دانته و تاثیر کمدی الهی او بر ادبیات و الهیات
- صبا صفری
- 1398/2/17
- 0 دیدگاه
دانته آلیگیری یک شاعر، نویسنده و متفکر سیاسی ایتالیایی بود که سه گانه ی شاعرانه اش به نام کمدی الهی تأثیری شگفت روی ادبیات و الهیات داشت.
دانته شاعر و فیلسوف اخلاق بود که به خاطر نوشتن کمدی الهی شهرت زیادی دارد. این کتاب از سه بخش زندگی پس از مرگ (به اعتقاد مسیحیان)، یعنی برزخ، بهشت و دوزخ تشکیل شده است. این شعر از نمونههای برجسته ادبیات قرون وسطی و یکی از عالیترین آثار ادبی ایتالیایی محسوب میشود. دانته را پدر ادبیات مدرن ایتالیا میدانند و کارهایش تا قبل از مرگش در سال ۱۳۲۱ به شکوفایی رسیدند.
سال های اولیه
دانته در سال ۱۲۶۵ در خانوادهای چشم به جهان گشود که در صحنه سیاسی پیچیده فلورانس حضور داشته است و این تأثیرات را میتوان در سالهای بعد در «دوزخ» او مشاهده کرد. مادر او تنها چند سال پس از تولدش درگذشت و وقتی او تنها ۱۲ سال داشت طبق رسومات، برنامه ازدواجش با «جما دوناتی» (Gemma Donati) که دختر یک دوست خانوادگی بود، چیده شد. حوالی سال ۱۲۸۵، آن دو ازدواج کردند اما دانته عاشق زن دیگری به نام «بئاتریس پورتیناری» (Beatrice Portinari) بود که روی او تأثیر بهسزایی داشت و شخصیتش اسکلت اصلی کمدی الهی دانته را شکل داد.
دانته، بئاتریس را وقتی ۹ سال داشت، دید و در آن زمان عشق در نگاه اول را تجربه کرد؛ اما عشق دانته نسبت به بئاتریس تحسینبرانگیز و عشقی از راه دور بود. این دختر در سال ۱۲۹۰ بهشکل غیر منتظرهای درگذشت و پنج سال بعد دانته «زندگی جدید» را منتشر کرد که جزئیات عشق تراژیک او نسبت به بئاتریس را شرح میداد. این کتاب از نظر اینکه به زبان ایتالیایی نوشته شده حائز اهمیت است زیرا اکثر کتابهای آن زمان به لاتین نوشته میشدند.
کمی بعد از مرگ بئاتریس، دانته خود را غرق در مطالعه فلسفه و دسیسههای عرصه سیاسی فلورانس کرد. در آن زمان این شهر بسیار آشفته بود و حزبهای مختلفی در آن فعالیت میکردند. دانته در این مدت پستهای عمومی مهمی داشت. هرچند در سال ۱۳۰۲، او کنار زده شد و برای همیشه در تبعید بهسر برد. شاید دانته از فلورانس بیرون شد اما این آغاز پرکارترین دورهی هنری او بود.
تبعید
دانته در دوره تبعیدش سفر کرد و کمدی الهی را نوشتو او در آن زمان از تمام فعالیتهای سیاسی کناره گرفت. در سال ۱۳۰۴ به نظر میرسد او به بولونیا سفر کرده و در این مدت کتاب «سخنور بومی» را به لاتین نوشته باشد. در این کتاب به ضرورت استفاده از زبان ایتالیایی و غنی کردن آن با جنبههایی از تمام گویشهای محاورهای برای شکل دادن به یک زبان ادبی رسمی و جدی، پرداخته شده است. به عقیده او این زبان خلق شده میتوانست راهی برای اقدام به وحدت بخشیدن به قلمروهای تقسیم شدهی ایتالیایی باشد. این کار ناتمام باقی ماند اما به هر جهت تأثیر خود را گذاشت.
در مارس سال ۱۳۰۶، تبعیدیهای فلورانسی از بولونیا هم بیرون شدند و در ماه آگوست دانته به پادوا رفت اما از این نقطه تا چند سال رد دقیقی از او در دست نیست. طبق گزارشهایی، بین سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹، او سفری به پاریس داشت اما نمیتوان بازدیدش از این شهر را بهطور قطعی تایید کرد.
در سال ۱۳۰۸، هنری لوکزامبورگ تحت عنوان امپراطور هنری هفتم انتخاب شد. دانته که پر از خوشبینی بود و فکر میکرد این شرایط جدید تغییراتی را به ایتالیا میآورد، کتاب معروف خود به نام «پادشاهی» را در سه جلد نوشت. در این کتاب او به این مقوله پرداخت که اقتدار و مقام امپراطور، به پاپ وابسته نیست و مستقیماً از خود خدا به او میرسد. محبوبیت هِنری خیلی زود محو شد و دشمنانش به قدرت رسیدند و موقعیت او را به خطر انداختند. این دشمنان، از نظر دانته اعضای دولت فلورانس بودند و به همین خاطر شروع به نوشتن علیه آنان کرد و کمی بعد نامش در فهرست کسانی قرار گرفت که برای همیشه از شهر اخراج شدند. در همین دوره بود که او کار روی اثر معروفش، کمدی الهی را آغاز کرد.
کمدی الهی
در بهار سال ۱۳۱۲، به نظر میرسد دانته به همراه تبعیدیان دیگر برای ملاقات با امپراطور جدید به پیزا رفته باشد. قدرت هِنری پایدار ماند و او در این سال امپراطور مقدس روم نام گرفت. البته از اقامت دقیق دانته در این مدت اطلاعاتی در دست نیست. در سال ۱۳۱۴، او بخش دوزخ کمدی الهی را تمام کرد، سه سال بعد به راوِنا رفت و کمی قبل از مرگش در سال ۱۳۲۱ کل کتاب را به پایان رساند.
کتاب کمدی الهی تمثیلی از زندگی انسان است که به سفری در زندگی پس از مرگ میرود. این کتاب به عنوان هشداری برای جامعه فاسد نوشته شد تا مسیر خود را به سمت زهد و کمال تغییر دهد. این کتاب به صورت اول شخص (زاویه دید شاعر) نوشته شد و خواننده را به همراه خود از برزخ، دوزخ و بهشت عبور میدهد. شاعر رومی، ویرژیل، دانته را در سفر از میان دوزخ و برزخ هدایت میکند و بئاتریس هدایت کننده او در بهشت است.
ساختار این سه قلمرو بعد از مرگ از الگوی مشابه نُه مرحلهای به علاوه یک قسمت برتر پیروی میکند: نُه حلقه جهنم به همراه طبقه خود شیطان در زیر آن، نُه حلقه برزخ با باغ عدن در بالای آن و نُه طبقه آسمانی بهشت به همراه بالاترین طبقه بهشت که خدا در آن ساکن است.
ویرژیل، دانته را از میان جهنم و ردیفی از گناهکاران در وضعیتهای مختلف عبور میدهد و دانته و او در میان راه برای صحبت با افراد مختلفی توقف میکنند. هر حلقهی دوزخ به کسانی که گناه مشخصی را مرتکب شدهاند، اختصاص مییابد. در این مرحله دانته از هیچ هزینه هُنری برای خلق یک محیط مجازاتگر دریغ نمیکند. برای مثال در حلقه نهم که مخصوص خیانتکاران است، گناهکاران را تا چانه در یخ دفن میکنند و آنها تا سرنوشت جدیدشان به این مجازات محکوم هستند. در حلقه آخر دیگر کسی برای صحبت کردن باقی نمانده زیرا ابلیس تا کمر در یخ دفن شده و از شش چشمش در حال اشک ریختن بوده و یهودا، کاسیوس و بروتوس، سه خائن بزرگ تاریخ (از نظر دانته) را میجود. بعد از این مرحله دانته و ویرژیل به برزخ راهی میشوند.
در برزخ، ویرژیل دانته را به بالا رفتن از کوهی بلند هدایت میکند که در طی آن هفت طبقه رنج و رشد معنوی را مشاهده میکنند. بعد از این مراحل آنها به بهشت زمینی در بالای کوه میرسند. سفر شاعر در اینجا نمایانگر زندگی مسیحی بوده و دانته باید یاد بگیرد که بهشت زمینیای را که میبیند به خاطر بهشت آسمانی نادیده بگیرد و برای آن صبر کند.
بئاتریس که نماینده روشنگری الهی است، دانته را به سمت بهشت آسمانی هدایت میکند و او را از نه طبقه بهشت عبور میدهد تا بهشت حقیقی را ببیند: جاییکه خداوند در آن حضور دارد. در طی مسیر دانته با کسانی ملاقات میکند که روی زمین از بزرگان روشنفکری، ایمان، عدالت و عشق بودهاند. در حلقه آخر، دانته با خداوند روبهرو میشود که به صورت سه حلقه متحدالمرکز به تصویر در آمده و خود نمادی از پدر، پسر و روحالقدس است. سفر او در این نقطه با کمالی معنوی و قهرمانانه به پایان میرسد.
میراث
کمدی الهی دانته در طی بیش از ۶۵۰ سال شکوفا شد و از زمانی که «جوانی بوکاچو» (Giovanni Boccaccio) در سال ۱۳۷۳ زندگینامه دانته را منتشر کرد، یک اثر برجسته به شمار میرود. این اثر بخش مهمی از مجموعه کتب غرب را تشکیل میدهد و «تی اس الیوت» که تحت تأثیر عمیق دانته بوده، او را در طبقهای قرار میدهد که تنها یک شاعر دیگر از دنیای مدرن، یعنی شکسپیر در آن جای میگیرد.
{{totalCount}} دیدگاه