معماری کلاسیک از چه دوره ای آغاز شد و چه ویژگی هایی داشت؟
- آرزو اعظمی
- 1398/3/5
- 1 دیدگاه
معماری کلاسیک که با تقارن، چیدمان مرتب و منطقی و استفاده از ستون شناخته میشود، در یونان باستان شکل گرفت و رومیها آن را بسط و گسترش دادند.
معماری کلاسیک به معماری یونان و روم باستان، به خصوص از قرن پنجم قبل از میلاد (در یونان) و قرن سوم میلادی (در روم) اشاره دارد. تصویر ساده و رایجی که بعد از شنیدن نام سبک کلاسیک در ذهنها نقش میبندد، معبدی مستطیل شکل است که چندین ستون در روبهرو یا اطراف آن قرار دارد. ستونهایی که برای تحمل وزن اِسپَر یا همان پیشانیِ این معابد در نظر میگرفتند، انعطافپذیری بالایی داشتند. در واقع تا قرنها به این ویژگیِ سبک کلاسیک به عنوان راز زیبایی ساختمانها و تناسب آن نگاه میشد.
ساختمانهای چوبی در این دوره جای خود را به ساختمانهای سنگی و مرمر دادند. این سبک بر روی استفاده از ستونها و سنتوری یا همان آذین بالای درب تأکید داشت و در واقع از ستون به عنوان مقیاسی برای تمامی ابعاد یک معبد استفاده میشد. یونانیها و رومیها به اعتقاد بسیاری از مردم، در هنر و مجسمهسازی به درجهی کمال رسیده بودند و جهان غرب نیز تحت تأثیر معماری آنها قرار داشت. سبک کلاسیک دوباره از طریق معماری رنسانس در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی احیا شد و استفاده از آن به همراه بعضی دیگر از سبکهای احیا شده از جمله گوتیک در قرن ۱۹ ادامه پیدا کرد. حتی در قرن ۲۰ میلادی که معماری مدرن در سراسر جهان رواج داشت، ساخت بناهایی به سبک کلاسیک هیچگاه بهطور کامل پایان نیافت.
ستون بندی های سبک کلاسیک
ستون، شناختهشدهترین جزء معماری کلاسیک به حساب میآید و وزن سقف را تحمل میکند. ستونها به خصوص از لحاظ بصری، در نمای ساختمان نقش مهمی بازی میکردند و معمولاً از مجسمه و نقش برجسته برای دکور آنها کمک میگرفتند. یونانیها تقریباً تمامی ساختمانهایشان را با ستونهای عمودی و سقفهای مسطح میساختند؛ اما رومیها این سبک را توسعه داده و با استفاده از طاق توانستند تعداد ستونهای حامل را کاهش داده و فضای بیشتری را به نمای داخلی بنا اختصاص بدهند. شیوهی دوریک (Doric order) از جمله سبکهای مورد علاقهی یونان و مستعمرههای غربی آنها به حساب میآمد و شیوهی ایونی (Ionic order) در یونان شرقی توسعه پیدا کرد که با سرستونهای پیچخورده (حلزونی شکل) خود شناخته میشود. هر دوی این شیوهها در بهترین دستاورد معماری یونانی، یعنی آکروپولیس شهر آتن قابل مشاهده است. این شیوهها در اواخر قرن پنجم قبل از میلاد بیشتر برای ساخت ایوان و سالن تئاتر کاربرد داشتند.
در عصر هلنیستی معمولاً ساختمانهای بسیار بزرگی ساخته میشد و به جزئیات و دکور معماری نیز توجه بیشتری نشان میدادند. در این دوره، بسیاری از ساختمانها غیر مذهبی بودند و شیوهی ستونسازی ایونی و به خصوص شیوهی جدیدتر کورینتی (Corinthian order) رواج پیدا کردند. رومیها از ستونبندی معماری یونانیها وام گرفتند و دو شیوهی جدید دیگر را به نام شیوهی آمیخته یا همان ترکیبی (Composite order) و شیوهی توسکانی (Tuscan order) نیز به آن اضافه کردند؛ اما شیوهی کورینتی همچنان شهرت بیشتری نسبت به آنها داشت. معماران رومی نه تنها از ستونها برای تحمل وزن ساختمان، بلکه به عنوان بخشی از دکور آن هم کمک گرفتند. آنها همچنان به تقارن در معماری وفادار بودند اما از گونههای متنوعتری استفاده میکردند. معابد یونانی به صورت تک افتاده و تقریباً همیشه به سمت شرق-غرب ساخته میشدند؛ در حالیکه در تعیین جهت معابد رومی، ساختمانهای اطراف آنها را نیز در نظر میگرفتند. کشف بتُن تا حد زیادی روند ساخت و ساز را به همراه گنبد و طاق آسانتر کرد (مانند ساختمان پانتئون). باسیلیکا، حمامها، طاقهای پیروزی و آمفیتئاترها از جمله بناهای عمومی به شمار میرفتند که برای ساختشان از این سبک استفاده میشد.
ویژگی های معماری کلاسیک
معماری، یکی از مهمترین هنرهای تمدن باستان به شمار میرفت و قوانین مخصوصی را برای آن در نظر میگرفتند. معمار معروف رومی یعنی ویترُویوس (Vitruvious)، سه مورد از سادهترین قوانینی را مطرح کرد که یک ساختمان بینقص باید از آنها پیروی کند: داشتن دوام و استحکام، کاربردی و زیبا بودن. زیبایی سبک کلاسیک در سادهترین حالت خود معمولاً با تقارن و چیدمان مرتب و منطقی شناخته میشود. شاید برایتان سؤال پیش بیاید که چطور میتوان بنایی را ساخت که حس منطقی بودن را در بیننده القا کند. در یک کلمه میتوان گفت: ریاضی. یونانیها معتقد بودند که از طریق معادلات ریاضی میتوان به کمال رسید و این معادلات در قالب شکلها و سبکهای معماری، خود را به نمایش میگذاشتند.
پایه و اساس این منطق از نسبت طلایی (Golden Ratio) نشأت میگیرد که طبق آن، نسبت بین ۲ جسم برابر است با نسبت کل به بخش بزرگتر آنها (۱.۶۱۸). شاید به نظرتان کمی پیچیده به نظر برسد اما این نسبت طلایی را میتوان در سراسر طبیعت و حتی بدن خود انسان نیز پیدا کرد. بسیاری از اعضای بدن شما بر اساس نسبت طلایی با یکدیگر مرتبط هستند و در واقع معماران این دوره، یک بدن ایدهآل از لحاظ نسبتهای ریاضی را برای اندازهگیریهای معماری کلاسیک خود اساس قرار میدادند. اما دقیقاً چه ویژگیهایی باعث میشود بگوییم یک ساختمان به سبک کلاسیک ساخته شده است؟ پاسخ این سؤال را نمیتوان در یک جمله داد اما بهطور کلی میتوان گفت که بیشتر بناهای این سبک حداقل یکی از ویژگیهای زیر را در برمیگیرند:
- استفاده از یک یا چند مورد از شیوههای معماری کلاسیک که از اشکال و ابعاد رایج برای ستونها و اسپرها پیروی میکند؛ این نقشهی مقبول، همان طرح افقی است که گچبریها و برجستهکاریهای مختلفی در قسمت بالای آنها استفاده میشود.
- استفاده از ویژگیهای متداول دیگری همچون سنتوری (آذین بالای درب) و نردههای پلکان
- ترجیح دادن طرحها و نماهای متقارن به نقشههای بیقاعده و نامنظم
مطالب مرتبط
بهترین ایرلاین های دنیا در سال ۲۰۲۴ کدامند؟ جعبه سیاه هواپیما، شاهد خاموش و رازگشای حوادث هوایی ترمینال های فرودگاه مهرآباد، صفر تا صد امکانات و پروازهاالبته همهی بناهای کلاسیک و به خصوص ساختمانهای بزرگ و پیچیده از این ۳ قانون پیروی نمیکنند و سبکهای کلاسیک را به شکلهای گوناگون و جالبی به کار میگیرند. در این صورت نتیجهی کار، ساختمانی میشود که با شکل رایج معابد کلاسیک تفاوت بسیاری دارد. حتی بعضی از آنها که به ساختمانهای بیستون (astylar building) معروف هستند، در مجموع از هیچ ستونی در ساخت بنای کلاسیک خود استفاده نمیکنند. شیوههای دیگری معروف به «سبکهای ترکیبی»، ویژگیهای کلاسیک را به عنوان دکور با روشهای قدیمیتر ترکیب میکنند. در شیوههای غیر اروپایی این سبک معماری، از ستونها به شکلهای گوناگون و مخصوص به خود استفاده میشود. ساختمانهای کلاسیکِ چندانی از دورهی رومیها در انگلیس باقی نمانده است؛ بنابراین معماران میبایست برای اطلاعات بیشتر از جزئیات آن یا به سایر نقاط دنیا سفر کرده یا به مشاهدات غیر مستقیم خود از کتابها و تصاویر بسنده میکردند. با گذشت زمان، آنها اطلاعات بیشتری راجع به ساختمانهای دوران باستان به دست آوردند و در عین حال روشهای جدیدی را کشف کردند تا بتوانند دانش خود را در راهی به کار گیرند که برای نیاز دورهی خود مناسب باشد.
نمونه های سبک کلاسیک
ساختمانهای زیر از جمله نمونههایی هستند که از سبک کلاسیک در ساخت آنها استفاده شده است:
معبد ارکتیون
معبد یونانی ارکتیون، بین سال ۴۲۱ و ۴۰۶ قبل از میلاد مسیح و در دوران طلایی شهر آتن تأسیس شد. علاوه بر ستونبندیهای شیوهی ایونی آن، نقطهی عطف این معبد «ستونهای زنپیکر» یا همان «کاریاتید» (Caryatid) در بخش جنوبی ساختمان به حساب میآید. این ستونها نسخهی کپی بوده و از ۵ مورد از کاریاتیدهای اصلی آن در موزه آکروپولیس و از یک مورد دیگر در موزه بریتانیا نگهداری میکنند.
معبد پارتنون
قدمت معبد پارتنون به اواسط قرن ۵ قبل از میلاد برمیگردد و آن را وقف آتنا، الههی یونانیها کرده بودند. به طور کلی این معبد را نقطهی اوج توسعهی ستونبندی شیوهی دوریک میدانند که نوع سادهتر ۲ شیوهی دیگر به شمار میرود و بیشتر با سرستونهای دایره شکل خود شناخته میشود.
معبد زئوس
معبد زئوس در مرکز شهر آتن واقع شده و تأسیس آن پس از مدت بسیار طولانی (حدود ۶۳۸ سال بعد از شروع ساخت و ساز) در دوران امپراطور هادریان و در قرن ۲ میلادی به پایان رسید. این معبد در زمان خود، یکی از بزرگترین معابد یونان به حساب میآمد و در ساخت آن از ستونهای شیوهی کورینتی کمک گرفتهاند.
پانتئون
معبد پانتئون رم که امروزه کاربری آن به کلیسا تغییر کرده، ساختمانی استوانهای شکل دارد و رواق یا همان پیشگاهخانهی بزرگی از ستونهای کورینتی را در برمیگیرد که سنتوری ساختمان بر روی آنها قرار گرفته است. پانتئون، یکی از ساختمانهای باقیمانده از روم باستان است که به خوبی از آن محافظت شده و درونخانهی (Cella) دایره شکل و گنبددار این بنا، الهامبخش بسیاری از سبکهای احیایی بعدی بوده است.
{{totalCount}} دیدگاه