بلندترین میل تمام آجری جهان در گنبد کاووس
- تیم ایوار
- 1395/6/18
- 1 دیدگاه
میل گنبد کاووس (قابوس) در زمان حکومت سلسلهی زیاریان (سدهی چهارم هجری) در نزدیکی شهر جرجان قدیم (گنبد کاووس امروزی) در استان گلستان بنا شده است. این بنا از نظر هنر معماری و تاریخی، تنها یادگار بس ارزنده از دوران آبادی و شوكت سرزمین جرجان و دودمان آل زیار است که لقب بلندترین برج تمام آجری جهان را یدک میکشد.
ساختمان این برج از سه بخش پی، بدنه و گنبد تشکیل شده و روی هم رفته ۵۳ متر ارتفاع دارد که با احتساب ارتفاع تپهای که میل روی آن بنا شده است ارتفاع آن نزدیک به متر ۷۰ میرسد که این موضوع به شکوه و جلال آن افزوده است. بدنه برج گنبد بر روی پایهای مدور قرار گرفته که تنها نزدیک به دو متر آن بیرون از سطح زمین قرار دارد و حجم وسیعی از آن در دل تپه فرو رفته است. برج گنبد فقط از آجر پخته ساخته شده و هیچگونه بتون و فولاد در آن به کار نرفته است؛ با این حال در نهایت پختگی و استحکام در جای خود موقر ایستاده است. گنبد مخروطی بنا به ارتفاع ۱۸ متر بدون هیچ واسطهای بر روی بدنه برج قرار گرفته و دارای شیب تند و سطح صاف و صیقلی است و برخلاف اکثر برجها و گنبدهای آرامگاهی، تکپوش است که این موارد باعث ماندگاری آن شده است. اين بنای باشكوه به دستور «شمسالمعالی قابوس بن وشمگير»، مشهورترين پادشاه «آل زيار» كه به گفته «ياقوت حموی» هم جنگجويی بیهمتا و هم اديبی فاضل بود، در سال ۳۷۵ هجری خورشیدی در پایتخت زیاریان ساخته شد.
شمسالمعالی مردي فاضل، هنرپرور، خطاط و نويسندهای زبردست و متفكر بود كه به زبان فارسی و عربی مطلب مینگاشت و دربار وی محل تجمع علما و دانشمندان بود به طوری كه «ابوريحان بيرونی» كتاب معروف خود «آثارالباقيه» را به سال ۳۹۰ هجری قمری به نام او تأليف كرد اما با وجود اتصاف او به فضل و ادب، قابوس فردی خشن، سختدل و زشتخوی بود كه يک سال پس از تکمیل برج، به دست سرداران خود كه از بازگشت او به قدرت بيمناک بودند كشته شد.
برج قابوس طی هزار سال، همواره در معرض گزند عوامل طبیعی همچون باد، باران و آفتاب بوده است که هیچکدام نتوانسته صدمهای آنچنانی به ظاهر بنا وارد آورد و فقط تابش آفتاب رنگ سرخ آجرهای بنا را به رنگ طلای خاکی تبدیل کرده است. قسمتهایی از گنبد مخروطی شکل آن بر اثر اصابت گلوله توپهای روسی خرابیهایی ایجاد شده بود که بعدها مرمت شد. آرتور پوپ، ایرانشناس نامور آمریکایی در نوشتههای خود میل کاووس را یکی از بزرگترین شاهکارهای معماری ایران میخواند و ویل دورانت در کتب خود از این میل یاد میکند.
علیرغم استفادهی بسیار کم از عناصر تزیینی، برج گنبد کاووس دارای ساختاری متناسب، موزون، مستحکم و زیباست که نوعی احساس شکوه و زیبایی را به بیننده القا میکند. دو ردیف كتیبه كوفی بهصورت كمربندوار بدنه آن را آرایش كرده است كه یک ردیف آن در ۸ متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی قرار دارد. نوع نوشته كتیبهها بهصورت ساده و در یک کادر مستطیلی بر جسته و خوانا است. این کتیبهها تاریخ ساخت و شاه امرکننده را معرفی میکنند.
هدف ساخت برج گنبد کاووس چه بوده است؟
دلیل ساخت اين بنای عظيم يكی از سؤالاتی بوده كه همواره مطرح شده و نظرات گوناگونی درباره آن بیان شده است؛ در اینجا اصلیترین نظرات پیرامون علل ساخت میل گنبد را میآوریم:
- آرامگاه ابولمعالی: محتملترین انگیزهی ساخت چنین بنایی میتوانسته آرامگاه بانی آن یعنی قابوس ابن وشمگیر باشد که البته در طی کاوشهای متعدد کالبد قابوس هرگز پیدا نشد؛ نظریاتی وجود دارد که جسم قابوس در یک تابوت شیشهای از سقف برج آویزان بوده و روزنه شرقی برج به خاطر این بوده که کالبد قابوس بتواند اولین پرتوهای نور خورشید را دریافت کند.
- نماد شکوه سلطنت: بعید نیست که هدف از ساخت چنین بنای باشکوه و معظمی نمایش قدرت و هنر ایجاد سازهای باشد که یادآور شکوه و جلال دورهی سلطنت بانی آن است چون همواره پادشاهان بزرگ در پی باقی گذاشتن نامی جاودانه از خود بودهاند.
- میل راهنما: در معماری ايرانی به بناهای كشيده و معظم (ميل) به منظور تعيين مسير مسافران در طول راهها بسيار بر میخوريم. با توجه به ارتفاع زیاد برج این توجیه که ساختمان مذکور به منظور نشانه و نمود شهر «جرجان» و راهنمای مسافران در دشت گرگان بنا شده باشد در ذهن قوت مییابد. حتی اگر در ابتدا این برج با چنین هدفی ساخته نشده باشد ولی ارتفاع زیاد برج در دشت «جرجان» بعدها برای مسافران نشانه و علامتی نمایان بوده است.
- رصدخانه: بعضی از تاریخنگارانِ نجوم ایران از روی قرائنی، پنداشتهاند که این بنا بهعنوان رصدخانه ساخته شده است. در کتاب «فرهنگ ادبیات فارسی دری» راجع به «کوشیار گیلانی» نوشته شده که رصدخانهای بنا کرده که به نام وی مشهور بوده که البته مکان آن مشخص نشده است؛ بدین ترتیب برخی این احتمال را مطرح کردهاند که برج قابوس همان رصدخانهای است که به دستور قابوس و بر اساس نقشه و طرح کوشیار گیلانی ساخته شده است.
- ستون کیهانی: به عقیده برخی از پژوهشگران نیز، بنای مزبور چه رصدخانه باشد چه آرامگاه، با توجه به سبک معماری آن که همانندی در ایران ندارد و همچنان پرههای مثلثی آجری که در بدنه آن به کار رفته است، القا کننده مفهوم و معنای اساطیری و رمزی است و نمونهای است از یک الگوی کلی در معماری که آن را «ستون کیهان» مینامند و رمزی از محور عالم است. به نوشته «میرچا الیاده»، رمز محور کیهان که زمین را به آسمان میپیوندد، تقریباً در همه مکانهای قدسی به صور مختلف یافت میشود.
افسانههای گنبد کاووس
تمام بناهای تاریخی اعم از میل و قلعه و دژ و حمام همیشه همراه با افسانههایی بودند که راوییهای آن مردم محلی همان دیار هستند که سینه به سینه این داستانها را به نسل بعد منتقل میکنند. این داستانها نمیتواند واقعی باشد اما در پس خود حقایقی از فرهنگ و رسوم مردم منطقه را جای داده است. در مورد گنبد کاووس نیز افسانههایی بیان شده است که بعضی از آنها را برایتان میآوریم:
۱. میگویند پيكر بیجان ابوالمعالی در تابوتی بلورين جای داشت و از ارتفاع ۵۰ متری سقف برج با زنجيری آويخته بود و هر بامداد فروغ خورشيد از روزنه ۲ متری گنبد بدان میتابید.
به عقيده مدير پژوهشی پايگاه تاريخی شهر جرجان، مردم گنبدكاووس در دوران پيش از اسلام، استودان (تابوت) بزرگان را به نحوی میساختند كه دشمن به استخوانهای آنان دسترسی نداشته باشند و اين مطلب را درباره استودان انوشيروان به تفصيل گفتهاند اما نظر به اینکه قابوس مسلمان بوده، نمیتوان پذيرفت كه پيكر وی بهصورت هميشگی با تابوت آويخته شده باشد؛ علاوه بر اینکه نه جسد و نه تابوت هیچگاه پيدا نشد.
۲. افسانه ديگری كه بين مردمان منطقه خصوصاً در سالهای دور بيان میشد، وجود كانالی در زير برج بوده كه تا مرزهای روسيه (شوروی سابق) ادامه مییافت.
واقعيت اين افسانه شايد اینگونه باشد كه يك هیئت روسی در سال ۱۳۱۶ هجری قمری (۱۸۸۶ ميلادی) به واسطهی حاكميت روسها در گنبدكاووس و وجود يک پادگان قزاق در اين شهر، توانست در محل برج دست به كندوكاوهایی بزند؛ از جمله اینکه تا عمق ۱۱ متری زير برج را حفر كردند و نتايج حاصله از حفاری در آن سالها اين بود كه اولاً اين تپه مصنوعی است و تا عمق مورد حفاری دارای زيرسازی آجری بوده و در نتيجه احتمال میرود كه تپه اطراف گنبد را بعدها به صورت خاکریزی مصنوعی ساخته باشند و ثانياً مسلم شد كه پيكر قابوس در كف يا زيرزمين اين بنا مدفون نشده است.
۳. يکی از اين روايات افسانهوار حاكی است كه بر رأس مخروط بنای قابوس، زين زرينی قرار داشته است. گويا شخصی (در اوايل قرن حاضر شمسی) به منظور پی بردن به صحت و سقم اين موضوع و دستيابی به زين با استفاده از چوب و تخته و ريسمان موفق به صعود بر بالای برج میشود ولی چيزی نمییابد.
۴. آوردهاند که معمار بنا پس از پايان ساخت پی بنا به مدت ۵ سال پنهان شده تا مبادا قابوس به سبب تعجيل در كارها پيش از مستحكم شدن كامل پی بنا، وی را وادار به ادامه عمليات ساختمانی نمايد كه در نتيجه از عمر و استحكام بنا كاسته شود. البته هیچگونه سندی در رد و قبول اين روايات در دست نيست.
این بنا به شماره ۸۶ در سال ۱۳۱۰ خورشیدی جزو آثار ملی ایران قرار گرفت و در تابستان ۱۳۹۱ (اجلاس سی و ششم یونسکو) به ثبت جهانی رسید.
{{totalCount}} دیدگاه