چارلز دیکنز؛ رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا
- طناز قربانی
- 1399/7/28
- 0 دیدگاه
چارلز دیکنز، نویسندهی معروف بریتانیایی است که او را با آثار کلاسیکی چون دوران مشقت، سرود کریسمس، دیوید کاپرفیلد و آرزوهای بزرگ میشناسیم.
چارلز دیکنز (Charles Dickens) رماننویس، روزنامهنگار، سردبیر، تصویرگر و تحلیلگر اجتماعی اهل بریتانیا بود. این نویسندهی بزرگ با آثار کلاسیکی چون الیور توئیست، سرود کریسمس، نیکلاس نیکِلبی، دیوید کاپرفیلد، داستان دو شهر و آرزوهای بزرگ در تاریخ ادبیات کلاسیک ماندگار شد.
دیکنز بهعنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نویسندههای قرن نوزدهم میلادی شناخته میشود. ارائهی یک تصویر واضح و آشکار از قشر ضعیف جامعه در دوران ویکتوریایی که منجر به تغییرات بزرگی در جامعه شد، از جمله موفقیتهای این نویسندهی بریتانیایی است.
سال های ابتدایی زندگی و تحصیلات چارلز دیکنز
چارلز جان هافمن دیکنز در ۷ فوریهی سال ۱۸۱۲ در پورتسموث (Portsmouth)، واقع در سواحل جنوبی انگلستان متولد شد. او دومین فرزند از ۸ فرزند خانواده بود. پدرش جان دیکنز (John Dickens) یک کارمند نیروی دریایی بود که رویای ثروتمند شدن را در ذهن خود میپروراند. مادرش الیزابت بارو (Elizabeth Barrow) آرزو داشت یک معلم و مدیر مدرسه شود.
خانوادهی دیکنز علیرغم تلاشهای زیادشان هرگز ثروتمند نشدند و همیشه در فقر زندگی کردند. آنها در سال ۱۸۱۶ به چاتهام (Chatham) در کنت (Kent) نقل مکان کردند؛ جایی که چارلز و خواهر و برادرانش میتوانستند در فضای باز حسابی گردش کنند و سری به قلعهی قدیمی در روچستر (Rochester) بزنند.
در سال ۱۸۲۲ خانوادهی دیکنز به کامدِن تاون (Camden Town)، محلهای فقیرنشین در لندن نقل مکان کردند. در آن سال اوضاع مالی خانواده به شدت بحرانی شده بود زیرا جان همیشه عادت داشت فراتر از توان مالی خانواده زندگی کند. همین موضوع باعث شد در سال ۱۸۲۴ جان به دلیل بدهی مالی به زندان بیفتد. در آن سال چارلز تنها ۱۲ سال داشت.
دیکنز پس از به زندان افتادن پدرش ترک تحصیل کرد و در کارخانهای در کنار رودخانهی تیمز مشغول به کار شد. دیکنز نوجوان با حمل دیگهای سنگین واکس سیاه (مادهای که برای تمیز کردن شومینهها استفاده میشد)، تنها ۶ شیلینگ در هفته دستمزد میگرفت. وی خیلی زود مجبور شد با معصومیت کودکی خود خداحافظی کند. افرادی که باید در آن سالها از چارلز مراقبت میکردند، او را ترک کردند. این روزها بعدها الهامبخش داستانهای او شدند. خوشبختانه بخت با خانوادهی دیکنز یار بود و پدرش پس از دریافت یک ارث خانوادگی موفق به پرداخت قرضهایش شد. این به معنای بازگشت چارلز به مدرسه و تحصیل بود.
متاسفانه چارلز در سن ۱۵ سالگی باز هم مجبور به ترک تحصیل شد تا با کار در یک اداره در تامین هزینههای زندگی به خانوادهاش کمک کند. البته همین شغل نقطهی آغاز نویسندگی او بود.
چارلز دیکنز و حرفه روزنامهنگاری، سردبیری و تصویرگری
دیکنز یک سال پس از استخدام بهصورت مستقل شروع به تهیهی گزارش از دادگاههای لندن کرد. چند سال بعد مشغول به تهیهی گزارش برای دو روزنامهی مهم لندن شد. در سال ۱۸۳۳، طراحیها و تصویرسازیهای خود را با نام مستعارِ بُز (Boz) برای چندین مجله و روزنامه ارسال کرد. اولین تصویرسازیهای چارلز دیکنز در سال ۱۳۸۶ در اولین کتابش به نام «Sketches By Boz» منتشر شد.
در همان سال دیکنز کتاب یادداشتهای پیکویک را منتشر کرد. نوشتههای این کتاب در اصل برای تصویرسازیهای رابرت سیمور (Robert Seymour) نوشته شده بودند. این کتاب به محبوبیت زیادی در میان خوانندگان دست یافت. در حقیقت میتوان گفت نوشتههای دیکنز از تصویرسازیهای رابرت سیمور محبوبتر بودند.
او بعدها بهعنوان سردبیر و ادیتور مشغول به کار در مجلههای هاوسهولد وردز (Household Words) و آل دِ یِر راوند (All the Year Round) شد. مجلهی آل دِ یِر راوند را خود چارلز دیکنز تاسیس کرده بود.
زندگی شخصی و ازدواج دیکنز
دیکنز پس از انتشار اولین کتابش با کاترین هوگارث (Catherine Hogarth) ازدواج کرد. این زوج بعدها صاحب ۱۰ فرزند شدند. در دههی ۱۸۵۰، دیکنز دو غم بزرگ را پشتسر گذاشت؛ مرگ دختر و پدرش. او همچنین در سال ۱۸۵۸ از همسرش جدا شد. دیکنز به کمک قلم خود به کاترین تهمتهای زیادی زد و ارتباط خود را با یک هنرپیشهی جوان به نام اِلِن تِرنان (Ellen Ternan) آغاز کرد. هیچکس نمیداند اِلِن پیش از جدایی دیکنز از همسرش وارد زندگی او شده بود یا بعد از آن؛ اما گفته میشود دیکنز برای پاک کردن هرگونه مدرک از حضور تِرنان در زندگیاش تلاشهای زیادی کرد.
آثار چارلز دیکنز
دیکنز در طول دوران حرفهای زندگی خود ۱۵ رمان چاپ کرد. الیور توئیست، سرود کریسمس، دیوید کاپرفیلد، خانهی متروک، دوران مشقت، داستان دو شهر و آرزوهای بزرگ چند نمونه از آثار معروف دیکنز هستند.
الیور توئیست داستان یک پسر یتیم است که در خیابانها زندگی میکند. دیکنز این کتاب را با الهام از دوران کودکی خود نوشت؛ روزهایی که مجبور بود با سختی هزینههای زندگی خود را تامین کند. چارلز دیکنز که ناشرِ مجلهای به نام مجموعهی بِنتلی (Bentley’s Miscellany) بود، از فوریهی ۱۸۳۷ تا آوریل ۱۸۳۸ رمان الیور توئیست را بهصورت داستان دنبالهدار به چاپ رساند. نسخهی کامل این کتاب در نوامبر ۱۸۳۸ منتشر و در آمریکا و انگلستان با استقبال زیادی روبهرو شد. طرفداران سرسخت الیور توئیست هر ماه مشتاقانه منتظر بخش جدید این داستان بودند.
در ۱۹ دسامبر سال ۱۸۴۳، دیکنز یکی از محبوبترین آثار خود یعنی سرود کریسمس را منتشر کرد. شخصیت اصلی این داستان اِبِنزِر اسکروج (Ebenezer Scrooge)، یک پیرمرد خسیس و بداخلاق است که با کمک ارواح، روح کریسمس را پیدا میکند. دیکنز این کتاب را از شش هفته قبل از شروع تعطیلات کریسمس یعنی در اوایل اکتبر آغاز کرد تا برای جشن کریسمس آماده باشد.
این کتاب در حقیقت بهعنوان یک نقد اجتماعی نوشته شد تا توجهات را به سمت سختیهای قشر ضعیف و فقیر جامعه جلب کند. کتاب سرود کریسمس با فروش بیش از ۶۰۰۰ نسخه در اولین مرحلهی انتشار به موفقیتی عظیم دست پیدا کرد. خوانندگان در آمریکا و انگلستان عمیقا تحت تاثیر این کتاب قرار گرفته بودند. یک کارآفرین آمریکایی پس از خواندن این کتاب به کارمندان خود یک روز بیشتر مرخصی داده بود.
دیوید کاپرفیلد اولین کتاب در نوع خودش است؛ هیچ نویسندهای تا آن زمانی رمانی ننوشته بود که زندگی روزمرهی یک کاراکتر را بیان کند. دیکنز این کتاب را از ماه مِی ۱۸۴۹ تا نوامبر ۱۸۵۰ در بخشهای مختلف و بهصورت ماهانه منتشر کرد. نسخهی کامل این رمان در نوامبر ۱۸۵۰ منتشر شد. او برای نوشته این کتاب از تجربههای شخصی خود الهام گرفت؛ از روزهای سخت کودکی تا کار بهعنوان روزنامهنگار. شاید دیوید کاپرفیلد بهترین اثر دیکنز نباشد اما اثر مورد علاقهی اوست.
رمانهای چارلز دیکنز بعد از مرگ پدر و دخترش و جدایی از همسرش حالوهوایی تاریک و غمزده پیدا کردند. او کتاب خانهی متروک را از سال ۱۸۵۲ تا ۱۸۵۳ بهصورت داستان دنبالهدار منتشر کرد. در این کتاب دیکنز نفاق و دورویی در جامعهی انگلیس را بیان میکند. این کتاب یکی از پیچیدهترین آثار دیکنز تا آن زمان بهشمار میرفت.
داستان رمان دوران مشقت در یک شهر صنعتی و در اوج گسترش اقتصادی اتفاق میافتد. این کتاب در سال ۱۸۵۴ منتشر شد و تمرکز آن بر روی کوتاهی کارفرمایان و دربارهی افرادی است که به دنبال تغییر هستند.
دیکنز پس از آنکه از عصر تاریک رمانهای خود بیرون آمد، در سال ۱۸۵۹ رمان داستان دو شهر را منتشر کرد. داستان این رمان تاریخی در دوران انقلاب فرانسه در پاریس و لندن اتفاق میافتد. او این رمان را در نشریهی آل دِ یِر راوند که خودش تاسیس کرده بود منتشر کرد. داستان این رمان بر مضامینی مانند فداکاری، نبرد بین نیروهای شرورِ ظلم و انقلاب و تولد دوباره تمرکز دارد.
چارلز دیکنز کتاب آرزوهای بزرگ را از دسامبر ۱۸۶۰ تا آگوست ۱۸۶۱ بهصورت داستان دنبالهدار منتشر کرد. نسخهی کامل این کتاب در اکتبر سال ۱۸۶۱ به چاپ رسید. این کتاب بهعنوان بزرگترین شاهکار ادبی دیکنز شناخته میشود. داستان آن از زبان کودک یتیمی به نام پیپ که شخصیت اصلی کتاب است بیان میشود. ثروت و فقر، عشق و طرد شدن و خیر و شر از مضامین اصلی این کتاب هستند.
پس از انتشار الیور توئیست، دیکنز تلاش کرد بار دیگر آثاری را خلق کند که به اندازهی الیور توئیست موفق باشند. او در سالهای ۱۸۳۸ تا ۱۸۴۱ رمانهای دیگر ازجمله زندگی و ماجراهای نیکلاس نیکِلبی، مغازهی عتیقهفروشی و بارنابی روج را منتشر کرد.
دیکنز در دوران تاریک حرفهای خود هم چند رمان دیگر نوشت. یکی از این رمانها که در سال ۱۸۵۷ منتشر شد، دوریت کوچک نام دارد. این کتاب یک داستان تخیلی از چگونگی درگیری ارزشهای انسانی با بیرحمی جهان است. دوست مشترکمان از سال ۱۸۶۴ تا ۱۸۶۵ بهصورت داستان دنبالهدار منتشر شد. در سال ۱۸۶۵ نسخهی کامل این کتاب به چاپ رسید. این رمان آثار روانشناختی ثروت در جامعهی لندن را تحلیل میکند.
سال های پایانی زندگی و مرگ چارلز دیکنز
چارلز دیکنز در ۹ ژوئن سال ۱۸۷۰، در سن ۵۸ سالگی به دلیل سکتهی قلبی از دنیا رفت. محل درگذشت او گادز هیل پلِیس (Gads Hill Place)، خانهی ییلاقیاش در کِنت بود. دیکنز ۵ سال پیش از مرگ در یک حادثهی قطار به شدت آسیب دید و هیچوقت بهطور کامل بهبود پیدا نکرد. علیرغم شرایط بد جسمی تا مدت کمی پیش از مرگ به سفرهای خود ادامه داد.
دیکنز با همراهی هزاران نفر از علاقمندان و طرفدارانش در قطعهی شعرا در وِستمینستر اَبی به خاک سپرده شد. توماس کارلایل (Thomas Carlyle) طنزپرداز اسکاتلندی درگذشت چارلز دیکنز را یک رویداد جهانی و انقراض ناگهانی یک استعداد منحصربهفرد عنوان کرد. با مرگ این نویسندهی بریتانیایی، آخرین رمانش به نام رازِادوین درود ناتمام ماند.
چند حقیقت جالب درباره چارلز دیکنز
- چارلز دیکنز برخلاف خواستهاش در وستمینستر اَبی دفن شد. او ابتدا میخواست در کنار خواهرِ همسرش در قبرستان کِنسال گرین دفن شود. سپس درخواست کرد او را در یک قبر ساده در کلیسای روچستر دفن کنند.
- دیکنز بیش از یک داستان دربارهی کریسمس نوشته است. ناقوسها یکی دیگر از کتابهای این نویسنده است که باز هم با ارواح کریسمس سر و کار دارد.
- چارلز دیکنز با کمک یک میلیونر به نام آنجلا کوتس خانهای امن برای قشر خاصی از زنان ساخته بود: زنان بیوه، زنانی که از زندان آزاد شده بودند و زنان خیابانی که قصد داشتند بار دیگر به جامعهی ویکتوریایی باز گردند.
- چارلز دیکنز با نوشتن کتاب بیش از ۲۴۷ لغت به فرهنگ زبان انگلیسی اضافه کرد.
- دیکنز همیشه نظر خود را رک و راست بیان میکرد. او در نامهای به فلورانس ماریات، دختر دوستش کاپیتان فردریک ماریات، بهوضوح درخواست او را رد کرده بود. فلورانس برای مجلهای که دیکنز سردبیری آن را به عهده داشت داستانی نوشته بود و از او درخواست مشاوره داشت.
- طبق گفتهی چارلز دیکنز، شنل قرمزی اولین منبع الهام او برای نوشتن و اولین عشقش بود.
- چارلز دیکنز به گربهاش باب علاقهی زیادی داشت. او پس از مرگ باب، دست او را به یک نامه بازکن از جنس عاج متصل کرد و روی آن نوشت: «با یاد و خاطرهی باب، سال ۱۸۶۲»
- یکی دیگر از حیوانات خانگی دیکنز یک کلاغ به نام گریپ بود که در کتاب بارنابی روج هم حضور داشت. دیکنز بعد از مرگ کلاغش به دلیل خوردن تراشهی سربی، یک کلاغ دیگر گرفت و او را هم گریپ نامید. پس از مرگ کلاغ دوم دیکنز آن را تاکسیدرمی کرد و در یک قاب چوبی نگه داشت.
- ادگار آلن پو، شعر کلاغ را با الهام از کلاغهای دیکنز سرود.
- دیکنز علاقهی چندانی به کشور آمریکا نداشت. او به نقاط مختلفی از دنیا سفر کرد اما اوقات خوشی در این کشور نداشت.
- چارلز دیکنز همیشه عادت داشت در جهتی بخوابد که سرش به سمت شمال قرار بگیرد. او معتقد بود این کار باعث بهبود مهارت نویسندگیاش میشود.
- دیکنز یک شعبدهباز آماتور بود، از خفاش میترسید و از بیخوابی رنج میبرد.
- او یک درب مخفی در اتاق کارش داشت که به شکل یک کتابخانه بود. البته این کتابخانه با کتابهای واقعی پر نشده بود.
سوالات متداول درباره چارلز دیکنز
این نویسندهی بریتانیایی در سالهای ۱۸۱۲ تا ۱۸۱۵ در پورتسموث، سپس در چاتهام و پس از آن در لندن زندگی کرده است.
دیکنز در سن ۱۲ سالگی تصور میکرد رویاهایش هرگز به حقیقت نخواهند پیوست. پدرش به دلیل داشتن بدهیهای مالی بازداشت و به زندان مارشالسی فرستاده شد. در آن زمان خانوادهی چارلز او را به کارخانهی وارِن فرستادند تا در مخارج خانه به آنها کمک کند. او بعدها این نام را در کتاب الیور توئیست بهکار برد.
دیکنز کتاب سرود کریسمس را در پاسخ به نگرشهای اجتماعی بریتانیا نسبت به فقر، بهویژه فقر کودکان نوشت. او امیدوار بود این کتاب ابزاری برای ارائهی استدلالهایش باشد.
آخرین رمانی که دیکنز پیش از مرگ به اتمام رساند، «دوست مشترکمان» نام داشت. او این کتاب را در سال ۱۸۵۶ منتشر کرد. دیکنز در سال پایانی زندگیاش مشغول نوشتن رمان «رازِ ادوین درود» بود؛ یک رمان رازآلود که قرار بود در ۱۲ بخش منتشر شود. اما با مرگ دیکنز این رمان هم نیمهکاره باقی ماند.
چارلز دیکنز در زمان مرگش نسبتا ثروتمند بود. طبق گفتههای دکتر لیتواک که به حسابهای مربوط به ژوئن ۱۸۶۸ رسیدگی میکرد، او صاحب املاک زیادی نبود اما یک عمارت ییلاقی داشت و دائم در حال سفر بود.
{{totalCount}} دیدگاه