این ده تابلوی نقاشی را در موزه ملی آمستردام از دست ندهید
- نیلوفر عباسیان
- 1396/9/30
- 0 دیدگاه
در بازدید از مجموعهی عظیم موزه ملی آمستردام، در پایتخت هلند، اگر این ده اثر هنری را نبینید قطعاً افسوس خواهید خورد.
سفر به شهر تاریخی آمستردام در تورهای هلند
موزه ملی آمستردام یا «موزه ریکس» که از جاهای دیدنی آمستردام به شمار میرود بیش از یک میلیون اثر هنری در خود دارد و در یک زمان میتواند ۸۰۰۰ قطعه را در معرض نمایش قرار دهد. این مجموعهی گسترده شاهکارهایی از هنرمندان پرآوازهی تاریخ مانند رمبرانت، ورمیر، ونگوگ و همچنین آثار هنرمندان کمتر شناخته شده که تأثیر قابل توجهی بر فرهنگ هلندی و اروپایی داشتند را شامل میشود. در مطلب قبلی با بخشهای مختلف موزه ملی آمستردام آشنا شدیم؛ اما در مطلب پیشِ رو فهرست ده اثر هنری را خواهید دید که در موزه ریکس حتما باید ببینید.
۱. نگهبان شب، رمبرانت، ۱۶۴۲
تابلوی «نگهبان شب» (The Night Watch) اثر «رمبرانت فان راین» (Rembrandt van Rijn) بدون اغراق یکی از مشهورترین نقاشیهای عصر طلایی هلندی است. این تابلو که گارد شهریِ آمستردام آن را سفارش داد، نگهبانانی را نشان میدهد که مشغول بررسی اسلحههای خود قبل از گشت شبانه هستند. رمبرانت در سبک «تنبریسم» (فضای کار تاریک و عناصر اصلی روشن) استاد بود و توانست به کمک این سبک، نیروهای نگهبانی را تبدیل به عنصر اصلی تابلو کند. این تابلو به دلیل ابعاد عظیم خود یک اتاق از موزه را اشغال میکند.
۲. دختر شیردوش، ورمیر، ۱۶۶۰
«یوهانس ورمیر» (Johannes Vermeer) مسحور زندگی بومی و خانوادگی بود و بسیاری از نقاشیهای او را میتوان ثبت ماهرانهای از فعالیتهای معمولی روزانه و اختلاف طبقاتی در زمان او دانست. تابلوی «دختر شیردوش» (The Milkmaid) یک خانم خدمتکار قوی جثه را نشان میدهد که در آشپزخانه مشغول کار است. او در ظرفی که اطراف آن نان بیات وجود دارد، شیر میریزد و به نظر میرسد قصد درست کردن پودینگی خوشطعم را داشته باشد. این تابلو به عنوان یکی از اثرگذارترین کارهای ورمیر شناخته میشود که از یک موضوع دلپذیر و قابل لمس الهام گرفته شده است.
۳. سلف پرتره، ونگوگ، ۱۸۸۷
«وینسنت ونگوگ» (Vincent Van Gogh) به شدت تحت تأثیر امپرسیونیسم فرانسه قرار گرفت و چندین سال در پاریس در کنار سردرمداران این جنبش کار کرد. تابلوی «سلف پرتره» ونگوگ که از آثار معروف ونگوگ است را در زمانی که در پاریس و در حال تغییر سبک بود، نشان میدهد. ونگوگ به پیروی از «گوگن» (Gauguin) و «مونه» (Monet)، با ضربه قلمهای محکم و پرنواخت چهرهی خود را به تصویر میکشد و از آنجایی که استطاعت مالی تهیهی یک مدل زنده را نداشت، سلف پرتره خودش را کشید.
۴. دیورامایی از رقص یک برده، شاوتن، ۱۸۳۰
«گریت شاوتن» (Gerrit Schouten) یک هنرمند خودآموخته اهل کشور سورینام بود و آثار او به طور روشنی زندگی مستعمراتی را شرح میدهند. اصلیترین ساختههای هنری او «دیوراما» بودند او مدلهای کوچکی از افراد و جوامع میساخت که در منظرههای سه بعدی قرار میگرفتند. این دیوراما بردههای کارگری را نشان میدهد که موزیک مینوازند و میرقصند. پیکرهها در این اثر، بردهها هستند و دیوراما شرایط مردمی را نشان میدهد که مجبور به زندگی در مزرعه شدهاند.
۵. موعظه مسیح، رمبرانت، ۱۶۵۰-۱۶۵۴
رمبرانت را با تابلوهای در ابعاد بزرگش میشناسند؛ اما او استعداد بینظیری در سیاه قلم هم داشت. توانایی او در توصیف موضوعات انسانی با سایه و روشنها در اثر «موعظهی مسیح» (Christ Preaching) به خوبی نمایان شده است. در این تابلو مسیح جمعی از پیروان را موعظه میکند، برخی از کلام او مدهوش شدهاند و برخی دیگر با بدگمانی و بی حوصلگی به او نگاه میکنند.
۶. پرستش گوساله طلایی، لیدن، ۱۵۳۰
«لوکاس فان لیدن» (Lucas van Leyden) یکی از هنرمندان مهمی بود که در دوران رنسانس هلندی پدیدار شد و آثار او بسیاری از موضوعات این دورهی فرهنگی را مجسم میکنند. «پرستش گوساله طلایی» (Worship of the Golden Calf)، یک تریپتیچ (تابلوی نقاشی سه قطعهای) است که افول قوم بنی اسرائیل را در نبود حضرت موسی روایت میکند. در این سه قطعهی تابلو بنی اسرائیل در انجام گناهان افراط میکنند و گوساله طلایی را میپرستند. همانند دیگر نقاشان آن زمان، لیدن شخصیتهای تاریخی را در جامههای معاصر به تصویر کشید و احتمالاً این داستان را به دلیل گسترش پروتستانتیسم در سرزمین مادریاش انتخاب کرد که پرستش شمایلهای مذهبی ممنوع بود.
۷. سواری در صبح کنار دریا، ماوه، ۱۸۷۶
تابلوی «سواری در صبح کنار دریا» (Morning Ride Along the Beach) را میتوان به درستی شاهکار «آنتون ماوه» (Anton Mauve) عنوان کرد. این هنرمند از اعضای پیشگام مکتب هوگو (Hague) بود و به جهت تصویرسازیهای صادقانهاش از طبقه کشاورزان شناخته میشد. در این نقاشی، ماوه تمرکز خود را به طبقه سرمایهداری انتقال داده و منظرهای برای تجسم ثروت و سبک زندگی طبقهی بالای جامعه به تصویر کشیده است. سه سوار در این تابلو با لباسهای فاخر به سمت ساحل پایین میروند و به دریا نگاه میکنند. تُناژ رنگهای این سه تیره است و با رنگ خاکی خط ساحلی تضاد دارد که نمادی از جدایی آنها از محیط روستایی است.
۸. نبرد واترلو، پینمن، ۱۸۲۴
تابلوی «نبرد واترلو» (The Battle of Waterloo) اثر «جان ویلم پینمن» (Jan Willem Pieneman) لحظهای را به تصویر میکشد که دوک ولینگتون پیام ارسال کمک ارتش پروس را دریافت کرد. در این صحنه خورشید مستقیماً بر فرمانده میتابد و ارتش او مشغول شادی هستند. در پایین سمت چپ، شاهزادهی هلندی، ویلیام دوم، مجروح بر برانکاردی دراز کشیده است. در حالی که این نقاشی در اصل به افتخار ولینگتون خلق شد، سرانجام به مالکیت ویلیام دوم درآمد.
۹. منظره زمستانی و اسکیت بازان، اورکامپ، ۱۶۰۸
«هندریک اورکامپ» (Hendrick Avercamp) در نقاشی نماهای هوایی استاد بود و این اثرِ پانوراما، توانایی او در ارتباط دادن موضوعات مختلف در منظرهنگاری را نشان میدهد. در تابلوی «منظرهی زمستانی و اسکیت بازان» (Winter Landscape with Ice Skaters) او دهکدهای که سراسر یخ بسته را به تصویر کشیده و همهی گروههای جامعه هم حضور دارند. طبقه مالکان مشغول تفریح و لذت بردن از اوقات فراغت خود هستند، درحالیکه طبقه رعایا در این آب و هوای نامساعد همچنان مشغول به کارند. تمام جزئیات به دقت نقاشی شدهاند و اورکامپ به طور حیرت آوری به فعالیتها و شخصیتهای گسترده پرداخته است.
۱۰. مرد مربعی، آپل، ۱۹۵۱
«کارل آپل» (Karel Appel) یکی از بنیانگذاران جنبش «کبرا» (COBRA) بود که نقاشیهای این گروه به شدت اکسپرسیونیستی و تحت تأثیر هنر کودکان و با دغدغههای اجتماعی و سیاسی بود. آپل همچنین از پیشتازان آوانگارد اروپایی بود و همانند هنرمندان معاصر خودش موضوعات بنیادین و روحی را با ظرافت در هم میآمیخت و به طور طعنهآمیزی جنبههای فراموش نشدنی روح انسان را بازتولید میکرد. این نقاشی چهرهی اغراق آمیز یک مرد را نشان میدهد که از درون قاب با چشمانی مبهوت، خیره نگاه میکند. سر این مرد بزرگتر از بدنش که مثل یک کودک بوده، به تصویر کشیده شده و به نظر میرسد از نظر فیزیکی و عاطفی فلج است.
{{totalCount}} دیدگاه