بتهوون؛ نابغه موسیقی و آهنگساز بنام آلمانی

طناز قربانی
  • طناز قربانی
  • 1399/8/7
  • 0 دیدگاه
{{selectedRate}}

لودویگ فان (ون) بتهوون، معروف‌ترین آهنگساز آلمان است. عده‌ی زیادی از مردم این هنرمند را با قطعه‌ی کلاسیکِ «سمفونی شماره‌ ۵» می‌شناسند. بتهوون برخی از بهترین آثار خود را در دوران ناشنوایی‌اش ساخته است.

بنر تورهای نوروزی

لودویگ فان بتهوونِ آهنگساز و نوازنده‌ی پیانو، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نوابغ موسیقی جهان شناخته می‌شود. آثار نوآورانه‌ی وی ترکیبی از سازها و آوازهای مختلف، در قالب سونات، سمفونی، کنسرتو و کوارتِت را دربرمی‌گیرد. بتهوون شخصیتی برجسته و حیاتی در هنر موسیقی بود که توانست عصر کلاسیک و رمانتیک موسیقی را به یکدیگر پیوند دهد. بتهوون با وجود اینکه سال‌های آخر زندگی‌اش کاملا ناشنوا شده بود، اما برخی از بهترین آثار خود را در همان دوران ساخت.

زندیگنامه بتهوون

سال‌های ابتدایی زندگی و تحصیلات بتهوون

بتهوون در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۷۷۰ در شهر بُن واقع در الکتور کلن (Electorate of Cologne)، یکی از بخش‌های شاهزاده‌نشین امپراطوری مقدس روم، متولد شد. تاریخ دقیق تولد بتهوون هنوز به طور قطع مشخص نیست اما با توجه به اسناد ثبت‌شده وی در تاریخ ۱۷ دسامبر ۱۷۷۰ غسل تعمید داده شد. از آنجایی‌که مطابق قانون، نوزادان باید ۲۴ ساعت پس از تولد غسل داده شوند، به احتمال قوی تاریخ تولد بتهوون ۱۶ دسامبر بوده است. جالب است بدانید که بتهوون همیشه معتقد بود، دو سال پس از این تاریخ و در سال ۱۷۷۲ متولد شده است. حتی زمانی‌که مدارک رسمی تولد را به او نشان دادند، همچنان روی این تاریخ پافشاری می‌کرد.

بتهوون دو برادر کوچک‌تر به نام‌های کاسپار و یوهان داشت. مادرش ماریا ماگدانِلا فان بتهوون زنی لاغراندام، باوقار و بسیار خوش‌اخلاق بود. پدرش نیز خواننده‌ی دربار بود و بیشتر به دلیل دائم‌الخمر بودنش شهرت داشت تا استعداد موسیقی‌اش. وی موسیقی را با اجبار به بتهوون آموزش می‌داد. طبقه گفته‌ی همسایه‌ها، این پسر کوچک هنگام نواختن ساز گریه می‌کرد و مجبور بود برای رسیدن به کلاویه‌ها روی چهارپایه بایستد و پدرش با هر اشتباه او را کتک می‌زد.

بتهوون که بود؟

پدر بتهوون با امید اینکه پسر خردسالش روزی مانند ولفگانگ موتزارت (موتسارت) به یکی از اعجوبه‌های موسیقی تبدیل شود، در تاریخ ۲۶ مارس ۱۷۷۸ اولین رسیتال عمومی را برای او ترتیب داد. علی‌رغم این‌که بتهوون در آن زمان ۷ سال داشت، با عنوان «پسر کوچک ۶ ساله» معرفی شد. موتزارت درست در همین سن و سال بود که برای ملکه ماریا ترزا شروع به نواختن کرد. بتهوون، رسیتال را به زیبایی اجرا کرد اما این اجرا بازتابی در رسانه‌ها نداشت.

این موزیسین کوچک، دوران راهنمایی خود را در مدرسه‌ی لاتینی به نام تیروسینیوم (Tirocinium) گذراند؛ جایی که به گفته‌ی یکی از همکلاسی‌هایش هیچ نشانی از نبوغی که بعدها در او دیده شد، وجود نداشت. بتهوون در تمام دوران زندگی خود با مباحث ریاضی و املا مشکل داشت. او یک دانش‌آموز متوسط بود. برخی از زندگی‌نامه نویسان احتمال می‌دهند وی از دیسلپسیا (خوانش پریشی) رنج می‌برده است. بتهوون خود را این‌گونه توصیف می‌کرد: «موسیقی راحت‌تر از کلمات به ذهن من می‌آید.»

بتهوون در سال ۱۷۸۱ و در سن ۱۰ سالگی ترک تحصیل کرد تا موسیقی را به‌صورت تمام وقت نزد کریستین گوتلوب نیفه بیاموزد. وی در سن ۱۲ سالگی اولین قطعه‌ی هنری خود را منتشر کرد. پدر بتهوون با تشدید شدن اعتیادش به الکل در سال ۱۷۸۴ دیگر قادر به تامین مخارج خانواده نبود. در آن زمان بود که بتهوون به‌طور رسمی درخواست عضویت در گروه موسیقی دربار را کرد. علی‌رغم جوانی با درخواست او موافقت شد و این موزیسین جوان با حقوق سالانه‌ی ۱۵۰ فلورین در دربار استخدام شد.

آثار لودویگ بتهوون

بتهوون و حرفه آهنگسازی

زمانی‌که امپراطور جوزف دوم در سال ۱۷۹۰ از دنیا رفت، افتخار ساخت یک قطعه‌ی موسیقی به یاد امپراطور از آنِ بتهوون ۱۹ ساله شد. اما به دلایل نامعلوم قطعه‌ی بتهوون هرگز اجرا نشد. برخی معتقدند این موزیسین جوان برای این کار بزرگ توانایی کافی نداشته است. نزدیک به یک قرن بعد یوهانس برامس قطعه‌ی «سرودی برای مرگ امپراطور جوزف دوم» را یک قطعه‌ی زیبا و اصیل نامید. این قطعه امروزه یکی از شاهکارهای بتهوون شناخته می‌شود.

بتهوون حامیان زیادی در میان اشراف‌زادگان وین داشت. آن‌ها برای این موزیسین جوان محل اقامت و بودجه کافی فراهم می‌کردند. به این ترتیب بود که بتهوون در سال ۱۷۹۴ ارتباط خود را به‌طور کامل با الکتورِ کلن قطع و در تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۷۵ نخستین اجرای خود را در وین برگزار کرد.

آثار بتهوون

در اولین بهار قرن جدید به تاریخ ۲ آوریل ۱۸۰۰، بتهوون «سمفونی شماره ۱» خود را در دو ماژور، در سالن تئاتر سلطنتی وین اجرا کرد. البته او از این قطعه متنفر بود و بعدها در این باره گفته است: «من در آن روزها نمی‌دانستم چگونه باید آهنگسازی کنم.» اما همین قطعه‌ی باشکوه بود که او را به یکی از برجسته‌ترین آهنگسازهای اروپا تبدیل کرد.

از دیدار بتهوون و موتزارت تنها شواهدی غیرقطعی و گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد. بنابراین نمی‌توان به‌طور قطع گفت بتهوون نزد موتزارت آموزش دیده است. در سال ۱۷۸۷، بتهوون به قصد پیشرفت در زمینه‌ی موسیقی از سوی دربار به وین، پایتخت فرهنگ و موسیقی، فرستاده شد. وی امیدوار بود در آن‌جا بتواند نزد موتزارت تحصیل کند. پس از گذشت چند هفته در وین، بتهوون متوجه شد مادرش بیمار است و خیلی زود به خانه‌اش در بن بازگشت. وی در همان شهر ماند و شهرتش را به‌عنوان جوان‌ترین موزیسین دربار حفظ کرد.

بتهوون و موتزارت

در سال ۱۷۹۲، پس از آن‌که نیروهای انقلابی فرانسه به سمت راینلند و الکتور کلن پیش‌ رفتند، بتهوون تصمیم گرفت بار دیگر شهرش را به مقصد وین ترک کند. موتزارت یک سال قبل از دنیا رفته بود و جوزف هایدن اکنون بزرگ‌ترین آهنگسازِ در قید حیات بود. هایدن در آن زمان در وین زندگی می‌کرد و بتهوون جوان قصد داشت نزد او موسیقی را ادامه دهد.

بتهوون در دورانی که در وین به سر می‌برد، خود را وقف مطالعه‌ی موسیقی نزد برجسته‌ترین موسیقی‌دانان عصر خود کرد. او هنوز در مقام یک آهنگساز شناخته نمی‌شد، اما خیلی زود به‌عنوان نوازنده‌ی پیانویی شهرت یافته بود که در بداهه‌نوازی مهارت زیادی داشت. روزها می‌گذشت و بتهوون با ساختن قطعات مختلف نشان می‌داد به بلوغ موسیقیایی خود رسیده است.

بتهوون در سال ۱۸۰۱ «آفریدگان پرومتئوس» را ساخت؛ یک باله‌ی محبوب که در سالن تئاتر دربار سلطنتی ۲۷ اجرا داشت. در همان زمان بود که بتهوون متوجه شد در حال از دست دادن شنوایی خود است.

اجرای پرومتئوس بتهوون

زندگی شخصی و خصوصیات اخلاقی

بتهوون به دلایل مختلفی ازجمله کمرویی و ظاهری نه‌چندان خوب هرگز ازدواج نکرد و بچه‌دار نشد. اما او عاشق زنی متاهل به نام آنتونی برِنتانو بود. وی در جولای ۱۸۱۲ نامه‌ای عاشقانه و بلند برای آنتونی نوشت. در بخشی از نامه او را عشق جاویدان خود خطاب کرد و نوشت: «قلب من مملو از کلماتی است که می‌خواهم به تو بگویم. گاهی حس می‌کنم این سخنان هیچ فایده‌ای ندارد. خوشحال باش و تنها عشق من و همه چیز من باقی بمان؛ همان‌طور که من برای تو این‌گونه هستم.»

مرگ کاسپار، برادر بتهوون در سال ۱۸۱۵، یکی از سخت‌ترین دوران زندگی او را رقم زد. او با جوانا، همسر برادرش، بر سر حضانت برادرزاده‌اش، کارل فان بتهوون، اختلاف‌های زیادی داشت. این کشمکش‌ها ۷ سال طول کشید و در نهایت بتهوون موفق شد حضانت کارل را بگیرد.

بتهوون علی‌رغم ساخت قطعات بسیار زیبای موسیقی همیشه در دوران زندگی خود تنها بود. حواس‌پرتی، حریص، شکاک و بی حوصله بودن از ویژگی‌های شخصیتی او به‌شمار می‌رفت. به دلیل همین خصوصیات اخلاقی بود که برادرانش، ناشران، خدمتکاران و شاگردان بتهوون اغلب با او دشمنی داشتند. او یک بار تلاش کرد صندلی را به سر شاهزاده لیچنوفسکی، یکی از دوستان نزدیک و از وفادارترین حامیانش، بکوبد. یک بار دیگر هم در بیرون از کاخ شاهزاده لوبوکوویتز ایستاد و فریاد زد: «لوبکوویتز یک الاغ است.»

ویژگی های شخصیتی بتهوون

ناشنوایی بتهوون

بتهوون همزمان با ساخت برخی آثار جاودانه‌اش با یک حقیقت تلخ و تکان‌دهنده روبه‌رو شد. حقیقتی که به سختی می‌توانست پنهان کند؛ از دست دادن شنوایی. وی در سال ۱۸۰۱ در نامه‌ای غم‌انگیز به یکی از دوستانش به نام فرانتز وگِلِر نوشت: «اعتراف می‌کنم که زندگی بدی را سپری می‌کنم. دو سال است که در هیچ رویداد اجتماعی شرکت نکرده‌ام، زیرا نمی‌توانم به مردم بگویم که ناشنوا شده‌ام. اگر حرفه‌ی دیگری داشتم شاید می‌توانستم با این ضعف کنار بیایم؛ اما در حرفه‌ی من ناشنوایی یک ضعف بزرگ است.»

آثار بتهوون

این نابغه‌ی موسیقی در سال‌های ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۲ یک اپرا، شش سمفونی، ۴ کنسرتوی سولو، ۵ کوارتت زهی، ۶ سونات شش زهی، ۷ سونات پیانو، ۵ واریاسیون پیانو، ۴ اوورتور، ۴ تریو (سه‌نوازی)، ۲ شش‌نوازی و ۷۲ آهنگ ساخت.

از معروف‌ترین آثار بتهوون می‌توان به «مون‌لایت سوناتا»، «سمفونی‌های شماره‌ی ۳ تا ۸»، «سونات ویولنِ کروتزِر» و «اپرای فیدِلیو» اشاره کرد. می‌توان گفت این دوره از زندگی بتهوون را با هیچ آهنگساز دیگری در تاریخ نمی‌توان مقایسه کرد.

اجرای سمفونی شماره ۹ بتهوون

در سال ۱۸۰۴، دو هفته پس از این‌که ناپلئون بناپارت خود را امپراطور فرانسه نامید، بتهوون «سمفونی شماره ۳» را به افتخار او ساخت. بتهوون هم مانند بقیه‌ی مردم اروپا با ترس و وحشت شاهد این حوادث بود. اما مردی مانند ناپلئون را که تنها یک‌سال از او بزرگتر بود، با توانایی‌های به ظاهر فوق بشری‌اش، تحسین می‌کرد. وی بعدها که نظرش درباره ناپلئون تغییر کرده و از او ناامید شده بود، نام سمفونی را به «ارویکا» تغییر داد. این سمفونی تا به امروز از برترین آثار بتهوون به‌شمار می‌رود و کاملا با آنچه مردم تا آن زمان شنیده بودند، تفاوت داشت. هفته‌ها طول کشید تا نوازنده‌ها نواختن این سمفونی را یاد بگیرند.

یکی دیگر از معروف‌ترین آثار بتهوون در میان مخاطبان مدرن «سمفونی شماره ۵» است. این اثر به دلیل ۴ نت ابتدایی‌اش شهرت دارد. بتهوون ساخت این قطعه را در سال ۱۸۰۴ آغاز کرد، اما به دلیل وجود پروژه‌های دیگر، ساخت آن بارها به تعویق افتاد و در نهایت همزمان با «سمفونی شماره ۶» در وین منتشر شد.

در سال ۱۸۱۰ بتهوون قطعه‌ی «Fur Elise» به معنای «برای الیز» را ساخت. البته این قطعه تا ۴۰ سال پس از مرگ این موسیقی‌دان آلمانی منتشر نشد. در سال ۱۸۷۶ قطعه‌ی برای الیز توسط یک محقق موسیقی آلمانی کشف شد. البته نسخه‌ی خطی و اصلی بتهوون هیچ‌گاه پیدا نشد. برخی از محققین معتقدند، بتهوون این قطعه را یه یکی از دوستانش که شاگرد و همکارش هم بود تقدیم کرد؛ ترِزه مالفاتی، زنی که هنگام ساخت این آهنگ از او خواستگاری کرده بود. برخی دیگر معتقدند وی این آهنگ را برای الیزابت راکِل، یکی از دوستانش، ساخته بود.

برای الیز - بتهوون

«سمفونی شماره ۹» بتهوون در سال ۱۸۱۳ در وین و به نفع سربازانی منتشر شد که جان خود را در نبرد هانائو از دست داده بودند. وی ساخت این اثر پر انرژی و امیدبخش را در سال ۱۸۱۱ آغاز کرد. بتهوون این قطعه را که یکی از محبوبترین آثارش است، برترین سمفونی خود می‌نامید. گفتنی است، این سمفونی اولین سمفونی با گروه کر در تاریخ موسیقی جهان به‌شمار می‌رود.

میسا سولِمنیس که در سال ۱۸۲۴ ساخته شد، یکی از برترین مَس‌های بتهوون به‌شمار می‌رود. این اثر کمتر از ۹۰ دقیقه و شامل گروه کر، ارکستر و ۴ تک‌نواز است. سمفونی شماره ۹ به نام سرود شادی، نهمین و آخرین سمفونی بتهوون بود که در سال ۱۸۲۴ تکمیل شد. این قطعه تا به امروز یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای این آهنگساز آلمانی محسوب می‌شود. ۴ وکالیست سولو و گروه کُر در انتهای این قطعه شعر «سرود شادی»، اثر فردریک شیلر، را می‌خوانند. می‌توان گفت سمفونی شماره ۹ معروف‌ترین قطعه‌ی موسیقی در تاریخ است.

کوراتت زهی شماره ۱۴ بتهوون در سال ۱۸۲۶ به پایان رسید. این قطعه ۴۰ دقیقه و شامل ۴ موومانِ بدون توقف است و یکی از کوارتت‌های مورد علاقه‌ی بتهوون و همچنین از جمله سخت‌ترین آثار این هنرمند آلمانی شناخته می‌شود.

سمفونی شماره ۹

سال‌های پایانی زندگی و مرگ بتهوون

بتهوون در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ در سن ۵۶ سالگی به دلیل سیروز کبدی از دنیا رفت. کالبدشکافی علت ناشنوایی بتهوون را به بیماری‌های قلبی-عروقی مرتبط دانست. یک نظریه هم وجود دارد که علت ناشنوایی بتهوون را بیماری تیفوس می‌داند که در تابستان ۱۷۹۶ به آن مبتلا شده بود. دانشمندان با بررسی جمجمه‌ی وی متوجه مقادیر زیادی سرب شدند و یکی از علت‌های مرگ را مسمومیت تشخیص دادند. اما این نظریه بعد از مدتی فاقد اعتبار خوانده شد.

سال های پایانی بتهوون

حقایقی جالب درباره بتهوون

  • در مراسم تدفین بتهوون هزاران نفر از دوستداران او شرکت کردند. روی سنگ یادبود او تنها کلمه‌ی بتهوون حک شده است.
  • بتهوون هرگز شغل روزانه‌ی خود را رها نکرد. وی علی‌رغم شهرت زیادش همیشه مجبور بود سخت کار کند و از طریق آموزش پیانو، گرفتن سفارش کار از ثروتمندان وین و انتشار آثارش مخارج زندگی‌اش را تامین کند.
  • بتهوون از آموزش پیانو متنفر بود. گفته می‌شود او برای هنرجویان بسیار بااستعداد و خانم‌های زیبا صرف‌نظر از استعدادی که داشتند، استثنا قائل می‌شد.
  • بتهوون در تمام دوران زندگی خود از مریضی‌های مختلف رنج می‌برد. در آن دوران علم پزشکی پیشرفت چندانی نکرده بود. ناشنوایی، کولیت، رماتیسم، حصبه، اختلالات پوستی، انواع عفونت‌ها، آماس چشم، هپاتیت مزمن و سیروز کبدی ازجمله بیماری‌هایی هستند که این هنرمند آلمانی در طول زندگی خود با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کرد.
  • برخی از زنان بتهوون را به خاطر نبوغش تحسین می‌کردند و برخی او را تنفرآور می‌دانستند. حتی یک بار زنی او را زشت و نیمه دیوانه خواند.
  • اجراهای بتهوون به دلیل بداهه‌نوازی‌هایش شهرت داشت. یوهان باپتیست کرامِر به شاگردانش گفته بود اگر بداهه‌نوازی بتهوون را نشنیده‌اند، هرگز بداهه‌نوازی به گوششان نخورده است.
  • بتهوون در اولین سفرش به وین در سن ۱۷ سالگی برای موتزارت اجرا کرد. هیچ‌کس نمی‌داند این رسیتال چگونه پیش رفت اما موتزارت از اتاق بیرون آمد و گفت: «حواس‌تان به این پسر باشد؛ او روزی آثاری ماندگار برای جهان خلق خواهد کرد.»
  • بتهوون هرگز با ریاضی میانه‌ی خوبی نداشت و این مباحث را یاد نگرفت. اگر از او می‌خواستند عدد ۵۲ را در ۶ ضرب کند، او عدد ۶۰ را ۵۲ بار می‌نوشت و آن‌ها را با هم جمع می‌کرد.

سوالات متداول درباره لودویگ بتهوون

بتهوون به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین آهنگسازان تاریخ شناخته می‌شود. معروف‌ترین آثار او شامل سمفونی شماره ۵ در دو مینور، سمفونی شماره ۷ در سل ماژور و سمفونی شماره ۹ در رِ مینور هستند.

سمفونی شماره ۹ حقیقتا شاهکار بتهوون است که انقلابی در موسیقی جهان ایجاد کرد. آهنگساز این اثر به شکل خلاقانه‌ای گروه کر را برای خواندن سرود شادی شیلر، به موومان (قطعه) پایانی این سمفونی اضافه کرد.

بتهوون به‌طور مادرزاد ناشنوا نبود اما به تدریج شنوایی خود را از دست داد. او قبل از دهه‌ی ۱۸۰۰ میلادی علائمی مانند وزوز گوش احساس می‌کرد. بعدها بتهوون آشکار کرد که نمی‌توانست از فواصل دور نت‌های بلند سازها و صدای خوانندگان را بشنود. وی در سال‌های ۱۸۱۹ به طور کامل شنوایی خود را از دست داد، اما تا پایان عمر به ساخت آهنگ ادامه داد. وی سمفونی شماره‌ی ۹ را در روزهایی که کاملا ناشنوا بود، ساخت. علت ناشنوایی بتهوون را به بیماری‌هایی که در دوران کودکی به آن‌ها مبتلا شده بود، نسبت می‌دهند.

این هنرمند آلمانی هرگز ازدواج نکرد. گفته می‌شود او عاشق زنی به نام الیزابت راکل بود و قطعه‌ی «برای الیز» را به او تقدیم کرد.

وی هرگز ثروت زیادی نداشت اما در فقر هم زندگی نکرد. او از طریق تدریس پیانو و آهنگسازی زندگی‌اش را می‌گذراند.

طناز قربانی طناز قربانی
{{selectedRate}}
زوریخ، لوگانو

تور سوئیس (زوریخ و لوگانو)

  • 8 روز
  • هتل 4 و 5 ستاره
  • ترکیش
قیمت از
69,900,000
2,190
پاریس

تور فرانسه (پاریس)

  • 8 روز
  • هتل 5 و 4 ستاره
  • ترکیش
قیمت از
49,900,000
1,890
مادرید، بارسلونا

تور اسپانیا (مادرید و بارسلونا)

  • 8 روز
  • هتل 4 و 5 ستاره
  • ترکیش
قیمت از
69,900,000
2,290

بنر بلیط هواپیما ایوار

{{totalCount}} دیدگاه

{{nameError}}
{{emailError}}
{{commentViewData.commentLength - commentMessage.length}} کاراکتر باقی مانده
{{commentMessageError}}
{{responseMessage.text}}