانش آموزان خود تعلیم دهد.

سوژه‌ی فیلم مشابه آزمایشی است که در سال ۱۹۷۱ در زندان استنفورد انجام گرفت. آزمایش استنفورد در فیلم آلمانی دیگری به نام آزمایش به‌تصویر کشیده شد.

فیلم موج، دنباله‌روی‌های کورکورانه‌ی توده‌ی مردم و به‌نوعی حرکت‌های دسته‌جمعی ناآگاهانه را به‌نمایش می‌گذارد و این سوال را مطرح می‌کند که آیا فاشیسم هنوز هم می‌تواند در دنیای کنونی اتفاق بیفتد؟

اگر اطمینان دارید که فاشیسم دیگر نمی‌تواند در عصر امروز جان بگیرد، این شاهکار سینمای آلمان را دنبال کنید، شاید دیدگاه‌تان تغییر کرد.

نسل جنگ، محصول ۲۰۱۳

آخرین فیلم درواقع یک مجموعه‌ی کوتاه تلویزیونی است که در سه قسمت ۹۰ دقیقه‌ای پخش شد. داستان این فیلم به سرگذشت متفاوت پنج دوست جوان آلمانی در بین سال‌های ۱۹۴۱ و ۱۹۴۵ می‌پردازد.

بسیاری این مجموعه تلویزیونی را با سریال جوخه‌ی برادران مقایسه کرده‌اند، با این تفاوت که صحنه‌های اکشن فیلم ذهن شما را بیشتر به چالش می‌کشند.

نسل جنگ، از جمله فیلم‌هایی بود که نقد‌های زیادی دریافت کرد. منتقدان این سریال به دو دسته تقسیم می‌شوند.

گروهی از منتقدان بر این باورند که فیلم، بحث‌هایی درباره گذشته را مطرح می‌کند که منحصر به خانواده‌های آلمانی می‌شود و عده‌ای دیگر عقیده دارند که این مجموعه بسیاری از موضوعات مهم دوران جنگ را نادیده گرفته است.