خوان میرو، از پیشگامان جنبش سوررئالیسم
- صبا صفری
- 1397/10/20
- 0 دیدگاه
خوان میرو، نقاش کاتالونیایی، یکی از چهره های پیشگام سوررئالیسم بود که از روش تداعی آزاد برای خلق آثارش بهره می جست. کارهای او را با رنگ ها و فرم های منحصر به فردش شناسایی می کنند.
وقتی شاعر فرانسوی «آندره برتون» بیانیه خود درباره سوررئالیسم که یکی از مهمترین جنبشهای قرن بیستم بود را در سال ۱۹۲۴ منتشر کرد، ادعا میکرد برخی از هنرمندان پیشگام آن دوران مانند «مارسل دوشان»، «فرانسیس پیکابیا»، «من ری»، «هانری ماتیس» و «پابلو پیکاسو» از همراهانش هستند. اگر چه در این میان نام یک هنرمند از گلچین آندره برتون جا افتاده و آن هم نقاش کاتالونیایی، خوان میرو (Joan Miró) بود.
تنها یک سال زودتر، میرو که بین پاریس و اسپانیا در رفت و آمد بود، کار بر روی «شکارچی» و «زمین زراعت شده» را آغاز کرد. این نقاشیها زمینههای خیالی و شاعرانه ای داشتند؛ فرمهای انتزاعی پر پیچ و تاب، حیوانات دفرمه شده و اعضای بدن شناور که همگی از ویژگی های آثار سورئالیستهاست. در واقع این آثار تصویرسازی رویاگونه و برونریزی اتوماتیک که برتون از آن به عنوان ویژگی های سورئالیسم سخن میگفت را دربر داشت. به این ترتیب ضمیر ناخودآگاه از طریق طراحی و نقاشی آزاد مجوزی خلاقانه برای ابراز مییافت. میرو نیز تا آخر عمر از همین روش برای خلق آثارش بهره میگرفت.
آشنایی با هنرمندان برجسته زمان
برای این هنرمند کاتالونیایی، چالش بین جریان بداهه ناخودآگاه و تامل سنجیده عقلانی، مانند زمینی حاصلخیز، کارش را به سمت کاوشهای فرمی بزرگتر در تکنیکهایی مانند چاپ، مجسمه، سرامیک، دیزاین، شیشه رنگی یا حتی تاپستری (پرده منقوش) سوق داد. کار میرو از دهه ۱۹۲۰ شروع شد و استودیوی او در پاریس جایی برای قرار ملاقاتهای هدفمند هنرمندان و نویسندگان بود و او را با متفکران پیشتاز و چهرههای فرهنگی مانند «آنتونن آرتو»، «روبر دنو»، «ژان دو بوفه» یا «ازرا پاوند» آشنا کرد.
میرو با به چالش کشیدن نقاشی سنتی و حامیان بورژوایش، زبانی متمایز و نمادین از شکلهای ساده شدهی بیومورفیک یا فرمهای زنده را به وجود آورد. خوان میرو قبل از نقاشان برجسته سوررئالیستی چون سالوادور دالی یا رنه مگریت، تلاش کرد تا توصیفی تصویری به این جنبش نوپا داده شود و نسل هنرمندان بعدی را تحت تأثیر قرار داد.
نقل مکان به پاریس
خوان میرو وقتی در سال ۱۹۲۰ به پاریس نقل مکان کرد هنوز بسیار جوان بود. او در سال ۱۸۹۳ در بارسلون متولد شد و خیلی زود با شرکت در کلاسهای هنری از هفت سالگی به دنیای هنر راه یافت. در سال ۱۹۱۲ میرو به خاطر مشکل عصبی تحصیل در مدرسه تجارت و موقعیت کاری خود را رها کرد و به تحصیل در یک مدرسه هنری محلی پرداخت.
او کار پست امپرسیونیستها و فووها را ترجیح میداد و نقاشیهای اولیهاش دارای رنگهای شفاف و شامل منظرهها، پرترهها و طبیعتهای بیجان به این سبکها بود. در سال ۱۹۱۸ یک دلال هنری به نام «ژوزف دالمائو» اولین نمایشگاه انفرادی او را ترتیب داد. در آن زمان او بیشتر روی خط، فرم و ساختار توجه داشت. او که از هنر بومی و نقاشیهای فرسکوی رمانسکی که به «نقاشیهای بدوی کاتالونیایی» شناخته میشدند مطلع بود، ترکیببندیهایی به وجود آورد که مستقیم و واضحتر بودند و اغلب جزئیاتی ظریف داشتند.
مواجهه میرو با هنر آوانگارد پاریس، تأثیرات مدرن بیشتری را وارد کارهایش کرد. همانطور که در «مزرعه» که در سال ۱۹۲۱ خلق شده میبینیم، تصویرسازی او نیمه واقعگرایانه، نیمه کوبیست بوده و خانه دوران کودکیاش را به تصویر میکشد. علاقه میرو به نقاشهای قدیم کاتالونیایی را به خوبی در توجه دقیقش به هر برگ درخت و دانهی خاک را میتوان تشخیص داد. رابطه او با کوبیسم نیز از شیوه تخت کردن فرمها و فضای خطی و ترکیببندی با فرمهای هندسی و رنگهای اولیهاش منعکس میشود.
در اواسط دهه ۱۹۲۰، میرو بیشتر وقت خود را در پاریس سپری میکرد و در سال ۱۹۲۴ بهطور رسمی به جنبش سوررئالیسم پیوست. او به همراه هنرمندانی چون «آندره ماسون» و «ماکس ارنْست» در استودیوی خود به تجربههای مختلف پرداخت و با رابطهای که با ذهنهای ادبی برجسته جنبش برقرار میکرد نیز به همان اندازه الهام میگرفت. تمام این فعالیتها به مجموعهای از آثار منتج گردید که از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۷ خلق شدند و عنوان «نقاشی-شاعری» را به وجود آوردند. برای مثال اثر «این رنگ رویاهای من است» که در سال ۱۹۲۵ کشیده شده، شامل تکههایی کوچک از رنگ آبی و همین کلمات است.
سفر به هلند
اگر این شیوه شاعرانه راهی برای چیزی که میرو آن را «قتل نقاشی» مینامید فراهم کرد، سفر او به هلند در سال ۱۹۲۸ او را با چالش فضای توهمی نقاشی استاد قدیمی هلند روبهرو کرد. در نقاشی بسیار انتزاعی و حتی اندکی لگام گسیخته «طراحی داخلی هلندی ۱»، میرو نقاشی هنریک مارتنس زورک (Hendrick Martensz Sorgh) از یک نوازندهی لوت که برای زنی در یک اتاق پر از فرمهای بیومورفیک در فضایی تخت اجرا میکند را باز نمایی کرده است. این نقاشی به شیوهای آزاد از روی یک کارت پستال که او از موزه ملی آمستردام خریده بود کشیده شد. میرو در کارش ناتورالیسم زورک و عمق کارش را رد کرده است.
منبع الهام میرو
میرو هم مانند دوشان در چندین مرحله از کار حرفهایاش بازنشست شد اما او هرگز برای مدتی طولانی از هنر فاصله نگرفت. مخالفت میرو با نقاشی بورژوایی موجب شد تمایلی برای تجدید مدیوم نقاشی از طریق ارتباط با سایر رشتهها به وجود بیاید. در سال ۱۹۲۶ «سرگئی دیاگیلف» که با بالههای روسی در جهان مشهور بود، به او و ماکس ارنست سفارش لباسهای نمایش رومئو و ژولیت را داد.
دو سال بعد، «رقصنده اسپانیایی ۱» توسعه تکنیکی میرو به سمت کلاژ و کاهش فرم را به نمایش گذاشت. پراکندگی عناصر محدود، بیننده را مجبور به کامل کردن رقصنده از روی اطلاعات بصری ناکامل میکند که خود به نوعی رد کردن نقاشی سنتی بود. گلدان سفالی نقاشی شدهای که در سال ۱۹۴۲ توسط میرو خلق شد و امروزه در موزه متروپولیتن نگهداری میشود، نمونهای از آثار اولیه او در آن دهه است. این نقاشی تقریباً تصویری کودکانه از دو پیکره را به نمایش درآورده که ظاهراً بادبادکی را در آسمان آفتابی پرواز میدهند.
تجربههای متفاوت
آزمایشهای میرو در هنر تنها به فرمها محدود نمیشدند. او حتی سیاست را نیز وارد هنرش کرد. در زمان جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۷، میرو و پیکاسو برای تزئین پاویلیون اسپانیا در نمایشگاه بینالمللی پاریس با نقاشیهای دیواری انتخاب شدند. پیکاسو برای این منظور اثر معروف خود «گِرنیکا» را خلق کرد و میرو نقاشی «دهقان کاتالونیایی شورشی» را از خود بر جای گذاشت که سال بعد از بین رفت. ما امروزه این اثر را تنها از روی عکسهای سیاه و سفید میشناسیم و میدانیم که میرو با نمایش تصویری نیمه انتزاعی از پیکری نیرومند با یک داس، حمایت خود را از دولت جمهوری خواه اسپانیا آشکار کرده بود.
میرو اذعان داشته که این داس چیزی بیش از یک نماد بوده و همچنین اسلحهای در دست یک دهقان شورشی به حساب میآید. این اثر در برابر گرنیکای پیکاسو که تراژدی و خشونت را منعکس میکند، تصویری ناسیونالیستی و غرور آفرین است.
ماجراجویی بیانتهای میرو در هنر
جاییکه هنرمندان جا افتاده در سبکهای خود باقی میمانند، میرو مدام برای دسترسی به قلمروهای جدید کوشش میکرد. در دهه ۱۹۵۰ او بهطور خاص روی چاپ دستی و سرامیک تمرکز کرد و چاپهای او در بینال ونیز سال ۱۹۵۴ مورد توجه واقع شد و حتی به دریافت جایزه بزرگ دست یافت. «پرسوناژها و حیوانات» که در سال ۱۹۵۰ با تکنیک لیتوگرافی رنگی خلق شد، نمونه خوبی از تلاشهای او در این دوره است. در این اثر تصویرسازی بیومورفیک میرو از افراد مختلف و حیوانات در فضایی غیر واقعی را میبینیم.
کارهای آخر میرو
از میان کارهای برجسته آخر میرو، میتوان به یک پرده منقوش برای مرکز تجارت جهانی در نیویورک سیتی اشاره کرد که در سال ۱۹۷۴ خلق شد. در این اثر هم مانند گلدان معروف او، تصویری رنگارنگ و انتزاعی را میبینیم و نقوش خیالیاش در قالب هنرهای تزئینی این بار به شیوهای متفاوت خودنمایی میکند. این اثر هم به همراه چند کار دیگر در حملهی تروریستی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ مفقود شد.
تأثیر میرو همیشه روی هم عصرانش به خوبی قابل مشاهده بود. او تمرین برونریزی اتوماتیک سوررئالیستها را استفاده کرد و نبوغ هنری و توجهش به جزئیات را به آن هدیه داد. این بیان بیواسطه و فیگورهای بیومورفیک یکی از شیوههای نقاشی غالب سوررئالیسم شد و الهام بخش آثار هنرمندان زیادی مانند «الکساندر کالدر» بود.
خوان میرو در یک نگاه
- او از سن هفت سالگی وارد دنیای رنگارنگ هنر شد.
- او در ابتدا به مدرسه تجارت در اسپانیا رفته بود ولی به خاطر بیماری عصبی مجبور به ترک آن شد.
- پدر و مادر او با هنرمند شدنش مخالف بودند.
- اولین نمایشگاه او به باد انتقاد و تمسخر گرفته شد.
- میرو از روش بیان اتوماتیک جنبش سوررئال پاریس در خلق کارهایش استفاده میکرد.
- هنر خوان میرو توجه ارنست همینگوی را به خود جلب کرد و او یکی از آثارش را خرید.
- پیکاسو دوستی طولانیای با او داشت.
- خلق مجموعه «آبی» سالها به طول انجامید.
- او بنیاد خوان میرو، مرکز مطالعات هنر معاصر را تأسیس کرد.
- پرده منقوشی که او برای مرکز تجارت جهانی خلق کرده بود از حادثه 11 سپتامبر جان سالم به در نبرد.
- او بر خلاف سایر هنرمندان شناخته شده تا آخر عمر از ماجراجویی و تجربهی مسیرهای جدید در هنر متوقف نشد.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه