حوادث تاریخی که شهر بروکسل را شکل دادند
- آرزو اعظمی
- 1398/2/14
- 0 دیدگاه
پایتخت کشور بلژیک یعنی شهر بروکسل، تاریخچه ی عجیب و غریبی دارد و رویدادهای مختلفی را پشت سر گذاشته تا به شکل امروزی اش درآمده است.
شهر بروکسل، تاریخچهی جالبی دارد و توانسته از زیستگاهی در مرداب رود سن در دوران قرون وسطی به قلب تپندهی اتحادیهی اروپا تبدیل شود. در ادامه با ۱۲ رویدادی آشنا خواهید شد که در شکلگیری شهر امروزی بروکسل تأثیرگذار بودهاند.
تبدیل از یک مرداب به شهر
بروکسل به عنوان زیستگاهی کوچک در کنار رود سن پایهگذاری شد و ظاهراً نام بروکسل را از کلمهی Broekzele گرفتهاند که به معنی «سکونتگاهی در مرداب» میباشد. راجع به تاریخ تأسیس این شهر شک و شبهههایی وجود دارد؛ عدهای از تاریخدانها مدعی هستند که قدمت آن به قرن ۷ میلادی برمیگردد و عدهای دیگر اعتقاد دارند که «شارل الکساندر لورن»، بروکسل را به عنوان قلعهای نظامی برای خود در قرن ۱۰ میلادی ساخته است. چیزی که بهطور قطع درمورد بروکسل یقین دارند، این است که خاستگاه آن یک دره و دو تپه در نزدیکی آن بوده است. همچنین نام بروکسل برای اولین بار در قرن ۱۱ و به عنوان یک بندرگاه برده شده است.
گراند پلس
به گراند پلس یا همان میدان بزرگ (Grand Place) در سال ۱۱۴۷ میلادی، بازار میگفتند. از آنجایی که این بازار به بندرگاه رود سن نزدیک بود و در نزدیکی جادهای مهم قرار داشت، وظیفهی خود به عنوان یک مرکز تجاری را به خوبی انجام میداد. البته ساختمانهایی که امروزه گراند پلس را به بنایی مشهور و یکی از جاهای دیدنی بروکسل تبدیل کردهاند، سالها بعد ساخته و بازسازی شدهاند. قدمت ساختمان شهرداری (Town Hall) این مکان به قرن ۱۵ میلادی برمیگردد که با توجه به معماری باشکوه گوتیک، برج بلند ۹۶ متری و مجسمههای پرجزئیات آن، قطعاً هزینهی بالایی را برای این پروژه خرج کردهاند. ساخت این بنا ۱۸ سال زمان برده و تعداد دفعات بسیاری در طول تاریخ بازسازی شده است؛ به همین دلیل اگر مستقیم به آن نگاه کنید، متوجه میشوید که ساختمان این مکان کاملاً قرینه نیست و برج آن دقیقاً وسط قرار نگرفته است.
گراند پلس در سال ۱۶۹۵ میلادی به دلیل اصابت بمب ارتش لویی چهاردهم آسیب دید و مجبور شدند تمامی بخشهای آن را بازسازی کنند. این بمباران در طول جنگ نُهساله اتفاق افتاد و اگر چه در نتیجهی جنگ تأثیری نداشت، آغاز دورهای به حساب میآید که شهرهای استحکامی اهمیت خود را از دست دادند. در گراند پلس، فقط بخشهای جلویی ساختمان شهرداری و بعضی از دیوارهای سنگی باقی مانده بودند. البته بازسازی بروکسل به سرعت انجام شد و نتایج دیدنی این بازسازی را هنوز هم میتوان مشاهده کرد.
دریافت امتیاز شهر
در سال ۱۲۲۹ میلادی به بروکسل امتیاز شهر داده شد؛ به این معنی که اکنون اجازه داشت به عنوان شهری مستقل، ادارهی امور را تحت کنترل خود بگیرد. بروکسل این امتیازات ویژه را از طرف دوک برابانت، یعنی «هنری اول» دریافت کرد و همچنین اولین منشور حقوق کیفری خود را نیز در همین سال به دست آورد. بنابراین بروکسل به شهری مستقل تبدیل شد و به کمک امتیاز شهری خود میتوانست بازار و مرکز بازرگانی داشته باشد، دیوارهای شهری بسازد، برای ورود به شهر هزینه دریافت کرده و مالیات مخصوص به خودش را تعیین کند. این رویداد، شروعی برای بروکسل به حساب میآمد که توانست به عنوان شهری حقیقی و با حکمرانی خودش به رسمیت شناخته شود. همچنین بعدها بروکسل را به عنوان پایتخت کشور بلژیک و مرکز اتحادیهی اروپا و پایتخت دوقلوی پادشاهی هلند انتخاب کردند.
ساختن دیوارهای شهر
اولین دیوارهای شهر در قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی در اطراف شهر بروکسل کشیده شدند. یکی از برجهای آن به نام برج سیاه (Black Tower) هنوز هم در میدان سنت کاترین (Place Sainte-Catherine) قرار دارد. از سایر بخشهای باقیمانده از اولین دیوار شهر میتوانید در خیابان الکسیانز (Rue des Alexiens) و بلوار امپراطور (Boulevard de l’Empereur) دیدن کنید. این دیوارها به خصوص در سال ۱۳۵۶ به کمک شهر آمدند و اورارد سرکلِس (Everard t’Serclaes) توانست با بستن دیوارها، شهر را از حملهی فلاندرزها نجات داده و آن را پس بگیرد. بنای یادبود او در گراند پلس، یکی از جاذبههای گردشگری معروف بلژیک به شمار میرود. بعد از اینکه شهر، خارج از محدودهی دیوارها گسترش پیدا کرد، استحکامات قویتری بین سال ۱۳۵۶ و ۱۳۸۳ میلادی برای آن در نظر گرفتند. شکل پنجضلعی مرکز شهر بروکسل که امروزه میبینید، از همین دیوارها نشأت میگیرد. برای معماری دیوارهای جدید نیز مانند دیوارهای ابتدایی، از طرح قرون وسطی استفاده شده بود. هر دوی این دیوارها تا قرن ۱۶ میلادی در اطراف بروکسل قرار داشتند و در نهایت دیوارهای اولیه را خراب کردند. دیوارهای بیرونی و دروازههای آنها تا قرن ۱۸ و ۱۹ همچنان سر جای خود باقی ماندند.
شگون نمای عجیب
در سال ۱۶۱۹ میلادی، نسخهی برنز مجسمهی سنگی مانکن پیس (Manneken Pis) ساخته شد. مجسمهای که امروزه با این نام در بروکسل میبینید، نسخهی کپی آن است که تاریخ ساختش به سال ۱۹۶۰ برمیگردد و نسخهی اصلی آن در بخش خانهی پادشاه (Maison du Roi) در گراند پلس قرار دارد و میتوانید از آن بازدید کنید. مانکن پیس ابتدا با نام ژولین کوچولو (Petit Julien) شناخته میشد و بخشی از فوارهای عمومی به حساب میآمد. این مجسمه، پسربچهای کوچک را در حال ادرار کردن نشان میدهد و داستانهای بسیاری راجع به مبدأ آن وجود دارد؛ اما رایجترین آن این است که در قرون وسطی، از ادرار کودکان برای آماده کردن چرم استفاده میشد و مجسمهی ابتدایی را به عنوان ادای احترام به دباغی یا همان چرمسازان آن حوالی ساخته بودند.
کاخی برای پادشاهان و خاندان سلطنتی
کاخ سلطنتی لاکن (Royal Palace of Laeken) به عنوان اقامتگاه تابستانی ماریا کریستینای اتریش در قرن ۱۸ میلادی ساخته شد که حاکم هلند جنوبی بود. البته در آن زمان به این کاخ، قلعهی کوه زیبا (Kasteel van Schoonenberg) میگفتند. یک قرن بعد از این تاریخ، قلعه به اقامتگاه موقت ناپلئون بناپارت و همسرش ژوزفین بوهارنه تبدیل شد. آنها در سال ۱۸۰۴ میلادی در لاکن اقامت داشتند و ناپلئون بعدها این کاخ را خریداری و در سال ۱۸۱۱ به ژوزفین هدیه کرد. بخشهایی از این کاخ از جمله پاویون چینی آن تخریب شده بودند اما ناپلئون با خریدن آن، از انهدام و ویرانی کامل این بنا جلوگیری کرد.
استقلال بلژیک
در سال ۱۸۳۰ میلادی انقلابی در بروکسل اتفاق افتاد که به تمامی نقاط کشور شوک وارد کرد. تا قبل از آن، بلژیک بخشی از پادشاهی هلند یا همان هلند جنوبی به حساب میآمد. دلایل مختلفی برای قیام علیه ویلم اول (Willem I) وجود دارد که از این میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- او هلندی را به عنوان زبان ملی انتخاب کرد. این اقدام ویلم اول با مخالفت ناحیهی والونی (Wallonia) و اشراف فرانسویزبان فلاندرز مواجه شد.
- کلیسای کاتولیک به شدت نسبت به پروتستانها بیاعتماد بود.
- شرایط اقتصادی نیز در وخیم شدن اوضاع نقش مهمی بازی میکرد و برداشت محصول در آن سال رضایتبخش نبود.
در ۲۵ام ماه اوت، بعد از به اجرا درآمدن نمایش اپرا در تئاتر سلطنتی مونه (Théâtre Royal de la Monnaie)، شورشی درگرفت و جالب اینجا است که این نمایش به مناسبت تولد ویلم اول برگزار شده بود! این نمایش میهندوستانه، تماشاگران را به این شورش تشویق کرد و برخلاف تلاشهای ویلم اول برای سرکوبی آن، انقلاب مردم بلژیک موفقیتآمیز بود. به کمک کشور فرانسه، لشکرکشی او نیز سرکوب شد و بلژیک، استقلال خود را از هلند اعلام کرد. دایی ملکه ویکتوریا یعنی لئوپولد ساکس-کوبورگ (Leopold of Saxe-Coburg) در سال ۱۸۳۱ میلادی به عنوان اولین پادشاه بلژیک انتخاب شد.
تأسیس خط آهن بروکسل
یکی از اولین خطوط راهآهن اروپا از فاصلهی بین بروکسل و مشلان (Mechelen) عبور میکرد. بلژیک به دلیل اعلام استقلال خود از هلند، دیگر به آبراههای هلندیها دسترسی نداشت و این موضوع باعث شد تا راه برای ساخت راهآهن در این کشور باز شود؛ یعنی همان ایدهای که قبلاً ویلم اول با آن مخالفت کرده بود. با عمومی کردن این تصمیم، بعضی از شهروندان به وحشت افتادند و کشاورزان نگران بودند که عبور و مرور به این شیوه باعث ترش شدن شیر شود. در روزنامه، این اطمینان را به مردم دادند که برخلاف سرعت بالای قطار میتوانند به طور طبیعی در آن تنفس کنند. اولین خطآهن به عنوان نسخهی آزمایشی این ایدهی هیجانانگیز ساخته شد و ۳ لوکوموتیو در سال ۱۸۳۵ میلادی، ۹۰۰ مهمان از جمله پادشاه لئوپولد اول را از بروکسل به مشلان منتقل کردند. مسیر شمال به جنوب، یکی دیگر از خطوطی است که هنوز هم از مرکز بروکسل عبور کرده و راهآهنهای اصلی را به یکدیگر متصل میکند. برنامهریزی برای ساخت این خطآهن از سالها قبل انجام شده بود اما سرانجام این پروژه را در سال ۱۹۵۲ به پایان رساندند. بخشی از این خطآهن از زیرزمین میگذرد و ساخت آن را به عنوان بخشی از پروژهی پوشاندن رود سن درخواست داده شده بود.
پوشاندن رود سن
همانطور که گفتیم، تاریخچهی بروکسل به عنوان یک بندرگاه رودخانه شروع شد و به مرور زمان تغییر پیدا کرد. در قرن ۱۹ میلادی به این نتیجه رسیدند که رود سن باید پوشانده شود. این رود آنقدر آلوده شده بود که خطری برای سلامتی مردم به حساب میآمد و از طرفی دیگر، هر سال آب طغیان میکرد و به خانههای طبقهی کارگر میرسید. در سال ۱۸۶۷ میلادی، بر روی بخشی از رود طاق زده شد و سایر بخشهای آن را تا سال ۱۹۵۵ پوشاندند. در نهایت، رودخانه بهطور کل از مرکز شهر و قسمتهایی از لاکن و آندرلشت (Anderlecht) ناپدید شد.
جنگ های جهانی
بروکسل نیز از عواقب جنگ جهانی در امان نماند و اثرات آن را میتوان در بعضی از بخشهای شهر مشاهده کرد. در مجاورت ستون کنگره (Congress Column) در نزدیکی ایستگاه بروکسل و میان دو مجسمهی شیر، ۵ سرباز گمنام را دفن کردهاند. آنها نمادی از سربازان گمنام بیشماری هستند که طی جنگ، جان خود را از دست دادند. فانوس دریایی مقابل ستون کنگره نیز یاد و خاطرهی تمام قربانیهای جنگ جهانی اول را زنده نگه میدارد. در کاخ عدالت هم بنای یادبودی وجود دارد که آن را به ۳۲،۰۰۰ سرباز پیادهی کشته شده در این جنگ اختصاص دادهاند. پنجرههای رنگی کلیسای بانوی مقدس ما از سابلن (Church of Our Blessed Lady of the Sablon)، از یادبودهای کمتر شناخته شده از جنگ جهانی اول است و صحنههایی از جنگ را به نمایش میگذارد. سنگهای بلند جنگل سونیان (Sonian Forest) که یکی از چشمگیرترین مناطق طبیعی بلژیک به شمار میرود نیز گرامیداشتی برای ۱۱ جنگلبانی هستند که در طول این جنگ کشته شدند.
بروکسل طی جنگ جهانی دوم به اشغال نیروهای نازی درآمد اما همچنان مردم نسبت به آلمان نگاهی خصمانه داشتند. دانشگاه آزاد بروکسل به دلیل استخدام نکردن حامیان آلمان بسته شد و شهردار بروکسل پذیرفت که نام شهروندان یهودی را به ثبت برساند اما از اهدای نشان ستارهی داوود (Star of David) به آنها خودداری کرد. بروکسل در سال ۱۹۴۴ میلادی از اشغال نازیها درآمد و یادبودهای بسیاری را میتوان از دوران جنگ جهانی دوم در شهر پیدا کرد. همچنین خیابانهای بسیاری بعد از اعضای مهم نیروهای متحد بلژیک نامگذاری شدهاند که از این میان میتوان فرانکلین روزولت و برنارد مونتگومری (Bernard Montgomery) را نام برد.
اکسپو ۵۸
میزبانی اکسپو یا همان نمایشگاه جهانی سال ۱۹۵۸ میلادی را بروکسل بر عهده داشت که اولین نمایشگاه جهانی بزرگی بود که بعد از جنگ جهانی دوم برگزار میشد. اکسپو، نمایشگاهی است که فرهنگ و دستاوردهای کشورهای مختلف را به نمایش میگذارد و ممکن است بین ۳ هفته تا ۶ ماه طول بکشد. اکسپوی سال ۵۸، یازدهمین نمایشگاه جهانی بود که در بلژیک برگزار میشد و در این نمایشگاه، اتومیوم (Atomium) معروف را در معرض نمایش گذاشتند. مکان برگزاری نمایشگاه، امروزه به جاذبهای گردشگری تبدیل شده و مینیاتورهایی به نام مینی-اروپا (Mini-Europe) را در برمیگیرد.
اتحادیه اروپا
ایدهی همکاری میان کشورهای اروپایی، بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. بعد از امضای پیمان ماستریخت (Maastricht Treaty) در سال ۱۹۲۲ میلادی، اتحادیهی اروپا به وجود آمد. بروکسل، تنها کاندید برای میزبانیِ نهادهای اروپایی نبود و شهرهای دیگری همچون استراسبورگ در فرانسه، لیِژ (Liège) در بلژیک، لاهه (The Hague) در هلند و زاربروکن (Saarbrücken) در آلمان نیز برای جای دادن مقرهای این اتحادیه در خود، کاندید شده بودند. در نهایت شهر بلژیک به عنوان مقر انتخاب شد و دلیل آن به این موضوع برمیگردد که شهری تاریخی بین فرانسه و آلمان بوده و در مرز بین فرهنگ آلمانی و لاتین واقع شده است. علاوه بر آن، بروکسل میان شهرهای مهم دیگری از جمله لندن، پاریس و مناطق مهمی از شهرهای کشورهای آلمان و هلند قرار دارد. دفتر اصلی «کمیسیون اروپا»، «شورای اتحادیه اروپا» و «شورای اروپایی» همگی در محله اروپایی (European Quarter) در بروکسل واقع شدهاند. این محله میان ۳ پارکِ بروکسل، لئوپولد و سنکوانتِنِر (Cinquantenaire) قرار دارد.
{{totalCount}} دیدگاه