حقایقی که باید درباره کمون پاریس بدانید
- خیزران اسماعیل زاده
- 1397/10/9
- 0 دیدگاه
کمون پاریس دولتی دموکراتیک به رهبری مردم بود که از ۱۸ مارس تا ۲۸ می سال ۱۸۷۱ بر شهر پاریس حکومت کرد.
کارگران پاریسی با الهام از سیاستهای مارکسیستی و اهداف انقلابی سازمان بینالمللی کارگران با یکدیگر متحد شدند تا رژیم وقت فرانسه را سرنگون کنند. رژیمی که در حفاظت از شهر مقابل محاصره دولت پروس شکست خورده بود. شورای انتخاب شده توسط کمون، سیاستهای سوسیالیستی را تصویب کرد و بیش از دو ماه بر شهر حکومت کرد. پس از این دو ماه، ارتش فرانسه شهر را برای رژیمِ وقت پس گرفت. در طول باز پسگیری شهر توسط ارتش، حمام خونی راه افتاد که طی آن دهها هزار پاریسی کشته شدند.
حوادثی که به کمون پاریس منجر شدند
انقلاب ۱۷۸۹ در فرانسه به خوبی شناخته شده است. اما این انقلاب تنها انقلاب فرانسه نبود. پس از آن تغییر حکومت از جمهوری به سلطنت و بالعکس بارها در فرانسه اتفاق افتاد. یکی از انقلابهای مشهور فرانسه به نام کمون پاریس مشهور است.
کمون پاریس پس از جنگی فاجعهبار میان فرانسه و پروس شکل گرفت. در ژانویه ۱۸۷۰ ناپلئون سوم امپراطور فرانسه علیه دولت پروس بر سر منطقهی راین اعلام جنگ کرد. بیسمارک، حاکم پروس به درگیری متمایل بود و میخواست به وسیله جنگ و با محوریت یک دولت متخاصم، مجموعهای از کشورهای کوچک آلمانی زبان را به یک ملت واحد تبدیل کند. جنگ درگرفت، اما فرانسه نه تنها مفتضحانه در نبرد سِدان شکست خورد و سدان را به پروس تسلیم کرد؛ بلکه ارتش پروس پاریس را هم به محاصره خود درآورد. همچنین ناپلئون سوم حاکم فرانسه دستگیر و روانه زندان شد.
پس از رسیدن خبر این شکست به پاریس، شهر را خشم و انزجار فرا گرفت. تودههای مردم به ساختمانهای اصلی شهر هجوم بردند و توانستند طی دو روز یک دولت جمهوریخواه در پاریس مستقر کنند. بدین ترتیب جمهوری سوم فرانسه پاگرفت. دولت حاکم اما آنطور که انتظار میرفت خواستههای مردم شهر را چه در درون کشور و چه در مقابل دشمن خارجی برآورده نکرد. کارگران پاریس نگران بودند که دولت جدید کشور را برای بازگشت به سلطنت آماده میکند، چرا که بسیاری از سلطنتطلبان در حکومت جمهوری صاحب مقام بودند. این موضوع سبب شد تا درگیری مدام بین نیروهای انقلابی و دولت حاکم برقرار باشد. پاریس در این زمان جمعیت قابل توجهی از کارگران داشت. حدود نیم میلیون کارگر صنعتی که به لحاظ اقتصادی و سیاسی از سوی نظام تولید سرمايهداری و همینطور دولت حاکم تحت ستم قرار داشتند. در این وضعیت بود که ارتش پروس خود را به دروازههای پاریس رساند و شهر را به محاصره خود درآورد. با محاصره پاریس توسط ارتش پروس، بسیاری از این کارگران به عنوان سربازان گارد ملی، ارتشی از نیروهای داوطلب تشکیل دادند تا از شهر و ساکنان آن طی محاصره حفاظت کنند. گرسنگی و قحطی طی این محاصره بر شهر حاکم شد.
دولت جمهوریخواه حاکم که قادر نبود در مقابل ارتش پروس بایستد سرانجام با امضای معاهده صلح، پرداخت غرامت به پروس و تسلیم چند منطقه، جنگ را پایان داد و محاصره شهر هم پایان گرفت. علیرغم ناتوانیها، معاهده و شکست خفتبارش دولت اصرار داشت که اسلحههای اعضای گارد ملی و مردم را که در طول محاصره از شهر دفاع کرده بودند، پس بگیرد. از پس این حوادث و نگرانیها بود که کمون پاریس رفتهرفته تشکیل شد. سربازان گارد ملی که بسیاری از آنان را کارگران تشکیل میدادند، مبارزه با ارتش فرانسه و دولت حاکم را آغاز کردند. هدف کنترل ساختمانها و تسلیحات کلیدی دولت در پاریس بود.
پاریسیها پیشتر و قبل از امضای معاهده، تمایل خود را برای برقراری یک حکومت دموکراتیک در شهر نشان داده بودند. فاصله بین فقیر و غنی در پایتخت طی سالهای اخیر بیشتر شده بود و نارضایتیها بیشتر شده بود. تنش میان طرفداران کمون و دولت حاکم تشدید شد و اولین تلاشها برای اشغال ساختمانهای دولتی و تشکیل یک دولت جدید صورت گرفت. این تنشها ادامه پیدا کرد و شدت یافت، تا هنگامی که اعضای گارد ملی در ۱۸ مارس ۱۸۷۱ موفق شدند ساختمانهای دولتی و اسلحهها را به کنترل خود درآورند.
مطالب مرتبط
مترو پاریس؛ بلیطی به تاریخ فرانسه اوت لت های پاریس با بهترین برندهای جهان موزه لوور پاریس، دروازه ورود به دنیای شاهکارهای هنریکمون پاریس: دو ماه حاکمیت سوسیالیسم و دموکراسی
پس از اینکه گارد ملی موفق شد ساختمانهای اصلی و تسلیحاتی شهر را بهدست آورد، کمون تشکیل اعضای کمیته مرکزی را آغاز کرد. و طی انتخاباتی دموکراتیک از شورای عمومی شصت عضو شورا انتخاب شد که شامل کارگران، بازرگانان، کارگران اداری، هنرمندان، صنعتگران، روزنامه نگاران، و همچنین روشنفکران و نویسندگان بود. ایده مرکزی شورا دموکراسی و عدالت برای همه بود. شورا تصریح کرد که کمون از هیچ رهبر انحصاریای برخوردار نیست و هیچکس قدرت بیشتری نسبت به دیگران ندارد. شورا به شکلی دموکراتیک کار میکرد و تصمیمات با هماهنگی اعضا اتخاذ میشد.
منش کمون و شیوه اداره شهر آن قطب مخالف دولت محافظهکار پیشین بود. پس از انتخاب شورا، «کمونارها» مجموعهای از سیاستها و شیوههایی را اجرا کردند که از یک دولت سوسیالیست و دموکراتیک انتظار میرفت. سیاستهای آنها سد راه سلطه قدرتمندان بود و امتیازات طبقههای بالاتر را سلب کرد.
ایدههای اولیه انقلاب مدرن و مثبت است: کمون طی تصمیماتی پیشرو مجازات اعدام و نیز ارتش دایمی را لغو کرد -به جای ارتش از نیروهای داوطلب گارد ملی استفاده میشد. آنها همچنین کار شبانه را در نانواییهای شهر به پایان رساندند، به خانوادههای کسانیکه در هنگام دفاع از کمون کشته شده بودند، حقوق پرداخت کردند، و اجارهنشینان را از پرداخت بدهیهایشان به صاحبان خانهها (کرایه خانه در طول محاصره شهر به شکل گزافی بالا رفته بود) معاف کردند. همچنین کمون با اصول سکولار اداره شد و جدایی کلیسا و دولت را برقرار کرد. شورای کمون تصمیم گرفت که آموزش مذهبی نباید بخشی از تحصیل باشد و اموال کلیسا باید در مالکیت عمومی باشد تا همه بتوانند از آن استفاده کنند. بدین ترتیب کلیساها به باشگاههایی اجتماعی بدل شدند. آنها با این شعار که دارایی دزدی است، اموال بانکها را هم مصادره کردند. آموزش کودکان و برابری زنان و مردان از دیگر تصمیمات شورا بود.
زنان در کمون نقش بسیار مهمی داشتند، هم در مقام رزمندگان و مبارزان انقلابی و هم در مقام پرستاران. اما همچنان در تصمیمات اصلی نقشی نداشتند. هیچ زنی عضو شورا نبود و زنان حتی در کمون هم حق رای نداشتند. کمون علیرغم پیشرو بودن تصمیماتش مخالفان بسیاری هم داشت. ژرژ ساند، نویسنده فرانسوی که در آن زمان در پاریس زندگی میکرد در نامهای به گوستاو فلوبر وضعیت را چنین توصیف میکند:
«ماجراجوییهای هولناک همچنان ادامه دارد. آنها تهدید می کنند، دستگیر و محاکمه میکنند. تمام سالنهای شهر و مراکز عمومی را گرفتهاند. مواد غذایی و مهمات را غارت میکنند.»
سرانجام کمون پاریس
در حالیکه زمان چندانی از حاکمیت کمون در پاریس نمیگذشت؛ در ورسای، دولت ارتش را با زندانیان جنگی آزاد شده توسط پروسیها بازسازی کرد. پاریس دوباره محاصره شد و این بار توسط فرانسویان. ارتش ورسای با کمک شورشیان مخالف کمون چندین حمله را در خارج از دیوارهای شهر انجام داد و بمباران شهر را آغاز کرد. کمون هم، به نوبه خود، گروگانهایی اغلب از میان روحانیان گرفت. در ۲۱ ماه می دروازهای در بخش شرقی شهر شکسته شد، ارتش ورسای به داخل شهر هجوم آورد و درگیری عظیمی آغاز شد که به هفته خونین مشهور است.
ارتش با ورود به شهر هیچ زندانیای باقی نگذاشت. هرگونه دشمنی و مقاومتی سزاوار مرگ بود. حتی بسیاری از غیرنظامیان غیر مسلح هم اعدام شدند. کمون هم با اعدام گروگانها انتقام گرفت. در بسیاری از مکانهای تاریخی آتشسوزیهای مهیب رخ داد. دفاتر دولتی و پلیس در آتشسوزی سوختند، تمام آرشیوها نابود شد. هوا بر اثر آتشسوزی مدام غیرقابل تنفس شد. هزاران نفر کشته شدند. هیچکس حتی کودکان و زنان و بیماران هم از این کشتار عظیم جان سالم در نبردند.
پس از پیروزی ارتش ورسای هم سختترین تلافیها آغاز شد. هرگونه حمایت از کمون جرم محسوب میشد و هزاران نفر به این جرم دستگیر شدند. بسیاری از کمونارها پایِ دیواری گذاشته شدند و تیرباران شدند. این دیوار امروز هم به نام دیوار کمونارها معروف است. هزاران نفر از سایر کمونارها نیز در ورسای محاکمه شدند. تا روزها و هفتهها مردان و زنان و کودکان بسیاری در زندانهای موقتی ورسای اوضاع سختی گذراندند. آنان دیرتر محاکمه و تعداد بسیار زیادی به اعدام محکوم شدند. تعدادی از زندانیانی که به اعدام محکوم نشده بودند به کالدونیای جدید، جزیرهای در اقیانوس آرام، تبعید شدند.
آمار دقیق کشتهشدگان مشخص نیست. در مجموع چیزی حدود ۳۰ هزار نفر کشته شدند و با احتساب مجروحین و تبعیدیها ۴۰ هزار انسان زندگیشان تحتالشعاع حمله به کمون طی هفته خونین قرار گرفت. ۵۰ هزار نفر پس از این هفته اعدام شدند یا به زندان رفتند. کمون شکست خورد و پاریس تا پنج سال بعد از این حادثه هم تحت حکومت نظامی بود. امروز هم پس از حدود ۱۵۰ سال مبارزه کارگران و مردم پاریس برای دموکراسی و سوسیالیسم به عنوان نخستین انقلاب کارگری جهان گرامی داشته میشود.
پرسشهای متداول
{{totalCount}} دیدگاه