همه چیز درباره لئوناردو داوینچی، طراح، نقاش و مهندسی نابغه

تیم ایوار
  • تیم ایوار
  • 1403/9/8
  • 0 دیدگاه
{{selectedRate}}

لئوناردو داوینچی طراح، نقاش و مهندسی نابغه بود که با بینش عمیق خود فراتر از عصر خویش گام برمی داشت.

بنر تورهای نوروزی

لئوناردو داوینچی یکی از نقاشان معروف جهان، در زبان ایتالیایی به معنای لئوناردو از وینچی (Vinci)، در پانزدهم آوریل ۱۴۵۲ در آنکیانو در نزدیکی وینچی در جمهوری فلورانس متولد شد و در دوم مه ۱۵۱۹ در کلو (Cloux) در فرانسه درگذشت. این نقاش، طراح، مجسمه‌ساز، معمار و مهندس ایتالیایی از نبوغ بالایی برخوردار بود و احتمالاً می‌توان وی را سرآمد تمامی شخصیت‌هایی نامید که عصر باشکوه رنسانس را رقم زدند. نقاشی‌های مشهور داوینچی نظیر شام آخر و مونالیزا در میان معروف‌ترین و تأثیرگذارترین آثار دوره‌ رنسانس قرار دارند. دست‌نوشته‌های داوینچی جوهره‌ای از کاوش‌های علمی و ابداعات مکانیکی را فاش می‌کنند که قرن‌ها از زمان خود جلوتر بودند.

فهرست مطالب

خلاصه زندگینامه لئوناردو داوینچی

لئوناردو داوینچی، یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ، در قرن پانزدهم در ایتالیا متولد شد. او نه‌تنها یک نقاش بی‌نظیر، بلکه یک دانشمند، مهندس و مخترع کم‌نظیر بود. در ادامه به بررسی زندگی پربار و دستاوردهای شگفت‌انگیز این نابغه خواهیم پرداخت.

عکس جوانی لئوناردو داوینچی

سال های ابتدایی، فلورانس

والدین لئوناردو در زمان تولد وی، با یکدیگر ازدواج قانونی نکرده بودند. پدر او، سِر پیرو (Ser Piero) یک محضردار و یک زمین‌دار فلورانسی بود و مادر لئوناردو، کاترینا، زنی جوان و روستایی به‌حساب می‌آمد که اندکی پس از تولد فرزندش با یک صنعتگر ازدواج کرد. لئوناردو در خانه‌ پدر بزرگ شد؛ جایی که با او به‌مانند یک پسر «مشروع» رفتار می‌شد و او توانست آموزش‌های ابتدایی در آن دوران نظیر خواندن، نوشتن و علم حساب را بیاموزد. داوینچی علاقه‌ چندانی به مطالعه‌ی زبان لاتین، زبان علم و یادگیری در آن دوران، نداشت تا این که بعدها این زبان را به شیوه‌ خود فراگرفت. او همچنین به سراغ یادگیری علوم پیشرفته‌ ریاضیات، هندسه و حساب نرفت، تا این که در سن ۳۰ سالگی شروع به فراگیری این علوم با پشتکار و سخت‌کوشی فراوان کرد.

لئوناردو داوینچی

علاقه‌ی شدید لئوناردو به هنر در همان سال‌ها نمایان شد. وقتی‌که او تنها ۱۵ سال سن داشت، پدرش که از شهرت بالایی در جامعه‌ی فلورانس برخوردار بود، لئوناردو را برای کارآموزی به نزد آندرئا دل وروکیوی هنرمند فرستاد. لئوناردو در کارگاه وروکیوی مشهور آموزش‌های چندگانه نظیر نقاشی، مجسمه‌سازی و هنرهای فنی و مکانیکی را فراگرفت. او همچنین در کارگاه مجاور در نزد آنتونیو پولایوُلو نیز کار می‌کرد.

در سن ۲۰ سالگی او توانست به‌عنوان یک استاد هنرمند به عضویت «انجمن سنت لوک» در آمده و کارگاه شخصی‌اش را افتتاح کند، اما همچنان برای مدت ۵ سال دیگر در کارگاه معلم خود ماند و پس از آن تا سال ۱۴۸۱ به‌طور مستقل به کار در فلورانس پرداخت. از این دوران نقاشی‌ها و نقشه‌های شگرف بسیاری نظیر طرح‌های فنی او به‌جای مانده است. از این طرح‌ها می‌توان به نقشه‌های فنی پمپ‌ها، سلاح‌های نظامی و دستگاه‌های مکانیکی اشاره کرد که در آن‌ها عشق و علاقه و دانش لئوناردو به موضوعات فنی، حتی در آغاز حرفه‌ی او، مشهود است.

لئوناردو داوینچی

دوره اول میلان

لئوناردو در سال ۱۴۸۲ به میلان نقل‌مکان کرد تا برای دوک این شهر کار کند؛ وقتی به عظمت کار لئوناردو پی می‌بریم که می‌فهمیم یک هنرمند ۳۰ ساله به‌تازگی توانسته بود اولین سفارش‌های بزرگ خود را از شهر زادگاهش، فلورانس، دریافت کند: نقاشی ناتمام او با نام «ستایش شاهان» با موضوع سنتی تولد مسیح برای کلیسای سان دوناتو در اسکوپِتو و نقاشی محراب کلیسای سنت برنارد برای پالاتزو دلا سینیوریا (Palazzo della Signoria) یا همان تالار شهر فلورانس، از جمله سفارش‌های دریافتی لئوناردو بودند. هرچند سفارش دوم هرگز آغاز نشد.

وقتی‌که او هر دو پروژه را رها کرد، به نظر می‌رسید لئوناردو دلیل محکم‌تری برای ترک فلورانس دارد. اگرچه رنگ و لعاب مکتب افلاطونی جدید در شهر فلورانس در دوران خاندان مدیچی غالب بود، اما این ویژگی‌ها با تفکرات تجربه‌گرای لئوناردو همخوانی نداشت و او شیفته‌ی فضای آکادمیک میلان شد. به‌علاوه، لئوناردو هیچ شکی نداشت که مجذوب دربار شگفت‌انگیز دوک لودوویکو اِسفورتزا (Ludovico Sforza) می‌شود و پروژه‌هایی عظیم در انتظار او هستند.

لئوناردو ۱۷ سال از عمر خود را در میلان سپری کرد تا این که لودوویکو در سال ۱۴۹۹ از قدرت کنار رفت. نام او به‌عنوان نقاش و مهندس دوک در فهرست درباریان سلطنتی به ثبت رسید. شخصیت بخشنده اما محتاط لئوناردو به‌همراه جایگاه رفیع وی در حلقه‌ی درباریان زبان‌زد بود. لئوناردو که اعتبار و منزلت بالایی داشت، به‌طور پیوسته به‌عنوان نقاش و مجسمه‌ساز و همچنین طراح فستیوال‌های درباری سفارش دریافت می‌کرد.

داوینچی

او همچنین مرتباً به‌عنوان مشاور فنی در زمینه‌های معماری، استحکامات و موضوعات نظامی فعالیت داشت و مهندس فنی و هیدرولیک نیز محسوب می‌شد. لئوناردو در این روزها، به‌مانند تمام عمر، اهداف بی‌شماری را برای خود ترسیم کرده بود؛ اگر کسی به‌مرور کارهای لئوناردو در این دوره یا تمام زندگی او بپردازد، تمایل دارد تا نام این تلاش‌ها را «سمفونی ناتمام» بگذارد.

به‌عنوان یک نقاش، لئوناردو ۶ اثر خود را در ۱۷ سال اقامتش در میلان تکمیل کرد. بر اساس منابع کنونی، لئوناردو ۳ سفارش نقاشی دیگر هم دریافت کرد، اما این آثار هرگز یافت نشده‌اند یا این که اصلاً کشیده نشدند. او از سال ۱۴۸۳ تا ۱۴۸۶ مشغول کشیدن نقاشی «بانوی صخره‌ها» بود. پروژه‌ای که منجر به منازعه‌ای ۱۰ ساله میان انجمن لقاح معصوم (انجمن سفارش‌دهنده‌ی این اثر) و لئوناردو شد؛ به دلایل نامعلوم، این نزاع قانونی منجر به این شد که لئوناردو نسخه‌ی دیگری از این اثر در سال ۱۵۰۸ خلق کند.

در دوران اول اقامت لئوناردو در میلان، او دست به خلق یکی دیگر از شاهکارهای خود در سالن غذاخوری کلیسای سانتا ماریا دل گراتزی زد؛ نقاشی دیواری باشکوه شام آخر. نقاشی تزئینی سقف قلعه‌ اسفورزسکو (Sforzesco) یکی دیگر از آثار مهم داوینچی در این دوران است.

نقاشی سقف اسفوزسکو - داوینچی

داوینچی در این دوره روی پروژه‌ی بزرگی که به نظر می‌رسید دلیل اصلی دعوت از وی به میلان باشد نیز کار کرد؛ مجسمه‌ای برنزی و باشکوه از یک سوارکار که قرار بود به احترام فرانچسکو اسفورتزا، مؤسس خاندان اسفورتزا، ساخته شود. لئوناردو ۱۲ سال از عمر خود را، همراه با وقفه‌هایی، صرف تکمیل این سفارش کرد.

نمونه‌ی سفالی این تندیس در سال ۱۴۹۳ در مراسم ازدواج امپراطور ماکسیمیلیان با بیانکا ماریا اسفورتزا به نمایش عموم درآمد و مقدمات ساخت نسخه‌ی اصلی با ارتفاع ۵ متر را فراهم کرد؛ اما ازآن‌جایی‌که خطر جنگ نزدیک بود، فلزی که برای ریخته‌گری این اثر آماده شده بود، برای ساخت توپ‌های جنگی مورد استفاده قرار گرفت و همین امر سبب شد تا پروژه‌ی ساخت با وقفه روبه‌رو شود.

سقوط لودوویکو در سال ۱۴۹۹، مهر تأییدی بر سرنوشت بی‌ثمر پروژه‌ای زد که احتمالاً می‌توانست لقب بزرگ‌ترین تندیس قرن پانزدهم را از آن خود کند. طولانی شدن جنگ، نسخه‌ی سفالی این اثر را نیز به ورطه‌ی نابودی کشاند. داوینچی به‌عنوان یک هنرمند چیره‌دست، کارگاهی عظیم در میلان برپا کرد و کارآموزها و شاگردهای متعددی را به خدمت گرفت. از جمله شاگردهای لئوناردو در این دوره می‌توان به جیووانی آنتونیو بولترافیو، آمبروجو دِ پرِدیس، برناردینو دِ کونتی، فرانچسکو ناپولِتانو، آندرا سولاری، مارکو دوجونو و سالای اشاره کرد. نقش این شاگردها در آثار لئوناردو مشخص نیست و این سؤال را در ذهن ما ایجاد می‌کند که آیا آثار منتسب به لئوناردو با همکاری شاگردهایش خلق شده‌اند؟ محققان نتوانسته‌اند در نقش این شاگردها در خلق آثار لئوناردو به اتفاق‌نظر برسند.

آثار لئوناردو داوینچی

دوره دوم فلورانس

در دسامبر ۱۴۹۹ یا نهایتاً ژانویه‌ی ۱۵۰۰، اندکی پس از فتح میلان توسط ارتش فرانسه، لئوناردو این شهر را همراه با لوکاس پاچولی ریاضی‌دان ترک کرد. داوینچی پس از دیدار از مانتوا در فوریه‌ی ۱۵۰۰، در ماه مارس همان سال راهی ونیز شد؛ جایی که شورای حکومتی به دنبال توصیه‌های وی برای دفع تهدید حمله‌ی ترک‌ها در فریولی بود. لئوناردو توصیه کرد تا آن‌ها برای حمله به منطقه‌ی در معرض تهدید آماده شوند. او سپس از ونیز به فلورانس بازگشت؛ جایی که پس از یک غیبت طولانی، مورد احترام و عزت فراوان، به‌عنوان فرزند این شهر، قرار گرفت.

داوینچی در همان سال به‌عنوان یک کارشناس معماری در کمیته‌ی بررسی خسارات وارده به فونداسیون و ساختمان کلیسای سن فرانچسکو آل مونته انتخاب شد. به نظر می‌رسد که لئوناردو به‌عنوان میهمانی در صومعه‌ی سانتیسیما آنونزیاتا (Santissima Annunziata) بیشتر مایل به تمرکز بر مطالعات ریاضی باشد تا نقاشی. شاید به‌خاطر علاقه‌ی سرشار او به موضوعات مختلف در تمام زندگی بود که لئوناردو در تابستان ۱۵۰۲ فلورانس را به‌منظور خدمت در نزد چزاره بورجا به‌عنوان «معمار ارشد نظامی و مهندس ارتش» ترک کرد. بورجا که فرزند بدنام پاپ الکساندر ششم بود، به‌عنوان فرمانده ارشد ارتش پاپ، با بی‌رحمی عجیبی سعی در به دست گرفتن کنترل ایالت‌های رومانیا و مارکس تحت نظارت پاپ داشت.

طراحی های لئوناردو داوینچی

وقتی‌که او داوینچی را به خدمت گرفت، در سن ۲۷ سالگی در اوج قدرت خود قرار داشت و بدون شک لایق‌ترین و مخوف‌ترین فرد آن دوران بود. لئوناردو که دو برابر او سن داشت، احتمالاً تحت تأثیر شخصیت بورجا قرار گرفت. او برای مدت ۱۰ ماه در مناطق تحت فرمان بورجا سفر کرد و به نقشه‌برداری آن‌ها پرداخت. لئوناردو در خلال فعالیت‌های خود، طرح‌هایی از برخی شهرها تهیه کرد و به سراغ تهیه‌ی نقشه‌برداری‌های ارتفاعی رفت. داوینچی همچنین در دربار چزاره بورجا با نیکولو ماکیاولی، فردی که به‌طور موقت عهده‌دار سمت مشاور سیاسی شهر فلورانس بود، دیدار کرد.

لئوناردو داوینچی در بهار ۱۵۰۳ به فلورانس بازگشت تا یک بررسی دقیق از پروژه‌ای انجام دهد که سعی در منحرف کردن آب رودخانه‌ی آرنو به پشت شهر پیزا داشت. درنتیجه، شهر که بعدها به دست فلورانسی‌ها می‌افتاد، دسترسی خود به دریا را از دست می‌داد. این طرح غیرعملی تصور می‌شد اما تلاش لئوناردو منجر به طرحی شد که اولین بار در قرن سیزدهم به کار رفته بود؛ به‌موجب این طرح، کانالی عظیم ساخته می‌شد که می‌توانست جریان غیرقابل هدایت آرنو را وارد مسیری فرعی کند و فلورانس را از طریق آب به دریا اتصال دهد. لئوناردو تفکرات خود را در قالب رشته مطالعاتی گسترش داد. او با استفاده از دید وسیع خود از کرانه‌ی رودخانه و اندازه‌گیری‌های دقیق زمین، نقشه‌ای را تهیه کرد که در آن مسیر کانال نشان داده شده بود. این پروژه در آن زمان و قرن‌های بعدی هرگز اجرایی نشد، اما قرن‌ها بعد بزرگراهی از فلورانس به روی دریا، دقیقاً بر روی همان مسیری که لئوناردو برای کانال خود انتخاب کرده بود، ساخته شد.

طراحی های لئوناردو داوینچی

لئوناردو در سال ۱۵۰۳ نیز جایزه‌ای برای نقاشی دیواری به سفارش شورای شهر فلورانس در کاخ وکیو (Vecchio) دریافت کرد؛ این نقاشی که صحنه‌هایی تاریخی با ابعاد بزرگ را ترسیم می‌کرد، تقریباً دو برابر نقاشی شام آخر بود. او برای مدت سه سال مشغول کار بر روی نقاشی «نبرد آنگیاری» بود. این نقاشی که مکملی برای اثر «نبرد کاشینا» از میکل آنژ در شورای شهر فلورانس بود، ناتمام به حال خود رها شد. لئوناردو در طول همین سال‌ها به سراغ کشیدن اثر مونالیزا رفت.

دوره‌ی دوم زندگی لئوناردو در فلورانس نیز زمانی برای مطالعات علمی گسترده از سوی وی بود. لئوناردو به کالبدشکافی‌هایی در بیمارستان سانتا ماریا نووا پرداخت و فعالیت‌های تشریحی خود را در قالب مطالعه‌ای گسترده بر روی ساختار و عملکرد اندام‌های انسانی گسترش داد. او بررسی‌هایی دقیق و اصولی از پرواز پرندگان ترتیب داد و در مورد آن یک مقاله نوشت. حتی مطالعات آب‌شناسی او در مورد «ماهیت و حرکت آب» نیز منجر به تحقیقات گسترده در ارتباط با خواص فیزیکی آب، به‌خصوص قوانین جریان‌ها، شد. او بعدها این قوانین را با قوانین مرتبط با هوا مقایسه کرد.

آثار داوینچی

دوره دوم میلان

چارلز دِ آمبواز (Charles d’Amboise) حاکم فرانسوی میلان، در مه ۱۵۰۶ از حاکم فلورانس درخواست کرد تا در صورت امکان، اجازه‌ی سفر لئوناردو به میلان را صادر کرد. حاکم فلورانس به لئوناردو اجازه داد تا این شهر را ترک کند و همین امر سبب شد تا نقاشی عظیم «نبرد آنگیاری» ناتمام به حال خود رها شود. به نظر می‌رسید که تجربه‌های فنی ناموفق در ارتباط با نقاشی‌ها، لئوناردو را مجبور به توقف کار بر روی نقاشی‌های دیواری کرده باشد؛ هیچ‌کس نمی‌تواند دلیل رها کردن این اثر شگرف از سوی داوینچی را توضیح دهد. او در زمستان ۱۵۰۷ یا ۱۵۰۸ به فلورانس بازگشت تا در آن‌جا به جیووانی فرانچسکوی مجسمه‌ساز در ساخت مجسمه‌ی برنزی او برای تعمیدگاه فلورانس کمک کند. پس از آن دوران، لئوناردو مجدداً به میلان بازگشت.

لئوناردو که مورد تحسین و احترام حاکمان سخاوتمند میلان، چارلز دِ آمبواز و شاه لویی دوازدهم، قرار داشت از وظایف خود که عمدتاً محدود به مشاوره‌های معماری بودند لذت می‌برد. شواهد محکمی از تلاش‌های لئوناردو برای ساخت قصری برای چارلز وجود دارد و چنین تصور می‌شود که او چندین طرح برای محراب کلیسای سانتا ماریا آلا فونتانا، کلیسایی که چارلز تأسیس کرده بود، کشیده است. لئوناردو همچنین به دنبال پروژه‌ای قدیمی بود که به دست حاکم فرانسوی شهر احیا شد؛ رودخانه‌ی آدا (Adda) که میلان را از طریق آب به دریاچه‌ی کومو (Como) متصل می‌کرد.

لئوناردو داوینچی - نبرد آنگیاری

داوینچی در خلال دومین اقامت خود در میلان، خیلی کم به‌عنوان یک نقاش فعالیت کرد. شاگردهای لئوناردو مجدداً دور او جمع شدند. از شاگردهای قدیمی وی می‌توان به برناردینو دِ کونتی و سالای اشاره کرد؛ چزاره دا سِستو، جیامپترینو، برناردینو لویینی و نجیب‌زاده‌ی جوان فرانچسکو ملتزی، شاگردهای جدید لئوناردو بودند. ملتزی وفادارترین شاگرد لئوناردو بود و تا زمان مرگ وی در کنارش ماند. در این دوران مأموریتی مهم به لئوناردو محول شد. جیان جیاکومو تریوُلتزیو، به‌عنوان مارشال ارتش فرانسه و دشمن خونین لودویکو اسفورتزا، ظفرمندانه به میلان بازگشته بود. او به لئوناردو دستور داد تا مقبره‌ی وی را حجاری کند و مجسمه‌ای به شکل سوارکار بسازد و آن را در محل دفن وی در کلیسای سن نازارو ماجوره قرار دهد. پس از سال‌ها کار مقدماتی برای این اثر، که شماری از نقشه‌های آن نیز در دسترس است، خود مارشال از چنین طرحی به‌منظور ساخت اثری ساده‌تر صرف‌نظر کرد. این دومین پروژه‌ی ناتمام لئوناردو در حرفه‌ی مجسمه‌سازی بود.

فعالیت‌های علمی لئوناردو در این دوران شکوفا شد. مطالعات او در زمینه‌ی آناتومی بدن انسان با کمک مارک آنتونیو دلا توره، آناتومیست مشهور، به ابعاد تازه‌ای دست یافت. لئوناردو طرحی را برای یک اثر کلی ترسیم کرد که نه‌تنها شامل بازطراحی‌هایی دقیق و موشکافانه از بدن انسان و اندام‌های آن می‌شد، بلکه آناتومی تطبیقی و تمامِ رشته‌ی فیزیولوژی را نیز در برمی‌گرفت. او حتی مطالعات و دست‌نوشته‌های تشریحی خود را در زمستان ۱۵۱۰ یا ۱۵۱۱ تکمیل کرد. علاوه بر آن، دست‌نوشته‌های لئوناردو سرشار از مطالعات ریاضیاتی، بصری، مکانیکی، زمین‌شناختی و گیاه‌شناسی بودند. این تحقیقات به‌طور فزاینده‌ای منجر به یک ایده‌ی کلی شدند؛ اعتقاد به این که نیرو و حرکت به‌عنوان مؤلفه‌های مکانیکی پایه، تمامی فرم‌های خارجی در ماهیت آلی و غیرآلی را خلق می‌کنند و به آن‌ها شکل می‌دهند. افزون بر این، او باور داشت که این نیروهای در حال کار، منطبق با قوانین دقیق و منظمی عمل می‌کنند.

لئوناردو داوینچی

سال های پایانی زندگی داوینچی

رویدادهای سیاسی سال ۱۵۱۳ (خروج موقت فرانسه از میلان)، سبب شد که لئوناردوی ۶۰ ساله دوباره عزم سفر کند. در پایان این سال، او همراه با شاگردهایش، ملتزی و سالای و همچنین دو دستیار خود، با امید یافتن سفارشی جدید راهی رم شد. لئوناردو در رم از طریق حامی خود جولیانو دو مدیچی، برادر پاپ جدید، لئوی دهم، صاحب خانه‌ای در اقامتگاه وی در واتیکان شد. او همچنین به داوینچی حقوق ماهیانه‌ی قابل‌توجهی می‌داد اما هیچ پروژه‌ی جدید بزرگی در انتظار داوینچی نبود.

داوینچی برای مدت سه سال در رم در کوران فعالیت‌های بزرگ هنری باقی ماند؛ دوناتو برامانته در حال ساخت کلیسای سنت پیتر بود، رافائل کار نقاشی آخرین اتاق‌های آپارتمان جدید پاپ را به عهده داشت، میکل‌آنژ در تکمیل مقبره‌ی پاپ جولیوس دوم به مشکلاتی برخورده بود و بسیاری از هنرمندان جوان‌تر نظیر تیموتئو ویتی و سودوما نیز کارهای خود را دنبال می‌کردند. انبوه نامه‌های تلخ و ناگوار، ناامیدی استاد کهن‌سال را فاش کردند. او پروژه‌هایی کم‌ارزش در دست داشت و در استودیوی خود نیز پیرامون مطالعات ریاضی و تجربیات فنی فعالیت می‌کرد و گاهی به بررسی بناهای باستانی در رم می‌پرداخت. به نظر می‌رسد که لئوناردو مدتی با برامانته در ارتباط بود، اما او در سال ۱۵۱۴ درگذشت و هیچ سندی مبنی بر ارتباط لئوناردو با دیگر هنرمندان رمی در دسترس نیست.

لئوناردو داوینچی

نقشه‌ی شگرف از منطقه‌ی پونتین مارش (Pontine Marshes) اشاره به این موضوع دارد که لئوناردو حداقل پست مشاور برای پروژه‌ی احیای این منطقه به فرمان جولیانو دو مدیچی در سال ۱۵۱۴ را به عهده داشت. او همچنین طرح‌هایی برای اقامتگاهی بزرگ به‌منظور ساخت در فلورانس برای خاندان مدیچی که در سال ۱۵۱۲ مجدداً به قدرت بازگشته بودند تهیه کرد. بااین‌حال این پروژه نیز هرگز ساخته نشد. احتمالاً لئوناردو با دیدن این شرایط ناگوار، در سن ۶۵ سالگی دعوت شاه جوان، فرانسیس اول، برای خدمت در دربار فرانسه را پذیرفت. او در اواخر سال ۱۵۱۶ همراه با ملتزی، محبوب‌ترین شاگردش، ایتالیا را برای همیشه ترک کرد. لئوناردو آخرین سال‌های زندگی خود را در اقامتگاهی کوچک در کلو در نزدیکی کاخ تابستانی شاه در آمبواز در دره لوآر گذراند.

او با افتخار لقب «نقاش، معمار و مهندس ارشد شاه» را یدک می‌کشید. لئوناردو همچنان طرح‌هایی برای فستیوال‌های درباری تهیه می‌کرد اما شاه از هر نظر با او به‌مانند یک میهمان محترم برخورد داشت و به وی اجازه‌ی تام داده بود. فرانسیس اول دهه‌ها بعد با بِنوِنوتو چِلینیِ مجسمه‌ساز صحبت کرد و به تحسین و تکریم لئوناردو پرداخت. لئوناردو برای شاه طرح‌هایی از کاخ و باغ رومورانتین (Romorantin) را کشید؛ کاخی که درنهایت تبدیل به اقامتگاه ملکه‌ی مادر شد. اما این پروژه‌ی دقیق و موشکافانه، متشکل از بهترین ویژگی‌های سنتی ایتالیایی-فرانسوی در کاخ و طراحی باغ‌های آن، به دلیل در معرض تهدید قرار گرفتن منطقه با ویروس مالاریا متوقف شد.

نقاشی های داوینچی

علت مرگ لئوناردو داوینچی

لئوناردو داوینچی در دوم ماه مه سال ۱۵۱۹ در سن ۶۷ سالگی، احتمالا بر اثر سکته مغزی، در قلعه کلوس لوسی (Clos Lucé) درگذشت. او تا لحظات قبل از مرگ هم به مطالعات علمی‌اش ادامه داد و دستیار نزدیکش «ملتزی» (Melzi) تنها وارث او بود. تا چند قرن بعد از مرگ او، هزاران صفحه از یادداشت‌های شخصی‌، طراحی‌ها، مشاهدات و تئوری‌های علمی‌اش پیدا شدند و جنبه‌های واقعی یک مرد رنسانسی را به جهان نشان دادند. 

لئوناردو داوینچی

لئوناردو در هنگام اقامت خود در فرانسه نقاشی‌های اندکی کشید و بیشتر زمان خود را صرف تهیه و ویرایش مطالعات علمی، رساله خود در هنر نقاشی و چندین رساله‌ی کوتاه در مورد آناتومی بدن انسان کرد. او در مجموعه‌ای با عنوان «تصورات پایان جهان» که شامل نقاشی‌هایی از یک طوفان سهمگین می‌شد، با تخیل قدرتمند خود به ترسیم نیروهای مهمی پرداخت که بر طبیعت حکمرانی می‌کنند و درعین‌حال ناامیدی فزاینده‌ی خود را نیز فاش کرد. لئوناردو در کلو درگذشت و در کلیسای سنت فلورنتین به خاک سپرده شد. این کلیسا در خلال انقلاب فرانسه از بین رفت و در اوایل قرن نوزدهم به‌طور کامل نابود شد. تاکنون هیچ اثری از مقبره‌ی لئوناردو یافت نشده است. دارایی‌های هنری و علمی لئوناردو نیز به ملتزی به ارث رسید.

در آن زمان، فرانسیس اول پادشاه فرانسه، دوست صمیمی او شده بود. واساری در توصیف لحظات پایانی زندگی لئوناردو می‌نویسد که او در بستر مرگ، با پشیمانی بسیار اعتراف کرد که با کوتاهی در هنر خود، مرتکب گناهی بزرگ در برابر خدا و انسان شده است.

لئوناردو داوینچی

آثار و نقاشی های داوینچی

درمجموع، آثار نقاشی لئوناردو بسیار اندک است؛ تنها ۱۷ اثر نقاشی برجای‌مانده را می‌توان به لئوناردو منتسب دانست. به‌علاوه، او چندین کار نیمه‌تمام هم از خود به جای گذاشت. دو نمونه از مهم‌ترین آثار لئوناردو با نام‌های «نبرد آنگیاری» و «لِدا» هرگز کامل نشدند و امروزه تنها نسخه‌هایی کپی از آن‌ها پابرجاست اما این آثار معدود، شهرت افسانه‌ای مردی را رقم زدند که جورجیو واساری در کتاب خود با عنوان «زندگی مشهورترین معماران، نقاشان و مجسمه‌سازان ایتالیایی» از او به‌عنوان مؤسس رنسانس فاخر یاد می‌کند. ر ادامه به بررسی این آثار خواهیم پرداخت.

راز نقاشی های لئوناردو داوینچی

آثار لئوناردو که تحت تأثیر تحولات اصول زیبایی‌شناسی قرن‌های بعدی قرار نگرفتند، در تمامی ادوار درخشیدند و به‌عنوان شاهکارهای نقاشی معرفی شدند. هنرمندان بسیاری، از واساری و پیتر پل روبنز گرفته تا یوهان ولفگانگ وُن گوته و اوژن دلاکروا، همگی به تحسین توانایی‌های لئوناردو در قدم گذاشتن فراتر از تکنیک‌ها و روایات در انتقال حس پنهان هیجانات پرداختند.

لئوناردو داوینچی

لئوناردو داوینچی به خاطر استفاده‌ی پیشگامانه از دو تکنیک نقاشی شهرت دارد: «کیاروسکورو» (Chiaroscuro) و «اسفوماتو» (Sfumato). کیاروسکورو تکنیکی بود که در آن تضادی بین نور و تاریکی به وجود می‌آمد و حالتی سه بعدی به پیکره‌های داوینچی می‌داد. در اسفوماتو نیز به جای مرزهای تیز و مشخص، از لبه‌های نسبتاً محو استفاده می‌شد و حالتی لطیف‌تر به تابلو می‌بخشید. تابلوی «باکره صخره‌ها» که در سال ۱۴۸۳ آغاز شد، نمونه‌ای کلاسیک از این دو تکنیک به‌حساب می‌آید.

تکنیک های نقاشی لئوناردو داوینچی

استعداد شگرف این هنرمند، به‌خصوص اشتیاق وی در تصورات خلاقانه، پیش‌تر در اثری با عنوان «غسل‌تعمید مسیح» با کمک وِروکیو نمایان شد؛ داوینچی در این اثر فرشته‌ای با حرکات طبیعی انسانی را به تصویر می‌کشد و او را با رفتار و سلوکی آرامش‌بخش روایت می‌کند.

به‌علاوه داوینچی به او نگاهی مبهم و معمایی می‌بخشد که گویی به اطراف نظر دارد درحالی‌که مستقیماً به جلو خیره شده است. در طراحی طبیعت در همین اثر، لئوناردو تعبیری جدید می‌یابد که آن را «طبیعت تجربه‌شده» می‌نامد. او اقدام به بازتولید فرم‌های پس‌زمینه به شیوه‌ای مبهم و تار می‌کند که گویی پرده‌ای از غبار در مقابل آن قرار گرفته است. داوینچی در اثر «مریم مقدس و کودکی با گل‌ها» موفق می‌شود تا به شیوه‌ی سنتی تصویر از طریق نمایش رسیدن مسیح، با روشی جذاب و شیرین، به گل‌های در دست مریم مقدس، حس و حالی تازه، دل‌فریب و شاعرانه دهد.

او در پرتره‌ای از جینِورا دِ بنچی (Ginevra de’ Benci)، از طریق پیوند خارق‌العاده‌ی دوری و نزدیکی و ترکیب شگفت‌انگیز نور و بافت، درهای جدیدی را به‌سوی نقاشی پرتره می‌گشاید. او در نقاشی سنت جروم (St. Jerome) بدنی لاغر را با دقت فراوان و آغشته به واقع‌گرایی، به تصویر می‌کشد و اشتیاق فراوان خود به علم آناتومی را فاش می‌کند. توانایی بالای لئوناردو در به تصویر کشیدن قامت و صورت افراد، به این اثر ظاهری بی‌رقیب از اندوهِ تغییر‌شکل‌یافته می‌دهد.

سنت جروم - لئوناردو داوینچی

اثر متقابل تکنیک‌های استادانه و ژست‌های عاطفی (حرکات فیزیکی و روحانی در کلمات لئوناردو) نیز دغدغه‌ی اصلی او در اولین اثر بزرگ وی همراه با شخصیت‌های فراوان با عنوان «ستایش شاهان» است. این اثر هرگز تکمیل نشد اما مخاطب را با شیوه‌های ظریف و استادانه‌ی لئوناردو در نقاشی آشنا کرد. جنبه‌های مختلف در این اثر از همان ابتدا با لایه‌های بسیار ظریف از رنگ خلق شده‌اند. در این اثر مریم مقدس و مسیح با روشی استادانه از اطرافیان جدا شده‌اند، اما همچنان همه‌ی آن‌ها در پیوند با یکدیگر هستند.

در نسخه‌ی اولیه از اثر «بانوی صخره‌ها»، نقاشی لئوناردو در خالص‌ترین شکل ممکن به نمایش گذاشته می‌شود. این اثر روایتی ساختگی از دیدار در طبیعت میان جانِ تعمیددهنده‌ی جوان و مسیح به هنگام بازگشت به خانه از مصر را به تصویر می‌کشد. راز این نقاشی در استفاده‌ی لئوناردو از تمامی روش‌های موجود در تأکید بر خیالی بودن طبیعت در این اثر نهفته است؛ رنگ‌های ملایم، نور کم داخل غار که شخصیت‌ها در داخل آن غرق در نور هستند، رفتار و نگرش آرام آن‌ها و اشارات پرمعنی که فرشته در آن به جان به‌عنوان میانجی بین پسر خدا و انسانیت اشاره می‌کند، همگی باهم به شیوه‌ای تفصیلی سعی در خلق اثری حیرت‌انگیز و کاملاً روایی دارند.

بانوی صخره ها - داوینچی

شام آخر

اثر «شام آخر» از لئوناردو در میان مشهورترین نقاشی‌های جهان قرار دارد. این اثر در حین سادگی شگرف آن، بسیار استادانه خلق شده است. قدرت تأثیر شام آخر از تضاد حیرت‌انگیز در رفتارهای ۱۲ حواری مسیح نسبت به وی نشات می‌گیرد. داوینچی لحظه‌ای پرتنش را به تصویر می‌کشد که مسیح در جمع حواریون خود به آن‌ها می‌گوید: «یکی از شما به من خیانت خواهد کرد.» تمامی حواریون، به‌عنوان انسان‌هایی که خبر ندارند چه اتفاقی در حال رخ دادن است، پریشان شده‌اند، درحالی‌که خود مسیح به‌تنهایی از مأموریت الهی خود مطلع بوده و در آرامش نشسته است. اما تنها یک حواری رازی مخفی در دل دارد؛ یهودا که بخشی از این گروه است، اما از نظر رفتار و حرکت با دیگر حواریون تفاوت دارد. درنتیجه او تبدیل به دومین شخصیت مجزا (شخصیت گناهکار) در اثر می‌شود.

لئوناردو در مفهوم عمیق موضوع خود، در جایگذاری ایده‌آل اما ساده‌ی شخصیت‌ها، در حالات حواریون از طریق اشارات، حرکات صورت و ژست‌ها، در روایت داستان و درعین‌حال توجه به جایگاه شخصیت‌ها، به تعبیری شگرف دست می‌یابد که در نوع خود بی‌سابقه است. نقاشان بی‌شماری در نسل‌های بعدی نظیر روبنز و رامبراند، ترکیب اجزای این اثر لئوناردو را تحسین می‌کنند و تحت تأثیر آن قرار گرفته و مجذوب کیفیت روایی اثر می‌شوند. این اثر همچنین الهام‌بخش برخی از فاخرترین آثار گوته می‌شود. شام آخر به سبب بازتولیدها و کپی‌های بی‌شمار، به‌خصوص اثر خلق شده از سوی رافائلو مورگن در سال ۱۸۰۰، به شهرت عالم‌گیر می‌رسد. درنهایت، شام آخر تبدیل به بخشی از میراث مشترک انسانی می‌شود و همچنان نیز یکی از مهم‌ترین آثار نقاشی دنیا به شمار می‌آید.

شام آخر - داوینچی

مونالیزا

در سال ۱۵۰۳، داوینچی کار بر روی یکی از معروف‌ترین نقاشی‌های خود، مونالیزا را شروع کرد. این سفارش خصوصی که لبخند محو زنی مرموز را به تصویر می‌کشد، اکنون به یکی از مشهورترین تابلوهای جهان تبدیل شده است. هنوز بر سر هویت این زن بحث‌های زیادی وجود دارد و حتی برخی ادعا می‌کنند مدل این پرتره یکی از شاگردان پسر داوینچی بوده که لباس زنانه بر تن کرده است. نام اصلی ایتالیایی این تابلو «لا ژوکوندو» (La Giocondo) یا همان ژوکوند بوده و این فرضیه که مدل نقاشی، همسر یک تاجر فلورانسی ابریشم به‌شمار می‌رود را تائید می‌کند. این تابلو اکنون در موزه لوور به نمایش عموم گذاشته شده است.

مونالیزا - لئوناردو داوینچی

هنر و علم: یادداشت های داوینچی

بین سال‌های ۱۴۹۰ تا ۱۴۹۵، برنامه‌ی عظیم لئوناردو به‌عنوان نویسنده‌ی فرضیات مختلف آغاز می‌شود. در این دوره، علاقه‌ی او در دو دسته‌ی هنر و علم توسعه می‌یابد و آثار آتی وی را در جهت ایجاد نوعی از دوگانگی خلاقانه شکل داده و نبوغ او در هر دو بخش را سبب می‌شود. او به‌آرامی به‌سوی چهار موضوع اصلی که ذهن وی را برای تمام عمر به خود مشغول می‌کنند گام برمی‌دارد؛ یک مقاله در بخش نقاشی، یک مقاله در بخش معماری، یک کتاب در مورد المان‌ها و عناصر مکانیک و یک پروژه‌ی گسترده پیرامون آناتومی بدن انسان.

تحقیقات ژئوفیزیکی، گیاه‌شناسی، آب‌شناسی و هواشناسی لئوناردو نیز در این دوره آغاز می‌شود و بخش‌هایی از «کیهان‌شناسی آشکار» را به‌عنوان هدفی دور از دسترس در مقابل چشمان وی جلوه می‌دهد. او اطلاعات فرضی کتاب‌ها را به باد تمسخر گرفت و تجربیات و حقایق از طریق مشاهده را بر آن‌ها ارجح می‌دانست. مفهوم گسترده‌ی «علم نقاشی» از این نگرش داوینچی حاصل شد. لئون باتیستا آلبرتی و پیرو دلا فرانچسکا پیش‌تر اثباتی از مفاهیم پایه‌ی ریاضی در نقاشی در بررسی‌های خود از قانون پرسپکتیو و تناسب ارائه کرده بودند که به‌موجب آن ادعای لئوناردو از معرفی نقاشی به‌عنوان علم را تأیید می‌کرد. اما ادعای لئوناردو فراتر از این پیش رفت.

او باور داشت که نقاش، شخصی با قدرت بی‌نظیر درک و توانایی بی‌مانند در به تصویر کشیدن، فردی است که بیشتر از همه واجدالشرایط کسب دانش حقیقی است، زیرا او می‌تواند همه‌چیز را از نزدیک مشاهده کرده و جهان اطراف خود را به‌دقت رسم کند؛ بنابراین، لئوناردو طرح تماشای تمامی موضوعات در جهان آشکار را مطرح کرد و اشکال و ساختارهای آن‌ها را به همان شیوه‌ای که بودند به تصویر کشید.

یادداشت های داوینچی

در خلال اولین سال‌های زندگی لئوناردو در میلان بود که او شروع به نوشتن اولین یادداشت‌های خود کرد. او در ابتدا طرح‌هایی سریع و کلی از مشاهدات خود را بر روی کاغذ می‌کشید. سپس آن‌ها را بر اساس موضوع دسته‌بندی می‌کرد و به ترتیب به داخل دفترچه‌های یادداشت خود می‌آورد. از دست‌نوشته‌های برجای‌مانده از لئونارد در سراسر دوران حرفه‌ای او می‌توان به اولین کلکسیون مواد برای یک رساله‌ی نقاشی، یک کتاب از طرح‌های اولیه برای معماری، یک مقاله در باب تئوری‌های اولیه‌ی مکانیک و بخش‌های اولیه از یک مقاله در مورد بدن انسان اشاره کرد.

یکی دیگر از ویژگی‌های لئوناردو که او را منحصربه‌فرد می‌کند، سبک عجیب او در وارونه‌نویسی است. لئوناردو چپ‌دست بود، بنابراین وارونه‌نویسی برای او امری ساده محسوب می‌شد؛ هرچند هنوز هیچ‌کس دلیل این کار لئوناردو را نمی‌داند. درحالی‌که این کار تا حدی عجیب و غیرمعمول بود، اما می‌توان دست‌نوشته‌های لئوناردو را به‌وضوح و با کمک یک آینه مطالعه کرد.

به اعتقاد هم‌دوره‌های داوینچی، نمی‌توان این سبک نگارش را به‌عنوان سبکی رازآلود تلقی کرد. اما این حقیقت که لئوناردو از وارونه‌نویسی در تمامی دست‌نوشته‌های خود و حتی نسخه‌های کپی آن استفاده می‌کرد، ما را به این نتیجه می‌رساند که او مرتباً یک خواننده‌ی فرضی را در نوشته‌های خود مخاطب قرار می‌دهد و هرگز احساس نمی‌کند که باید به شیوه‌ای معمول با مخاطب ارتباط برقرار کند. دیگر مشخصه‌ی عجیب در نوشته‌های داوینچی، ارتباط میان کلمات و تصویر در دفترهای یادداشت است. لئوناردو با کوشش و جهد تمام به دنبال زبانی بود که واضح اما پرمعنی باشد. سرزندگی و غنای واژگانی لئوناردو نتیجه‌ی مطالعات عمیق و مستقل او بود و کمکی شگرف در تکامل زبان علمی در فرهنگ زبانی ایتالیایی بود.

داوینچی علی‌رغم این توانایی بالا در استفاده از کلمات، در نوشته‌های خود اولویت اصلی را به زبان تصویری به جای زبان نوشتاری می‌داد؛ بنابراین، در نوشته‌های لئوناردو، نقاشی به کمک نوشتار برای توضیح نمی‌آید، بلکه این کلمات هستند که نقش توصیفی برای تصویر را ایفا می‌کنند. او با تدوین اصول بازنمایی گرافیکی خود، موسوم به «نمایش تجربی» به منادیِ توصیفات علمی مدرن تبدیل می‌شود.

اختراعات لئوناردو داوینچی

ماشین پرنده

داوینچی که مردی جلوتر از زمانه خود بود، مانند پیامبری پیشگو با طرح‌های اولیه ماشین‌هایش که به دوچرخه و هلیکوپتر شباهت داشتند، آینده را پیش‌بینی می‌کرد. شاید معروف‌ترین اختراع او همان ماشین پرنده باشد که بر اساس فیزیولوژی یک خفاش ساخته شده است.

ماشین پرنده لئوناردو داوینچی

داوینچی مهندس

در سال ۱۴۸۲ حکمران فلورانسی، لورنزو دِ مدیچی (Lorenzo de' Medici) به داوینچی سفارش یک ساز چنگ نقره‌ای را داد تا به‌عنوان نمادی از صلح به لودوویکو اسفورزا (Ludovico Sforza) داده شود. بعد از این کار داوینچی با لودوویکو برای دریافت یک موقعیت شغلی صحبت کرد و به‌جای آنکه از استعدادهای هنری خود حرفی به میان آورد، از مهارت‌هایش به‌عنوان یک مهندس ارتش صحبت به میان آورد. او با استفاده از ذهن مخترع خود، ماشین‌های ارتشی مانند ارابه‌ی جنگی با تیغه‌های داس مانند در دو طرف را طراحی کرد. این ماشین توسط دو مرد هدایت می‌شد و توجه لودوویکو را به خود جلب نمود. داوینچی حدود ۱۷ سال در میلان اقامت داشت و در این دوره روی پروژه‌های هنری شامل «شام آخر» نیز کار کرد.

توانایی داوینچی برای استخدام در ارتش اسفورزا به‌عنوان معمار و مهندس جنگی و همچنین نقاش و مجسمه‌ساز، خبر از هوش سرشار او و کنجکاوی‌اش درباره موضوع‌های گسترده می‌داد. او نیز مانند بسیاری از اومانیست‌های رنسانسی، مرزی بین هنر و علم نمی‌دید و این دو را بسیار در هم تنیده می‌پنداشت. داوینچی اعتقاد داشت مطالعه علم او را هنرمند بهتری می‌کند.

داوینچی مهندس

مطالعه داوینچی روی آناتومی و علم

لئوناردو داوینچی اعتقاد داشت قوه بینایی مهم‌ترین حس انسان و چشم‌ها مهم‌ترین عضو بدن هستند و روی اهمیت «دانش چگونه دیدن» تاکید خاصی می‌کرد. او به گردآوری دانش مستقیم و حقایقی که از طریق بینایی درک می‌شدند، باور داشت. داوینچی در جایی نوشته است: «یک نقاش خوب دو موضوع اصلی برای نقاشی دارد -انسان و هدف روحش. اولی موضوع ساده‌ای است اما دومی سخت بوده و باید از طریق ژست‌ها و حرکت عضوهای بدن به نمایش دربیاید.»

داوینچی برای آن که با دقت بیشتری این ژست‌ها و حرکات را به تصویر بکشد شروع به مطالعه جدی آناتومی کرد و در دهه ۱۴۸۰ به تشریح کالبد انسان و حیوان پرداخت. طراحی‌های او از یک جنین در رحم، قلب و سیستم عروقی، اعضای تناسلی، استخوان‌ها و ساختار ماهیچه‌ای، برخی از اولین ثبت‌های انسان از آناتومی هستند.

جنین در رحم مادر - داوینچی

لئوناردو داوینچی در یک نگاه

  • اگر چه داوینچی آموزش رسمی زیادی ندید اما از همان دوران کودکی از خود نبوغ هنری نشان می‌داد.
  • او علاوه بر مهارت‌هایی که در نقاشی و مجسمه‌سازی داشت، یک نوازنده‌ی عالی فلوت و چنگ بود و همچنین در علم و دانش نیز تبحر زیادی داشت.
  • تمام این موارد از او یک «نمونه عالی مرد رنسانسی» را ساختند.
  • داوینچی تنها یک سلف پرتره از خود باقی گذاشته که «پرتره مردی با لباس سرخ» است. او این اثر را در سن ۶۰ سالگی کشید.
  • تنها نسخه از دفترچه ۷۲ صفحه‌ای علمی داوینچی را بیل گیتس در دهه ۱۹۹۰ به قیمت ۴۰ میلیون دلار خریداری کرد.
  • او دو تکنیک نقاشی به نام‌های کیاروسکورو و اسفوماتو را به اوج رساند.
  • او خالق تابلوهای معروفی مانند شام آخر و مونالیزا بود.
  • داوینچی اولین تصاویر ثبت شده از جنین در رحم مادر، سیستم عروقی، استخوان‌ها و ساختار ماهیچه‌ها را برای بشریت به جای گذاشت.
  • او نه‌تنها یک هنرمند که یک مهندس جنگ نیز بود و ماشین‌های جنگی طراحی می‌کرد.

پرسش‌های متداول

لئوناردو داوینچی چه کسی بود؟
لئوناردو داوینچی طراح، نقاش و مهندسی نابغه بود که با بینش عمیق خود فراتر از عصر خویش گام برمی داشت. اگرچه داوینچی تقریباً پانصد سال قبل از دنیا رفت اما همچنان تأثیر و نفوذ چشمگیر او در زندگی امروزی ما احساس می شود.
تابلو معروف لئوناردو داوینچی چه بود؟
مونالیزا یا لبخند ژوکوند، یکی از مشهورترین آثار هنری جهان است که توسط لئوناردو داوینچی، نابغه رنسانس، با رنگ روغن بر روی چوب نقاشی شده است. این تابلو که پرتره‌ای از زنی مرموز با لبخندی مبهم است، قرن‌هاست که توجه هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر را به خود جلب کرده است.
تیم ایوار تیم ایوار
{{selectedRate}}
زوریخ، لوگانو

تور سوئیس (زوریخ و لوگانو)

  • 8 روز
  • هتل 4 و 5 ستاره
  • ترکیش
قیمت از
69,900,000
2,190
پاریس

تور فرانسه (پاریس)

  • 8 روز
  • هتل 5 و 4 ستاره
  • ترکیش
قیمت از
49,900,000
1,890
مادرید، بارسلونا

تور اسپانیا (مادرید و بارسلونا)

  • 8 روز
  • هتل 4 و 5 ستاره
  • ترکیش
قیمت از
69,900,000
2,290

بنر بلیط هواپیما ایوار

{{totalCount}} دیدگاه

{{nameError}}
{{emailError}}
{{commentViewData.commentLength - commentMessage.length}} کاراکتر باقی مانده
{{commentMessageError}}
{{responseMessage.text}}