آسیاب بادی مولن دو لا گلت، منبع الهامی برای هنرمندان
- رضا رجب پور
- 1397/11/1
- 0 دیدگاه
مونتمارتر که به تپه ی هنرمندان پاریسی شهرت دارد، یکی از شناخته شده ترین مناطقِ پایتخت فرانسه است. این منطقه میزبان دو آسیاب قدیمی است که در آثار بسیاری از هنرمندان قرن نوزدهم و بیستم دیده شده اند.
بین دهههای ۱۸۷۰ تا ۱۹۳۰، بهندرت هنرمندی پیدا میشد که به پاریس آمده باشد، اما مولن دو لا گلِت (Moulin de la Galette) را نشناسد. قدیمی، حیرتانگیز و کاملاً چوبی؛ این آسیاب نه یک پاتوق معمولی، بلکه مکانی بود که از دل آن برخی از محبوبترین نقاشیهای تاریخ شکل گرفت.
تاریخچه ای مختصر
از ۱۳ آسیاب بادی تاریخی تپهی مونتمارتر، تنها دو آسیاب برجای مانده است. این دو آسیاب باهم مولن دو لا گلت را شکل دادهاند. آسیاب قدیمیتر که در سال ۱۶۲۲ ساخته شد، بلوت فان (Blute-Fin) نام دارد که از بالای خیابان تولوز مشرف به تمام پاریس است. آسیاب راده (Radet) که در سال ۱۷۱۷ ساخته شد، بالاتر از بلوت فان و در تقاطع خیابانهای لُپیک (Lepic) و ژیراردون (Girardon) قرار دارد.
نیکولا شارل دوبره (Nicolas-Charles Debray) در سال ۱۸۱۲ بلوت فان، مزرعهی اطراف آن و همچنین «راده» را که در زمین مجاور قرار داشت، خریداری کرد. دوبره برای مدتی از این دو آسیاب به منظور تأمین آرد نانوایان پایتخت استفاده میکرد تا اینکه ایدهی تبدیل راده به یک میخانه به ذهنش رسید. این دو آسیاب محبوب ترکیبی از یک رستوران، یک کافه و یک سالن رقص بودند.
«راده» تا سال ۱۸۳۴ یکی از محبوبترین نقاط پاریس، به خصوص در آخر هفتهها و تعطیلات عمومی، بود. مردم پاریس برای امتحان نانهای عالی همراه با بهترین نوشیدنیها راهی اینجا میشدند و از پسر آسیابان رقص یاد میگرفتند. حال و هوای پرشور این دو آسیاب آنها را به آهنربایی برای جذب هنرمندان محلی تبدیل کرد؛ افرادی که به دنبال جوهر وجودی تپهی مونتمارتر بودند.
جایگاه آسیاب در تاریخ هنر
در دهههای بعدی قرن نوزدهم، مولن دو لا گلت تبدیل به منبع شیدایی هنرمندان پاریسی، به خصوص آنهایی که در جامعهی هنری مونتمارتر زندگی میکردند، شد. برخی از بزرگترین نامهای تاریخ هنر، چه از آن دوران و چه از اوایل قرن بیستم، اقدام به کشیدن نقاشی این دو آسیاب و میهمانیهای پرشور برگزارشده در آنها کردند.
پیر آگوست رنوآر
«رقص باله در مولن دو لا گلت» اثری از رنوآر است که به عنوان مهمترین کار او در دههی ۱۸۷۰ شناخته شده و شاهکاری از سبک اولیهی امپرسیونیسم محسوب میشود. هدف اصلی او بیان شادی و شور رقصِ برگزار شده در باغ اطراف و جمعیت آن بود. اگرچه صحنههای اطراف آسیاب کمی تار به نظر میرسد، که همین امر موجب انتقاداتی به وی شده است، اما ظاهر باابهت، حرکات استادانهی قلم بر روی بوم و سبک نوآورانهی نقاشی او، چشمان زیادی از نسلهای مختلف را به آن خیره کرده است. امروزه، یک نسخه غیرواقعی از این اثر به دیوار رستورانِ آسیاب زده شده و نسخهی اصلی در موزه اورسی نگهداری میشود.
ونسان ونگوگ
ونگوگ در سال ۱۸۸۶ و سالی که آخرین دوره از نمایشگاههای هشتگانهی سبک امپرسیونیسم راه را برای هنر مدرن هموار میکردند، وارد پاریس شد. امپرسیونیستها در اوج پختگی سبک خود بودند و هنرمندانی چون سزان و گوگن انرژی خود را صرف تولید شیوههای جدید و خلاقانه در هنر میکردند. این فضایی بود که ونگوگ به هنگام اجارهی یک استودیو در خیابان لُپیک، درست چند صد متر دورتر از آسیاب راده، در آن پا میگذاشت. او در خاطراتش مینویسد:
حال و هوای فرانسه ایدههای من را آشکار ساختند و اوضاع برای من خوب پیش رفت؛ خیلی خوب.
او در دوران اقامت خود در این منطقه شروع به کشیدن نقاشیهایی کرد که در اکثر آنها آسیابهای بادی آشکارا دیده میشوند.
آنری دو تولوز لوترک
نقاشی از مولن دو لا گلت، آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec) را به عنوان یک تاریخنگار و نقاش برجسته از زندگی شبانه در مونتمارتر، به دنیا شناساند. او با رقیق کردن رنگ خود با روغن تریانتین و استفاده از آن بر روی بوم، موفق به خلق اثری با ظاهر ناتمام شد که اشیاء در آن زرقوبرق چندانی نداشتند. در نقاشی او یک مانع چوبی بهطور اریب رقصندگان پرشور را از تماشاگران ایستاده در حاشیه، جدا میکند.
مطالب مرتبط
بهترین جاهای دیدنی پاریس برای عاشقان شهر نور همه چیز در مورد برج ایفل فرانسه، بانوی آهنین پاریس خیابان شانزلیزه پاریس، قدم زدن در مشهورترین خیابان فرانسهرامون کازاس
رامون کازاس (Ramon Casas)، چهرهی شناختهشده در اوایل سبک نوگرایی و نقاش برجستهی اسپانیایی، در اواخر قرن نوزدهم برای تحصیل در سن پانزدهم سالگی راهی پاریس شد. او برای سه سال در این شهر اقامت داشت و بین زمستان ۱۸۹۰ تا تابستان ۱۸۹۱ بر روی یک سری از نقاشیها از مولن دو لا گلت کار کرد. او به جای پرداختن به صحنههایی از میهمانیهای شبانه و شادیهای مرسوم، مسحور خودِ آسیاب شد و بر روی فضای داخلی آن در ساعات خلوت روز تمرکز کرد. در نقاشی او از این آسیاب، دختری جذاب در حال فکر کردن دیده میشود که بیتفاوت نسبت به اتفاقات اطراف خود است.
پابلو پیکاسو
پیکاسو، مولن دو لا گلت را حتی قبل از اینکه به پاریس مهاجرت کند، کشید. او که هنوز در بارسلونا زندگی میکرد، در سال ۱۹۰۰ برای مدت دو ماه به منظور شرکت در نمایشگاههای جهانی به پایتخت فرانسه سفر کرد. او در این مدت به دیدار از گالریهای هنری شهر و همچنین پاتوقهای هنرمندان در مونتمارتر پرداخت. نقاشی پیکاسو از مشهورترین آسیاب بادی منطقه، از اولین کارهایش از شهر پاریس است. در حالیکه این نقاشی یکی از شاهکارهای او بهحساب نمیآید، اما همچنان اثری خارقالعاده محسوب میشود و به خاطر رنگهای درخشان و حرکات استادانهی قلم بر روی بوم، توجهات زیادی را به خود جلب میکند.
کیس فان دونگن
فان دونگن (Van Dongen) پس از عزیمت به استودیوی جدید خود، در همان ساختمانی که پیکاسو حضور داشت، اقدام به کشیدن یک نقاشی از مولن دو لا گلت کرد. او که میخواست تا تصویر دوبارهای از اثر رنوآر را خلق کند، در نقاشی خود تمثالی از یک خوشگذرانی را به ثبت رساند. او یک اثر بسیار بزرگ با ارتفاع دو متر را خلق کرد که در آن شور و حال سالن رقص با استفاده از رنگهای روشن و غلیظ نمایان است. این اثر برای اهدا به نمایشگاه «هنرمندان مستقل» در سال ۱۹۰۶ کشیده شد، اما تا دههی ۱۹۵۰ در تملک فان دونگن باقی ماند. او درنهایت این اثر را به ۶ تکه تقسیم کرد و هر تکه را بهصورت جداگانه فروخت.
موریس اوتریلو
موریس اوتریلو (Maurice Utrillo) نقاشی با استعداد شگرف بود که در مرکز پاریس زندگی میکرد. پسر نامشروع سوزان والادون (Suzanne Valadon)، مدلی که زیر چتر حمایتی ادگار دِگا (Edgar Degas) تبدیل به هنرمند شد، وفادار به اندیشههای تولوز لوترک و دوست صمیمی آمادئو مودیلیانی، در مونتمارتر بزرگ شده بود. او در دوران حرفهای خود که با پریشانی و اعتیاد به الکل همراه بود، تقریباً هر سانتیمتر از این محله در بالای تپه را به تصویر کشید. اوتریلو که هرگز آموزش حرفهای ندیده بود، با خلق چشماندازهای خارقالعاده نظر عموم و منتقدان را به آثار خود برانگیخت.
رستوران
مولن دو لا گلت در دههی ۱۹۸۰ به یک رستوران ایتالیایی تغییر کاربری داد و پاتوق چهرههای مشهور فرانسوی، ازجمله دالیدا، شد که درست در آن طرف خیابان زندگی میکرد. با اینحال، آسیاب دوباره به دست دو کارآفرین عاشق غذا، سدریک باربیه و نیکولا تورنویل، به عنوان یک کافه بازگشایی شد. ایوانهای پشتی و جلویی کافه کاملاً آفتابی بوده و در منوی آن لیست غذاهای برتر فرانسوی دیده میشود. ستارهی درخشان این منو سوپ کدو حلوایی همراه با پنیر بوفور، حلزونهای دو کپهای، ماهی کبابی کاد (cod) و جگر لذیذ گوساله است.
{{totalCount}} دیدگاه